تاریخ : 1397/10/24 09:42
شناسه : 205301

مدیریت دارای تعریف های مختلفی است و علمای این رشته تعریف های گوناگونی ارائه کرده اند.

یکی از تعریف هایی که در این زمینه مطرح شده، عبارت است از «هنر انجام کار به وسیله دیگران». یعنی اینکه مدیر با رهبری یک گروه، کاری را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.

یکی دیگر از تعریف های مدیریت اینست: «فراگرد به كارگيري مؤثر و كارآمد منابع مادي و انساني بر مبناي يك نظام ارزشي پذيرفته شده كه ازطريق برنامه ريزي، سازماندهي، بسيج منابع و امكانات، هدايت و كنترل عمليات براي دستيابي به اهداف تعيين شده صورت مي گيرد.»

اما برخی مدیران ما بدون اینکه تخصصی در زمینه علم مدیریت داشته باشند یا اینکه فارغ التحصیل این رشته باشند، به مدیریت بخش های مختلف رسیده و در این زمینه نیز صاحب نظر هستند.

این افراد به دور از هرگونه رابطه بازی و کاملا در راستای ضابطه و لیاقت و شایستگی توانسته اند کرسی های مدیریت را کسب کرده و وظیفه خود را بر اساس تعاریفی که در زمینه علم مدیریت ارائه می دهند، انجام می دهند.

آنها با توجه به عرق ملی که دارند خواستار بومی سازی علوم هستند و تغییراتی را در زمینه تعریف مدیریت مطرح می کنند و خودشان نیز به این تعاریف پایبند هستند.

این مدیران، تعریف «هنر انجام کار به وسیله دیگران» را به «هنر پیشرفت به وسیله دیگران» تغییر داده و در این راستا موفقیت های بسیاری کسب کرده اند.

آنها اعتقاد دارند که یک مدیر باید به وسیله دیگران به پیشرفت های والایی دست یافته و به نوعی می توان گفت که آنها دیگران را نردبان پیشرفت خود قرار می دهند.

زیرآب زنی یکی از مواردی است که آنها برای رسیدن به تعریف مورد نظر خود استفاده می کنند. البته این مساله در جامعه به عنوان یک پدیده زشت قلمداد می شود و گرنه در تعریف مدیریت به عنوان یکی از پایه های اصلی موفقیت مطرح بوده و پدیده ای کاملا علمی است.

یکی دیگر از زیرمجموعه های این تعریف نیز به دردسر انداختن دیگران است.  در این شیوه، مدیران کارهای خود را به دیگران منتسب می کنند و سپس پای خود را از این دایره کنار کشیده و آن افراد را به عنوان عاملان اصلی قلمداد کرده و آنها را به دردسر می اندازند.

فراگرد به كارگيري مؤثر و كارآمد منابع مادي و انساني بر مبناي يك نظام ارزشي پذيرفته شده كه ازطريق برنامه ريزي، سازماندهي، بسيج منابع و امكانات، هدايت و كنترل عمليات براي دستيابي به اهداف تعيين شده صورت مي گيرد.

آنها اینچنین تعریف می کنند که مدیریت عبارت است از فراگرد بکارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای مصالح شخصی به وسیله برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده صورت می گیرد.

همانگونه که مشاهده می کنید مهمترین بحث در این تعریف، تبدیل نظام ارزشی به مصالح شخصی است.

چنین مدیرانی از هیچ تلاشی برای تحقق این تعریف دریغ نمی کنند و شبانه روزی مشغول به فعالیت هستند تا عرصه های درخشان مدیریت خود را به نمایش بگذارند.

آنها از همه منابع مادی و انسانی به بهترین شیوه ممکن استفاده کرده و به صورت موثر و کارآمد به تحقق این مساله می پردازند.

 

استفاده از امکانات سازمان که از آنها به عنوان بیت المال یاد می شود، یکی از مهمترین ابعاد این مساله است و آنها حتی از خودروی سازمان نیز در راستای مصالح شخصی بهره گرفته و خانواده خود را به وسیله خودروی سازمان جابجا می کنند.

استفاده از وام های سازمان و سایر امکانات و مزایا نیز از جمله این موارد است و حتی مشاهده شده است که مدیر برای اینکه بتواند از این امکانات به بهترین شکل ممکن استفاده کند، مزایا را متعلق به همه کارکنان اعلام کرده و با توجه به پست و مقامی که دارد بالاترین مزایا را برای مدیر به تصویب می رساند.

گاهی حتی دیده می شود که چنین مدیرهایی برای خودشان نامه زده و درخواست امکانات و مزایا کرده اند و خودشان نیز پاسخ مثبت داده و به منابع مالی دستور داده اند این امکانات را در اختیار صاحب نامه قرار دهند.

در اختیار قرار دادن امکانات به بستگان درجه یک و همچنین اعطای هدایای مالی به برخی سازمان ها برای رسیدن به خواسته ها نیز از جمله شیوه ها برای اجرای صحیح این تعریف به شمار می آیند.

آنها مدیرانی بسیار زحمت کش هستند که سختی ها را بر دوش کشیده و سفرهای خارجی که دوری از خانواده را به همراه دارد، برای خود تصویب می کنند تا سایر کارمندان در آرامش در کنار خانواده حضور بیابند.

اما چنین مدیرانی به هیچ وجه به صورت تصادفی به اجرای این تعریف نمی پردازند بلکه برنامه ریزی دقیقی در این راستا دارند، امکانات و منابع را به خوبی سازماندهی می کنند، همه منابع و امکانات را بسیج کرده و هدایت و کنترل عملیات را برعهده دارند.

علمای اخلاق نسبت به این تعریف ها واکنش نشان داده اند اما این علمای مدیریت می گویند که اخلاق و مدیریت دو علم از هم جدا هستند که نباید به یکدیگر ارتباط دهند.

البته این گفته آنان، باطن اعمال را درنظر دارد و گرنه در پست مدیریت خود به حفظ ظاهر اخلاقی پرداخته و به گذاشتن ریش و پوشیدن پیراهن سفید و بستن دکمه یقه خود پایبند بوده و همواره در صف اول نماز جماعت حضور دارند اما به هر حال علم مدیریت دارای ظاهر و باطن است و از علوم پیچیده به شمار می آید.

البته دوستان زحمت کش در نیروی انتظامی و دادگستری که این تعریف از مدیریت را نمی پذیرند به بازداشت این مدیران به جرم ارتشا، تضییع بیت المال، قراردادهای غیرقانونی، اختلاس و جعل اسناد دولتی می پردازند.

اما علی برکة الله چنین مدیرانی که به این تعریف از مدیریت پایبند هستند فراوان بوده و در شهرهای مختلف حضور دارند.

البته بسیاری از مدیران نیز از چنین تعریف هایی دوری کرده و متاسفانه در کمال غرب زدگی تنها به فکر تحقق اهداف سازمان هستند و فراگرد بکارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای مصالح شخصی به وسیله برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده را به خوبی انجام می دهند.

پاسخی بگذارید