گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1348/10/11 03:00
شناسه : 130244

امروزه بشر با آلودگی های هوا و زیستی و در واقع با تنش های مختلف عصبی زیادی در مرکز تمرکز فعالیت های روزانه زندگی خود دست و پنجه نرم می کند.

همان تنش هایی که ناشی از صنعتی شدن جوامع است و با اغراق می توان گفت که حتی دستیابی به هیمه ی این شاخص طراوت هم گاهی نایاب است!...

 سیر تکاملی و اشتیاق علمی و گسترده انسان نسبت به گیاهان، از سال های بسیار دور و یا حتی قرون انسان های اولیه نشات می گیرد.

اما امروزه به هر سویی از جامعه که می نگری جامعه ای سرشار از آهن و مصالح و فلز و سنگ و سیمان را می بینی، که دقیقا این جلوه های بصری بصورت ناخودآگاه در روحیه تاثیر دارد.

پای صحبت مردم که می نشینی می بینی که گاهی مردم برای اینکه بتوانند متابولیسم بدنی خود و ساختار هورمون های مقاومت را بر اساس تجربه و مطالعات پژوهشگران بتوانند مستحکم و تنظیم کنند، لذا در بازه زمانی کوتاه یک الی دو روز، که با مناسبات مختلف در تقویم مشاهده می شود، به سفرهایی تن می دهند که عموما بحث ترافیک و نابسامانی و اتلاف وقت، امانشان را در هم می کوبد اما در نهایت چون نسبت آلودگی های زیستی و هوایی  موجود در شمال کشور و دیگر نقاط خوش آب و هوا به طور محسوسی  آرامش دریافت می کنند مشقت سفر را با فراغ بال می پذیرند و در نهایت و به عبارت عامه، دمی تفریح و زندگی با "دار و درخت" در فضای فراغت را به کیفیت نامطلوب جاده ارجح می دانند.

از قدیم گفته شده و البته در روایات متعدد هم آمده است و روانشناسان هم بر این موضوع اعتقاد دارند که محیط و فضای باطراوت و سرسبز در روحیه تاثیر دارد.

اگر به تاثیرات ناشی از فضای سرسبز دقت کنیم، ایجاد خلسه و نشاط و طراوت حاکم بر روحیه انسان، غالبا به طرز اغراق آمیزی در کودکان قابل مشاهده است به صورتی که به ندرت می توان از درک آن غافل ماند.

بررسی سیر منطقی اکوسیستم فضای سبز و وجود درختان، در آرامش روان و کاهش استرس به نوعی شبیه تئوریه ی اثر پروانه ای(Butterfly Effect) است. چرا که در واقع درختان می توانند در شرایط اجتماعی ـ اقتصادی، سیاسی ـ ایدئولیژیکی همچون اثر پروانه، به عنوان سکونتگاه هایی  از رویدادهای بزرگ جلوگیری کنند. قابل به ذکر است که اثر پروانه ای همان اثری است که به پژوهش های ادوارد نورنتس باز می گردد.

جامعه خود را به جایگاه بررسی نشاندیم و دریافتیم که ما عمدتا در پی ساخت شهرها هستیم و برای انواع ساخت و ساز، درختان را قطع کردیم و گاهی هم البته مشاهده شده که یکباره مثلا باغی به طور مشکوکی آتش می گیرد تا در نهایت فقط سنگ و سیمان و ساختمان و سازه ای عظیم الجثه جایگزین آن شود.

شایسته است تا از قطعه زمین های بدون استفاده و اگر ساختمان ها دوام لازم را داشته باشند از باغچه های عمودی در آن ها استفاده کنیم تا ساخت و سازهایی مانوس با فضای سبز در جامعه ایجاد شود.

از جنبه های مثبت فضای سبز، حاصلخیزی و افزایش آب های زیرزمینی و جذب آب های سطحی جهت جلوگیری از سیلاب ها می توان نامید. و حتی می توان به فرایند جذب پرتوهای خورشید و تاثیرات چشمگیرش بر بدن انسان و حتی سایر جانداران و جذب گردو غبار و تولید اکسیژن و تولید فیتونسید و تعریق و تعرق خود در تعدیل آب و هوا و ایجاد رطوبت نسبی در هوا در کاهش ضربان قلب و واکنش های ناشی از فشار عصبی و کاهش گرمای پوست و تنگی عروق و اختلال در نظم متابولیسم بدن نیز که ارتباط تنگاتنگی دارند اشاره کرد.

و بحث ما این است که علاوه بر این مزایا اگر از بعد روانشناسی، رفتار مردم را در محیط سبز بسنجیم خواهیم دید که بهره مندی انسان از محیط های درختکاری شده و فضای سرسبز بسیار است و علاوه بر کاهش آلودگی صوتی البته بسته به نوع و کیفیت تراکم شاخ و برگ آن ها، به کاهش آلودگی هوا نیز کمک می کند و در نتیجه آرامش افراد در این محیط بیشتر است.

شعار امسال در بنرهای تبلیغاتی بمناسبت روز درختکاری این بود که:  تبریک لازم نیست درختی را بنشان.

کارناوال هشت روزه در پایتخت ایران و فراخوانی جهت کاشت نهال با نام و یاد مادران اجرا شد.

نهال های انتظار، جلوی درب 2 مسجد مقدس جمکران در استان قم کاشته شد و  فراخوان عکس شهروندی موبایلی نیز با نام "درخت دوستی" همه و همه را به سمت رویداد روز درختکاری سمت و سوق داد.

البته غرس هزاران هزار اصله نهال درخت در سطوح مختلف کشور و استان ها و شهرستان ها و توسعه فضای سبز در رفیوژرهای حاشیه های معابر شهری از سوی شهرداری ها و سازمان پارک ها و فضای سبز که اخبارشان در این ایام منتشر شد، بسیار قابل ستایش بود.

روانشناسان می گویند: فضا و محیط سرسبز و وجود درختان ضامن ارتقای بهداشت روان است. یعنی به این صورت که در صورت عدم وجود درختان و شدت آلودگی های جبران ناپذیر صوتی، درصد خشونت و تنش های عصبی افراد دستخوش تغییرات محسوسی خواهد شد.

می توان نتیجه گرفت که فضای سبز در همیشه سال باید اولیت اول مسئولان شهری در ساخت و ساز ها باشد و بعد به مسائل عمرانی دیگر مانند منوریل و مترو و.. توجه شود.

در واقع شهر و ساخت شهر و ساختمان ها، همه برای این است که انسان بتواند از این امکانات جهت آرامش و سهولت در امورات روزمره بهره گیرد و اگر جامعه در کالبد خود با افرادی منزوی، افسرده، پرخاشگر و عصبی  روبرو باشد هیچ یک از این امکانات به صورت خیلی صریح بدرد نمی خورد.

فضای سبزی که با ایجاد و فرهنگ سازی آن به عنوان بخش قابل توجهی در کنار توسعه عمران، انسان را به عنوان محور پایدار در سلامت و بهداشت روان و به پویایی و پایداری به عنوان محور توسعه پایدار رهنمون می کند.

هدی سادات چاوشی

پاسخی بگذارید