شاخه سبز به قلم فرشته محقق - آدم با سواد و خوش فکری بود، اما معمولا درجمع خیلی کم حرف بود در زندگی شخصی شکست های زیادی را تجربه کرده بود او یک نمونه آدم خجالتی بود که نتوانسته بود براین مشکل روانی خودش غلبه کند و یا آنرا درمان کند.در کنارهمه ما بسیاری ازاین دست آدم ها زندگی می کنند.خجالت کشیدن می تواند تاثیر مستقیمی بر روی رفتارهای اجتماعی فرد داشته باشد و در مواقعی نیز باعث می شود که او از حق و حقوق خود بگذرد، شاید باور نکنید اما در جهان 50درصد افراد با این مشکل مواجه هستند که طبق آمار زنان 25درصد بیش از مردان به این مشکل مبتلا می شوند.
خجالتی بودن افراد را از روی نگاه گریزان و رو به پایین ، کم حرفی و کم حرکتی وی تشخیص داد.خجول بودن یک بیماری است ؟ ریشه خجالتی بودن در کجاست ؟ نشانه های خجالتی ها چیست ؟ و چندین سوال دیگر که با خانم هما طلایی روانشناس و مشاور خانواده در میان گذاشتیم و شما می خوانید:خجالتی بودن یک احساس است نه بیماری
وی گفت: خجالتی بودن یا همان چیزی که باعث می شود شما در ارتباط برقرار کردن با دیگران راحت نباشید، تنها یک احساس است؛ احساسی که تنها در درون شما وجود دارد و فقط خود شما آن را می فهمید. برخی مردم خجالتی بودن را با ترس از اجتماع یا بیماری فوبیا یکی می دانند، در حالی که این دو با هم فرق می کند؛ در بیماری ترس از اجتماع، فرد نسبت به تمام فعالیت های اجتماعی دچار ترس و نگرانی می شود، در صورتی که فرد خجالتی تنها در شرایطی خاص، نگرانی و اضطراب را تجربه می کند.
ریشه خجالتی شدن افراد
وی در خصوص ریشه خجالتی تصریح کرد: با رشد کودک و بیشتر شدن تجربه ها و فعالیت های اجتماعی، فرد در برخی شرایط خاص در مواجهه با افراد غریبه یا وارد شدن به محیطی ناآشنا، خجالت را تجربه می کند. هر خانواده ای براساس فرهنگ، مهارت و سطح دانش و آگاهی های خود درباره تربیت کودک، با این وضعیت برخورد می کند. چگونگی این برخورد در از بین رفتن یا ماندگار شدن این حس، تاثیر زیادی خواهد داشت. تمسخر، تحقیر یا شماتت کردن کودک در شرایطی که نسبت به یک وضعیت خاص خجولانه رفتار می کند، باعث می شود احساس خجالت به عنوان یک صفت دائمی او باقی بماند.
نشانه خجالتی ها
طلایی در توصیف خجالتی ها اظهارکرد: برخی علت ها روان تنی هستند، برخی روان حرکتی و برخی نشانه ها نیز در سبک زندگی آنهاست و بلافاصله نمی توان آنها را تشخیص داد؛ مگر با زیر نظر گرفتن رفتارها و عادات فرد. افزایش ضربان قلب، سرخ شدن صورت، اختلال در تنفس، تنش عضلانی، لرزیدن صدا یا تغییر در تن آن، لرزیدن دست ها، پاها و لب ها، عرق کردن شدید. همچنین فرار کردن از جمع غریبه ها، کم حرف بودن، عبوس بودن و کمتر لبخند زدن، عدم برقراری ارتباط بصری مستمر و طبیعی با دیگران، عدم برخورداری از روابط دوستانه، شخصیتی انفعالی داشتن، بیزاری از دعوت کردن و دعوت شدن به مهمانی ها و مجالس، تمایل به سر و کار داشتن بیشتر با کتاب و اشیا و لوازم مختلف به جای آدم ها، شنونده بودن صرف، تأیید کردن هر چیزی بدون بحث و جدل در مورد آن، ترس از مخالفت با نظرات دیگران یا بیان نقطه نظرات خود، ترس دائمی دارند.
علت خجالت افراد
وی با بیان اینکه همه ما به دلایل مختلف و درجات متفاوتی این حس را تجربه میکنیم؛ افزود: تصویر ضعیف از خود: این مسأله میتواند از دوره نوجوانی افراد شکل گرفته باشد؛ زمانی که ویژگیهای منحصر به فرد ما برای اطرافیانمان جالب به نظر نمیرسد و ما فکر میکنیم آنها بیارزش هستند و سعی میکنیم خودمان را شبیه دیگران کنیم و در نتیجه دیگر خودمان نیستیم و حتی احساساتمان، احساسات واقعی ما نیست.
این افراد معمولا حتی نمیدانند تواناییها و استعدادهای واقعیشان در چیست؛ فقط فکر میکنند هر شخص دیگری نسبت به آنها جالبتر و بهتر است.
فکر کردن بیش از حد به خود: هنگامی که در کنار دیگران هستیم، نسبت به کارهایمان و آنچه انجام میدهیم، حساستریم؛ به خصوص وقتی که در مرکز توجه همه باشیم. این فکر، در ما اضطراب ایجاد میکند و باعث میشود تمامی حرکاتمان برای خودمان سئوالبرانگیز باشد و فکر کنیم آنها را اشتباه انجام دادهایم! این مسأله میتواند افکارتان را به شکل یک کهکشان مارپیچی به سمت پائین سوق دهد.
برچسب زدن: وقتی که خود را یک فرد خجالتی میشناسیم و این برچسب را روی خودمان میزنیم، از لحاظ روانی به مرور با این احساس خو گرفته و زندگی میکنیم و شاید برای همیشه در ما باقی بماند. هنگامی که برچسب عمل یا صفتی را به خود میزنید، آن صفت به صورت ثابت روی شما باقی میمانند و با همان زندگی خواهید کرد.
راهکار رهایی از خجالت
«نه» به خجالتزدگی با تقویت اعتمادبهنفس حجالتزدگی و رفع آن این روانشناس معتقد است تقویت اعتمادبهنفس از طریق اهمیت قائلشدن برای نقاط قوت افراد اولین گام برای فائقشدن بر ترسها ست، زیرا وقتی فردی دچار خجالتزدگی میشود احساس میکند بهاندازهیکافی خوب نیست یا کمبودهایی داشته است ، حال اگر فرد به تواناییهای خود فکر کند میتواند در موقعیتهای سختِ اینچنینی، قوی ظاهر شود.
طلایی تاکید کرد: افراد خجالتی باید فهرستی از توانایی های خود تهیه کنند. ویژگیهای شخصیتی، مهارتها و استعدادها، ویژگیهای فیزیکی، مهارتهای اجتماعی و ارتباطی و هرچیز دیگری را که فکر میکنند درمورد آنها شاخص است، در این فهرست بگنجانند. هر روز این فهرست را مرور کنند وحتی بر سعی کنند بر تعداد آن بیفزایند.
وی بیان کرد: افراد خجالتی باید با خود مهربان باشند تلاش کنند مثبت فکر کنندمثلا وقتی صبحها در آینه نگاه میکنند،خودشان را لایق بهترین ها بدانند در صحبت درونی خود خودشان تایید کنند.
شناسایی چالش های پیش رو
وی افزود: اگر خجالتی هستید برای حل هر مسئله باید آن را بهخوبی بشناسید. پس سعی کنید موقعیتهایی که شما را دچار خجالتزدگی میکنند، بهتر بشناسید. وقتی بدانید کِی دچار خجالتزدگی میشوید، راحتتر میتوانید برای ازبینبردن این مشکل اقدام کنید. برای حل مشکلات خود اهداف سنجشپذیر و قابلدستیابی تعیین کنید. سپس تا جایی که میتوانید، تلاش کنید به این اهداف برسید.مثلا اگر در برقراری ارتباطات و روابط بینفردی دچار مشکل هستید، ابتدا روی مهارتهای لازم برای مدیریت این روابط تمرکز کنید و سپس برای بهچالشکشیدن خودتان در مهارت کسبشده، خود را محک بزنید. تقویت مهارتهای بینفردی، مستلزم شناخت دقیق پیامهایی است که در روابط خود، به دیگران میفرستید. برای بهبود این مهارت، میتوانید از دوستی کمک بگیرید که در این زمینه خوب عمل میکند. با او تمرین کنید تا در موقعیتهای حقیقی، رفتار مناسبی داشته باشید.
این روانشناس بیان کرد: اگر می خواهید خجالت شما درمان شود برای خود برنامهریزی داشته باشید. مثلا بگویید هر هفته تلاشم را بهکار میگیرم تا سر صحبت را با یکی از دوستان، همکاران باز کنم. با این کار، مهارتهای بینفردی شما افزایش پیدا میکند و به جایی میرسید که این کار مانند آبخوردن می شود. سعی کنید درمورد روشهایی که باعث افزایش اعتمادبهنفستان میشود، تحقیق کنید. باور کنید برای حل مشکل خجالتزدگی تنها کسی که واقعا به کمکتان میآید، خودتان هستید.
راه کارهای تقویت اعتماد به نفس
مواجهه با موقعیتهایی توأم با خجالتزدگی
وی گفت : پاسخ به این سوال خیلی راهگشاست
که در چه موقعیتهایی بیشتر دچار خجالتزدگی میشوید؟ آیا بیشتر، وقتی احساس میکنید مورد قضاوت دیگران هستید، این احساس به شما دست میدهد یا مثلا وقتی برای جمعی سخنرانی میکنید؟ شاید هم وقتی در اصطلاح خودمانی «سوتی» میدهید یا مثلا تکهای غذا میان دندانهایتان گیر میکند واز نزدیکان خود خجالت میکشید و سختتان میشود.
بپذیرید گاهی خجالتزدگی پیش میآید
این مشاوره خانواده گفت:خجالتزدگی برای همه پیش میآید. شما یگانه فردی نیستید که ممکن است این حس را داشته باشد. درواقع خجالتزدگی نیز مانند اشتباهکردن، بخشی از طبیعت انسانها است و میتوان از آن درس گرفت. با درسگرفتن از این احساس میتوانید به شناخت دقیقتری از خود برسید و ببینید ارزشهای شما چه هستند. با درسگرفتن از موقعیتهایی که در آنها دچار خجالتزدگی میشوید، میتوانید به رشد و توسعهی فردی خودتان کمک کنید.
وی تاکید کرد: اگر بهسادگی خجالتزده میشوید، این یکی از ویژگیهای رفتاری شماست، یعنی بخشی از شما که مشخص میکند چه کسی هستید. یادتان باشد افرادی که بهسادگی خجالتزده میشوند، سایر احساسات را نیز با عمق بیشتری تجربه میکنند. بنابراین افرادی هستند که از نظر اساسی تأثیرگذاری بیشتری بر سایرین دارند و میتوانند دوستان باعاطفهتر و بهتری باشند. پس اگر زود خجالتزده میشوید، لااقل دوست خوبی هستید و باید به این موضوع افتخار کنید.
پرهیز از موقعیتهای دشوار
این کارشناس اظهار کرد: اگر بدانید چه موقعیتهایی بیشتر منجر به ایجاد حس خجالتزدگی در شما میشوند، با پرهیز از آنها بهتر میتوانید به آرامش خود کمک کنید. خب، حتما میپرسید پرهیزکردن نوعی فرار از مشکل است. باید بگوییم که منظور، گریختن و دوری نیست. بلکه با یافتن موقعیتهایی که شما را بیشتر معذب میکنند، میتوانید اقداماتی طراحی کنید که کمکم این مشکل برایتان حل بشود.
کمک از دوستان
وی در ادامه بیان راهکار جلو گیری از خجالت گفت: اگر فکر میکنید بازگوکردن مشکلاتتان در زمینهی خجالتزدگی باعث سوءاستفادهی دوستان و اعضای خانواده از این احساس شما نمیشود، از آنها کمک بگیرید.
از آنها خواهش کنید در موقعیتهای خجالتزا کمکتان کنند.
گاهی اوقات برخی دوستان و اعضای خانواده متوجه نیستند که بعضی موضوعات برای شما حساسیتبرانگیزند و دوست ندارید دربارهی آنها صحبت شود. برای همین ممکن است مدام با پیشکشیدن این موضوعات، شما را آزار دهند. صریح باشید و از آنها بخواهید چیزی نگویند و با شما همراهی کنند. اگر به کارشان ادامه دادند، باید در معاشرت و ارتباط با آنها تجدیدنظر اساسی کنید.
این مشاور خانواده افزود: همه افراد در هنگام سخنرانی یا کارهای جمعی، کمی احساس خجالتزدگی میکنند، اما اگر این ترس و اضطراب پای خود را به فعالیتها عادی و روزمرهی زندگی شما باز کردهاند، باید به فکر درمان جدی آن باشید. مثلا اگر از سفارشدادن در رستوران یا غذاخوردن در جمع میهراسید، احتمال دارد دچار اختلال اضطراب اجتماعی شده باشید که به آن «فوبیای اجتماعی» نیز گفته میشود. نشانههای خارجی این بیماری معمولا در سنین بلوغ پا میگیرند.
بی تردید برای غلبه بر خجالت باید تمرین کرد به طور حتم این حالت روانی را باید دنبال کرد،واقیعت این است که بیشتر اوقات ما به تصوراتی توجه میکنیم که از ادراک دیگران دربارهی شخصیتمان داریم. این اشتباه است. باید آزاد بود و آزادانه عمل کرد. اینهمه ترس از قرارگرفتن در معرض قضاوت و نگاه دیگران، فقطوفقط زندگی و لحظاتمان را خراب میکند و این حق همهی ماست که در آرامش و بدون خجالت و شرمساری زندگی کنیم. پس ضمن اینکه روی نقاط قوت خود کار میکنیم، به دیگران نیز در خلاصشدن از این احساس کمک کنیم.
انتهای پیام /
پاسخی بگذارید
سپاسگزارم. نکات و جزئیاتی در این گفتگو مطرح شده که خودآگاهی زیادی به وجود میاره و راهنمای خوبیه. امیدوارم دوستان دیگهای هم که این متن رو خوندن، مثل من ازش استفاده کرده باشن.