گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1397/10/26 16:26
شناسه : 205345


هدی سادات چاوشی: هر سال در فصل امتحانات ده ها گزارش، خبر و مصاحبه انجام می شود که عمدتا به چگونگی آمادگی و خواندن محفوظات و مطالب برای امتحانات می پردازد ولی اینبار می خواهیم از یک زاویه دیگر به آن نگاه کنیم، همان جور دیگر نگاه کردن و این گزارش_یادداشت برای درس نخوان ها نیست!... بلکه برای افراد درس خوانی است که "همه دنیا را در امتحان می بینند"...!
_فصل شروع امتحانات و دی ماه است. امتحانات تا اواسط بهمن ماه ادامه دارد... هوا سرد است و افراد خانواده در حال خنده در اتاق نشیمن هستند... تلوزیون سریال دلخواه خانواده را پخش می کند... صدای شکستن تخمه آفتابگردان در گوش می پیچد و همراه با عطر میوه های زمستانی تمام فضای خانه را گرما بخشیده ولی یک نفر در این جمع نیست و چه بسا تعداد نفراتی بیشتر... مثل آنروز در خانه ی مادربزرگ که هر کدام از نوه ها گوشه ای را برای خود انتخاب کرده بودند تا درس بخوانند!!!... و او در همان حوالی و در خانه است و صدای اعضای خانواده را می شنود ولی او فردا امتحان دارد..!!!

آه... دی ماه... فصل امتحاناتِ دانشگاه... در ذهن دومینویی از حوادث نقش می بندد شبیه دومینوی اجتماعی و گام به گام سریع تر از باد در ذهنش می دود و ریشه می دواند.. وای اگر در امتحان نمره ام کم شود و نمره ام دلخواه نباشد معدلم پایین می آید..
. اگر معدلم پایین بیاید، مشروط می شوم.... اگر مشروط شوم، ترم بعد واحدهای زیادی نمی توانم بردارم.
.. اگر تحصیلاتم طولانی شود.... اینجا اگر دختر باشد بنا به موقعیت هایش و خانواده اش با مشکلات متعددی روبرو خواهد بود و اگر پسر باشد به مشکل نظام وظیفه برمی خورد و اگر کارمند باشد نیز به نوعی دیگر... 
همچنان ادامه می دهد و ولوله همچنان ادامه دارد... پدر و مادر را چه کنم..پدر و مادری که هرچند متمول ولی هزینه ها به جانشان بند است... دومینویی شبیه دومینوی ذهنی آن دختر که پدرش از اساتید دانشگاه بود و وقتی مادرش در منزل برای نگهداری گاه گاهی از برادر کوچکش از او کمک می خواست سر دوراهی امتحانات و ایثار وا می ماند....

استرس زیادی حاکم است...  و این داستان در ایام امتحانات و هر ترم ادامه دارد و همچنان خواهد داشت...  این که هر سال چه تعداد دانشجو در دانشگاه ها امتحان می دهند و یا افزایش افسردگی و استرس در بین دانشجویان چگونه و به چه میزان رشد دارد... ، استرس چه تاثیری بر روان، مغز، سلامتی و زندگی انسان دارد... و این که استعمارگر علم امروز ما دانشگاه است به آن دلیل که اساتید عمدتا به دنبال شغل دوم هستند و در سه ماه و شاید یک هفته باید چندصد صفحه را جزوه وار ارائه دهند و وظیفه ی تسهیل تحصیلات که به دوش دولت است بر گردن دانشجویان افتاده و دانشجویان وام دار شهریه ها هستند و شیوه های دانشگاه های ما به روز نیست و علم رد شده ی 40 و یا 100 سال گذشته در اروپاست در حالی که معتقدیم اروپایی ها بر اساس کتاب ابوعلی سینا که یک ایرانی بوده به علوم دست یافته اند، را بازگو نمی کنیم...
حتی نمی خواهیم علت افزایش بیکاری و عدم اشتغال نسل جوان که ریشه در آموزش های انفعال گونه دارد را کنکاش کنیم، چرا که از زبان و دستانِ کوتاه قلم ما قاصر است؛ هرچند قرار نیست تمام تغییرات اصلاحی مفید و مشکلات، در زمانی که ما تحصیل می کنیم انجام شود و هر چند امتحان نمی تواند نشان دهنده ی میزان دانسته های یک فرد باشد.
فقط می خواهیم بگوییم که چه خوب است که به دانشجویان آموزش داده شود "امتحان همه ی زندگی نیست" هر چند به قولی با مدرک دیپلم یک عدد جارو هم دست تو نخواهند داد... و آموزش دهند که استرس های ناشی از امتحانات بشدت سبب آسیب های روحی و اختلالات عصبی می شود.
می خواهیم بگوییم که شایسته است؛ ارزیابی دانشگاه ها به سمت پژوهش محوری و در طول ترم باشد نه در یک جلسه ی امتحان و با مراقبینی از جنس عقده که گاهی مثل آنروز که به گفته ی دیگر دانشجویان مراقب دست بر گوش های دخترک مالید تا ببیند  دخترک در گوشش چیزی گذاشته یا نه چرا که دخترک مدام گوش خود را با دست گرفته بوده که در نهایت چیزی در گوشش نبوده و مثل آنروز و به گفته ی یکی از دانشجویان که دکترای روانشناسی و عضو هیئت مدیره آن دانشگاه گفت: اگر تقلب کنید نمره ی 25 صدم در کارنامه تان درج خواهد شد پس تقلب نکنید و ادامه داده که من خود تقلب کردم و مراقبین نفهمیدند....!!!
هر چند در تغییرات ایجاد شده در سنین پایه هنوز مشکلات به وضوح مشخص است و بارها بیان می شود که نیاز به بررسی و بازنگری دارد..!!!
و به دانشجویانی که مظلومانه در استرس های روزگار دست و پنجه نرم می کنند و آخرش افسردگی نمی گیرند بلکه افسردگی می کنند، بگوییم تو بلند پرواز نباش چرا که اراده ی الهی در عرض اراده ی توست...
و تپش های قلبت را نادیده بگیر و برای به حداقل رسیدن ها تلاش کن، هر چند دریایی که تو در آن هستی ماهی نداشته باشد و ای دانشجو.. تو کوسه ات را بگیر...!!!

انتهای پیام/

پاسخی بگذارید