اختصاصی شاخه سبز
سناریو امریکا در مورد ونزوئلا
قبل و بعد از برگزاری انتخابات ونزوئلا امریکا نسبت به نحوی و تاریخ انتخابات، کاندیدای حاضر در این دوره از انتخابات این کشور ناخرسند و مخالفت های خود را به هر شکل ممکن نشان داد. روابط واشنگتن و کاراکاس بعد از روی کارآمدن هوگو چاوز روی به سردی و تیرگی گرایید چون چاوز طرفدار سیاستهای سوسیال دموکراتیک، ضدیت با جهانیسازی نئولیبرالی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، و حمایت از مواضع ایران وفلسطین بود خط مشی و مواضع ونزوئلا برای منافع امریکا قابل قبول نیست به همین خاطر این کشور برای تحکیم و تثبیت موقعیت و منافع خود دراین کشور به طور خاص و امریکای لاتین یا جنوبی به طورعام در پی تغییر و آلترناتیوی به جای نظام حاکم بر ونزوئلا است.
انتخابات ریاستجمهوری ونزوئلا (۲۰۱۸) در ۲۰ مه در ونزوئلا برگزار شد. زمان اصلی این انتخابات برای دسامبر ۲۰۱۸ برنامهریزی شده بود که به ۲۲ آوریل ۲۰۱۸ تغییر یافت و در نهایت پس از یک تأخیر چند هفتهای به ماه مه ۲۰۱۸ موکول شد. امریکا و اتحادیه اروپا و چندین کشور امریکای لاتین نتیجه این انتخابات را تایید نکردند چون معتقد بودند دلیل زود هنگامی انتخابات ونزوئلا برای عدم ورود و مشارکت مخالفان دولت و حزب بوده است. امریکا قبل و بعد از این انتخابات فشارها و تهدیدهای زیادی همراه با تحریم های علیه جمهوری بولیواری ونزوئلا وضع کرد و دلیل این کار خور به خاطر ظلم و ستم های وارده به مردم این کشور از سوی حکومت حاکم عنوان می کرد ولی اگر به روابط گرم و دوستانه امریکا با حکومت های پادشاهی و دیکتاتوری مثل عربستان، بحرین و آرژانتین و غیرو. نظری بیندازیم متوجه خواهیم شد خواست این کشور دلسوزی و حمایت از مردم گرسنه و ستم دیده نیست بلکه همسو سازی همه کشور با سیاست های اقتدارمآبانه و یکجانبه خود است.
کشور و نزوئلا در شمال آمریکای جنوبی قرار دارد جزو کشورهای غنی از لحاظ معدن و مواد معدنی میباشد. حدود ۷۰ درصد درآمد این کشور از نفت حاصل میشود؛ و از بزرگترین کشورهای صادرکننده بوکسیت میباشد. این کشور در دهه ۱۹۹۰ یکی از مهمترین کشورهای تولیدکننده زغالسنگ، آهن، فولاد، آلومینیوم، طلا و دیگر مواد معدنی گردید. بهطور کلی ذخائر معدنی غنی از آهن، بوکسیت، طلا و الماس را دارا میباشد و همچنین از مهمترین صادر کنندگان سیمان در منطقه (۱۱۵ میلیون دلار) هستند. تولید ناخالص ملی این کشوردر سال ۲۰۰۳ معادل ۲۰۸٫۳ میلیارد دلاراست. ونزوئلا در گذشته مستعمره اسپانیا بودهاست، اما در حال حاضر یک جمهوری فدرال است در اواخر دهه ۱۹۸۰ صنایع کمتر از ۱ درصد نیروی کار را در اختیار خود داشتند که این مقدار کمتر از یک درصد تولید ناخالص ملی بودهاست.به طور کلی اقتصاد این کشور متکی به نفت و گاز است. این کشور پنجمین صادرکننده نفت خام، سومین تولیدکننده اوپک و از نظر میزان ذخایر گاز رتبه هشتم را در جهان داراست. از اواسط دهه ۱۹۸۰ اما عرضه بیش از حد نفت، کاهش قیمت آن و تکیه بیش از حد دولت بر درآمدهای نفتی ضربه مهلکی بر اقتصاد ونزوئلا وارد کرد. به گونهای که امروز این کشور با بحران انسانی مواجه است. بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی اوپک، بیش از ۹۵ درصد از کل صادرات ونزوئلا را نفت تشکیل میدهد و این بدان معناست که هر گونه نوسان قیمت نفت، میتواند ونزوئلا را به کشوری ثروتمند یا فقیر تبدیل کند.
در سال ۱۹۹۸، هوگو چاوز با دادن وعدههایی چون کاهش فقر و بالا بردن استانداردهای زندگی با تکیه بر ثروتهای نفتی، پیروز انتخابات ریاستجمهوری در این کشور شد. در آن زمان به دلیل بالا رفتن قیمت نفت در دهه ۲۰۰۰، وی موفق شد بخشی از وعدههای خود را عملی کند. پس از مرگ هوگو چاوز در سال ۲۰۱۳، نیکلاس مادورو جانشین او شد. همزمان با آغاز ریاستجمهوری او، قیمت نفت سقوط کرد و این تازه آغاز رشد فزاینده تورم بود. پول ملی ونزوئلا -بولیوار- تقریبا بیارزش شد. در حال حاضر، این کشور با بحران انسانی مواجه شده، خشونت در کاراکاس گسترش یافته و مردم ونزوئلا از کمبود گسترده مواد غذایی، برق و کالاهای اساسی رنج میبرند.دولت نیز برای حفظ قدرت، دست به خشونت زده و از سوی دیگر سوءمدیریت اقتصادی گرسنگی مردم را در خیابانها به دنبال داشته است. و این وضعیتی ناخوشایند برای کشوری است که زمانی ثروتمندترین کشور جهان بوده است.
روابط سیاسی آمریکا و جمهوری ونزوئلا از قرن نوردهم آغاز شد ،در ابتدا روابط دو کشور در زمینه تجاری و سرمایه گذاری بسیار خوب بود ، در دوران دولت محافظه کار رافائل کالدرا(دوره ریاست جمهوری: ۲ فوریهٔ ۱۹۹۴ – ۲ فوریهٔ ۱۹۹۹، ۱۱ مارس ۱۹۶۹ – ۱۲ مارس ۱۹۷۴) سطح روابط دو کشور به اوج خود رسید ، طی این دوران آمریکا به بزرگترین شریک نفتی ونزوئلا تبدیل شده و یکی از بزرگترین سرمایه گذاران در بخش نفت و انرژی این کشور به حساب می آمد ، با به قدرت رسیدن هوگو چاوز در سال 1998ماه عسل روابط دو کشور به پایان رسید و تنش بین آمریکا و ونزوئلا آغاز شد . چون چاوز طرفدار سیاستهای سوسیال دموکراتیک، ضدیت با جهانیسازی نئولیبرالی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، و حمایت از مواضع ایران وفلسطین بود به همین سبب با روی کار آمد وی به عنوان رئیس جمهور چپ گرای ونزوئلا، روابط این کشور با امریکا رو به وخامت گذاشت یکی از اولین سازمانهایی که در تیرس چاوز قرار گرفت صنعت نفت این کشور بود ، چاوز برای افزایش درآمد دولت از فروش نفت و تغییر در مدیریت آن، مدیران آمریکایی شرکت نفت ونزوئلا را اخراج و نقش دولت را در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اپک) افزایش داد.
دیگر اصلاحاتی که مد نظر قرار گرفت افزایش حق امتیاز شرکتهای خصوصی به دوبرابر و تلاش در جهت ملی کردن صنایع بزرگ و حتی دارایی شرکتهای بزرگ بین المللی همچون اکسون موبیل در ونزوئلا بود . این اقدامات تلاشی بود برای کاهش فقر در ونزوئلا که درصد بالایی از جامعه این کشور را تشکیل می دادند ، باید اذعان کرد که به قدرت رسیدن چاوز با رای همین فقرا بود که در رقابت انتخاباتی قول تغییر در شرایط زندگی آنها را داده بود ، از نظر بسیاری از مردم و سیاستمداران ونزوئلا سیستم لیبرالی اقتصاد دلیل فقر و فساد در ونزوئلا بود بنابراین چاوز با عملکرد غیر دوستانه نسبت به اندیشه لیبرالی همچون سیاست جدید نفتی، افزیش حق امتیاز شرکتهای خصوصی خارجی به دو برابر و سلب حق مالکیت از زمینداران بزرگ به جرم عدم پرداخت مالیات ، ملی کردن دارایی شرکتهای بزرگ بین المللی در این کشور علاوه بر این که در داخل مخالفانی پیدا کرد، آمریکا و نظام اقتصاد جهانی را نیز با خود دشمن کرد. بنابراین واشنگتن برای مقابله با سیاست های ضد سرمایه داری چاوز سناریو و طرح زیادی برای ساقط کردن حکومت و دولت وی ریختند به عنوان مثل این کشور را زیر فشارها و تحریم های زیادی قرار داد و در سال 2002 تلاش کرد کودتای علیه چاوز طرح ریزی کند که موافق به این عمل نشد.
در حال حاضر امریکا تلاش دارد تا علاوه بر روش های قدیمی چون تحریم، کودتا وحمایت از اپوزیسیون های داخلی از روش های جدید چون دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه ای و فشار و تهدید سازمان های بین المللی می خواهد در پی تغییر رژیم سیاسی واقتصادی ونزوئلا باشد واشنگتن جدیدا هر کشوری چون ایران و کره شمالی یا حتی اتحادیه اروپا به عنوان دوست هم فرهنگ این کشور،اگر از سیاست ها و خط مشی امریکا پیروی نکند واشنگتن می کوشد با تکیه بر توانمندیها و نفوذ و موقعیت خود در نظام بین الملل از هر ابزاری برای تسلیم همه کشورهای جهان متصل شود و بدین شکل هژمونی جهانی خود را حفظ و تحکیم گرداند.
مخلص کلام اینکه اگر واقعا امریکا در پی برپایی نظامی دموکراتیک و مردمی در ونزوئلا پس چرا روابط خود را با حکومت های دیکتاتور قطع نمی کند و در حالی که مردم ونزوئلا در وضعیت بد ومشقت اقتصادی بخصوص در حوزه مواد غذایی و دارویی است چرا باز در این شرایط، سخت ترین تحریم ها را علیه مردم این کشور وضع می کند بر همگان روشن و مبرهن است که از اصول اساسی و استراتژی واشنگتن بسط و توسعه، تحکیم و تثبیت و چیرگی بدون قید وبند خود بر منطقه آمریکای جنوبی (امریکای لاتین) است از آنجایی که ونزوئلا دارای منابع زیر زمینی و ثروت های معدنی بیشماری است امریکا در صدد دستیابی به این ثروت است تا مبادا چین و روسیه دامنه نفوذ های خود به این منطقه را بگسترانند. سیاست های یکجانبه امریکا دنیا را به تکاپو انداخته، کشورهای ابرقدرت جهان باید بتوانند سیاست های مقابله گرایانه در مقابل سیاست های زورگویانه و اقتدارمآبانه امریکا اتخاذ کنند تا دیر نشده است.
فاطمه موسوی زاهد
کارشناسی ارشد روابط بین الملل