به گزارش شاخه سبز :صدای جشن و شادی آنقدر آدمی را از به وجد می آورد که بی قرار می شوی و می خواهی هر چه زودتر خودت را به سالن تولد برسانی...
بوی عطر، به راستی همراه خوبی بود که مسیر برایت کوتاه شود و بیشتر مهیا باشی تا وقتی وارد سالن می شوی با روحیه ای بسیار شاد وارد شوی و سلام گویی!
روسری های رنگی و بوی اسپند و... مزید علت شده بود و براستی از وقتی که در ترافیک سپری شده بود افسوس می خوردی!
پله ها را به تندی و چالاکی می دوی و به مجلس می رسی مجلسی برای تولد کودکان! به راستی که تولد کودکان بسیار باشکوه و پر انرژی است.
چندین صندلی را و دیزاینی زیبا را می بینی که چند کودک به همراه مادر یا پدر نشسته اند. آخر امروز تنها تولد یک شخص نیست. یک تولد برای دو نفر بود. امروز از آن آن هاست همان هایی که توانایی هایشان و تمرکزشان را ما باید متمرکز کنیم. تولد فرزندان مادرانی که دیگر انگار اشک در چشمانشان خشکیده شده و پدرانی که کمرشان از دردی هرروزه خمیده گشته است.
همه مادران و پدران حاضر در جشن تولد، هوشمند و با وقار، صبور و پویا و ظاهرا خوشحال بودند و یکسری افراد مانند دیگر تولدها، دوربین و گوشی به دستشان بود و فیلم می گرفتند و از موزیکی که برای تولد نواخته می شد لذت می بردند و شاد بودند.
لباس ها زیبا و روسری های شیک و آرایش مادران و دیسیبرین پدرها، و معلم ها و مددکارها، خیلی ها حضور داشتند. به خاطر خاص بودن این تولد، گروه موزیک هدیه خود را، یک موزیک شاد "تولد تولد" انتخاب کرده بودند تا مراسم شاد شاد شاد باشد. اما...!
اما در این میان افرادی بودند که غریبی می کردند و یا چشم هایشان را با دست هایشان می پوشاندند و یا اصلا پشتشان را به مراسم کرده بودند و نشسته بودند و مدام اشک می ریختند.
مثل خواهربرادرهای دیگرشان از حضور در مراسم شاد نبودند.
شاید ابتدا متوجه نشوی که دلیل این نگرانی ها چیست و سعی کنی که با شکلات و یا بیسکویت و... آرامشان سازی..
سعی بر ارتباط و صحبت داری، سخن می گویی و می گویی آدامس دوست داری و یا می گویی مطمئنم که دیگه شکلات دوست داری..!
اما شاید بیشتر از قبل ناراحت شوی! چرا که می بینی هم تولدشان است و هم در بین این همه شادی، تنهایی پیشه کرده اند!
و هم می بینی و می فهمی که دلیل این ناراحتی ها همه از سروصدای ناشی از خوشی و شادمانی و یا ترکیب رنگ های شاد و مفرح بادکنک ها و تزئینات و یا بوی عطری است که می آید و این کودکان نسبت به (بو یا رنگ یا صدا) حساسند.
وقتی میفهمی که این کودکان قدرت برقراری ارتباط و سخنوری ندارند و یا اگر سخن بگویند سخنان بی ربط و پراکنده می گویند که دیگر دنیا را تاریکتر میبینی و می فهمی که باید فقط اولیاء و یا مددکار اجتماعی راهی برای این بی قراری ها بیابند.
کودکانی که مثل همه کودکان هستند ولی با نبود درمان با دارو و گفتار هر روز بدتر از روز قبل خواهند شد و در صورت داشتن قدرت بینایی فقط می توانند از نیم قسمت پایین صورت دنیا را ببینند.
ولی نکته جالب اینجاست که قدرت ثبت تصاویر دارند حتی گاهی به دلیل داشتن این قدرت ثبت، حافظ قران هستند و یا جراح شده اند و این افراد اتیسم نام دارند.
این جا تولدی به وقت اتیسم بود و کودکان اتیستیک میزبان ما مهمانان بودند.
کارشناس می گوید: متاسفانه علت این بیماری البته که بهتر است بگوییم این عدم ارتباط معمول با جامعه، هنوز به خوبی شناخته نشده و دلیلی برایش فرض نشده و متخصصان میگویند احتمالا علت این بیماری مربوط به فضای دنیایی باشد که هم اکنون در آن زندگی می کنیم ولی مسلما استرس و فشار های روانی در دوران بارداری ، بسیار تاثیر گذار است.
مات و مبهوت و بی صدا می مانی!
بغض در گلویت می ترکد.. اصلا کیک شیرین تولد از کامت پایین نمیرود و مثل قطعه سنگی در گلویت می ماند اما ظاهرا این بغض بر کامت نشسته و سکوت پیشه می کنی.
از دردی که این چنین بر این کودکان تور انداخته و راهی جز گفتار درمانی و کاردرمانی و هزینه های کمک درمانی که قیمتش گاهی برای خانواده ها بسیار فزون است و از زهر هم تلخ تر است. همچون مادرانشان اشک بر چشمانت خشک می شود! اصلا شبیه پدرنشان کمرت خم می شود! چرا که متاسفانه بعضی ها شان توان پرداخت و تهیه این داروها را ندارند!
و جامعه اتیسم می گوید که، فقط خواستار همراهی از طرف دولت ، برای تامین این هزینه هاست.
و از مردم فقط یک چیز می خواهند و آن اینست که همراه شان باشید ، با شناساندن این اختلال در هر جایی که هستید ، مدرسه ، محل کار ، فروشگاه ....
اگر در محل کارتان ، خانواده ای با یک کودک اتیستیک دیدید ، در ارایه خدمات به انها با کمترین هزینه و دقیق ترین عملکرد ، برای آنه ا تقدم قایل شوید.
همچنین باید گفت که مسئولین دولتی مخصوصا وزارت محترم بهداشت و مخصوصا سازمان بهزیستی ، تلاش های بسیاری دراین رابطه داشته اند لیکن جامعه اتیسم خواهان سرعت بخشیدن به این روند
می باشد.
برای تماس و حمایت با این کودکان با ما تماس بگیرید
مطلب از سرکار خان هدی سادات چاوشی
