تاریخ : 1399/06/19 20:18
شناسه : 398468

معصومه نظری - موضوع ایران به یک پارامتر تعیین کننده و تاثیرگذار در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بدل شده است چون هرچه به تاریخ این ماراتون سیاسی نزدیکتر می‌شویم رقابت جو بایدن و دونالد ترامپ در دادن وعده توافق با ایران بیشتر و فشرده‌تر می‌شود.



با این حال در سوی دیگر از معادله سیاسی یعنی در تهران نگاه‌ها به این رقابت دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه آمریکا کاملا متفاوت است. مقامات ایران هر بار که یکی از این دو حرف از توافق و مذاکره زده و وعده حل کردن اختلاف را می‌دهند تنها یک پاسخ ثابت دارد. اینکه برایش فرقی نمی‌کند در آمریکا چه کسی به قدرت می‌رسد و اینکه همه دولت های دموکرات وجمهوری‌خواه را در ۴۰ سال گذشته آزموده و اعتمادی به آنها ندارد.


این حرف البته پر بی‌راه هم نیست و درباره دلایل و منطق آن در ادامه همین گزارش سخن خواهیم گفت. اما ابتدا باید نگاهی دقیقتر به وعده های ترامپ و بایدن و واقعیت ها در مورد ظرفیت و توان آنها در این زمینه انداخت. ترامپ دو سال است که برای توافق با ایران دست و پا می‌زند. اساسا خروجش از برجام برای این بود که به توافقی جدید با امضای خودش با تهران برسد.



این روزها اما با نزدیک شدن به انتخابات و فلش نظر سنجی‌هایی که به ضرر او نزولی شده و حکایت از عقب ماندنش در رقابت با بایدن دارد، او ولع خاصی به دادن پیشنهاد مذاکره به تهران پیدا کرده است. چند هفته پیش او با زبان تهدید خطاب به مقامات ایران گفت که قبل از انتخابات(آمریکا) با شرایط بهتری می‌توانند با او توافق کنند. یعنی اگر او در انتخابات برنده شود توافق ایران و آمریکا با شرایط سخت تری ممکن خواهد بود.



در روزهای اخیر اما لحن او عوض شده و بارها گفته است که اگر دوباره رئیس جمهور شود ظرف چهار هفته با تهران توافق جدید امضا خواهد کرد.



ترامپ در واکنش به گزارش دستگاه اطلاعاتی آمریکا که ایران، چین و روسیه را به تلاش برای دخالت در انتخابات آمریکا متهم کرده بود گفت: « ایران دوست دارم من رئیس‌جمهور نشوم. این را اعلام کنم، اگر من برنده شوم-و زمانی که این اتفاق بیفتد- خیلی سریع با ایران به توافق می‌رسیم. با کره شمالی خیلی سریع به توافق می‌رسیم.»


حالا خبرهای غیر رسمی حکایت از آن دارد که احتمالا ترامپ پا را فراتر از این هم گذاشته و ممکن برای ترغیب تهران برخی تحریم‌های غیر هدفمند علیه ایران را هم موقتا تعلیق کند.

البته ظاهرا این ایده‌ایست که آمان و انگلیس پیشنهاد داده‌اند تا زمینه گفتگوی تهران و واشنگتن را فراهم کنند و به گفته این منبع احتمالا هشت تا ۱۰ روز دیگر ارزیابی واشنگتن در این موضوع به پایان برسد و باید دید نشانه‌های پالس مثبت به آن از سوی ترامپ هم ارسال خواهد شد یا نه.



در ضلع دیگر اما بایدن با شعار بازگشت به برجام وارد رقابت‌های انتخاباتی شده است. او گفته اگر ایران به بازگشت به تعهداتش تمایل داشته باشد، دولت او هم به برجام باز می‌گردد.



این موضوع حتی در بیانیه انتخاباتی حزب دموکرات هم آمد. حزب دموکرات آمریکا دو هفته پیش سیاست‌های خود را در قالب سندی ۸۰ صفحه‌ای منتشر کرد. بخشی از این سند به موضوع ایران اختصاص یافته است.



در بخش مرتبط با ایران با اشاره به مسئله برجام آمده است:«ما معتقدیم برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بهترین روش برای قطع تمامی مسیرهای حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای، به نحو قابل راستی‌آزمایی است. خروج یکجانبه آمریکا از برجام ما را از متحدانمان جدا و راه را برای از سرگیری حرکت ایران به سمت قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای باز کرد. به همین دلیل است که بازگشت به پایبندی دوجانبه به این توافق تا این حد اضطراری است».



مشاور ارشد او هم همین دو روز پیش در یک موضوع گیری سیاسی و انتخاباتی مدعی شد که اگر برنده انتخابات شویم مسئله پرونده هسته‌ای ایران را می‌بندیم.



جیک سالیوان، مشاور ارشد و رهبر تیم سیاست خارجی جو بایدن گفت: ایالات متحده باید به توافق هسته ای با ایران بازگردد تا بتواند به حل اختلافات بین ایران و همسایگانش کمک کند.



او تاکید کرد: فکر نمی‌کنم اوایل سال بعد هیچ چیز مغایر با یافتن راهی برای پیشبرد دیپلماسی هسته‌ای وجود داشته باشد که در چارچوب آن به دنبال یافتن زمینه‌ای برای مذاکره پیرامون توافق هسته‌ای بعدی با ایران باشیم.


جالب آنکه او هم از سناریویی سخن گفته که بر اساس آن سال ۲۰۲۱، واشنگتن به کاهش تحریم های تهران می پردازد و در عوض ایران نیز به برخی از تعهداتش بازمی‌گردد.

آنتونی بلینکن، دیگر مشاور ارشد بایدن صریحاً متعهد شده است که در صورت تمایل ایران، آمریکا مجدداً به توافقنامه ۲۰۱۵ برگردد.



اما سوال جدی و تعیین کننده اینست که این وعده‌ها تا چه حد واقعی هستند و ترامپ و بایدن چقدر توان اجرا یا اساسا قصد انجام آنها را دارند.


بایدن با پنبه سر می‌برد

منطقا احتمال و امکان بسیار بیشتری دارد که جو بایدن بخواهد و تلاش کند که به برجام باز گردد. او میراث دار دولت باراک اوباماست که از بانیان برجام بود و نامزد رسمی حزب دموکرات که بر این موضوع در سیاست انتخاباتی‌اش تاکید کرده است.


اما وعده بایدن به همین سادگی و روراستی هم نیست. اساسا تحلیلگران معتقدند فرق زیادی بین راهبرد بایدن و فراتر از آن دموکرات‌ها و سیاستی که ترامپ در نهایت در مورد برجام به دنبال آن بوده وجود ندارد.


فرقش این‌است که او می‌خواهد با پنبه سر ببرد و ترامپ قلدری را پیشه کرده و سیاست فشار حداکثری را برگزیده.

«تونی بلینکن»، قائم‌مقام سابق وزارت خارجه آمریکا که از او به عنوان یکی از چهره‌های پشت‌پرده مذاکرات هسته‌ای با ایران یاد می‌شود گفته «جو بایدن»، نامزد بالقوه حزب دموکرات در صورت پیروزی در انتخابات به دنبال رسیدن به «توافقی قوی‌تر» از برجام با ایران خواهد بود.


او تاکید کرده است: در صورتی که بایدن در انتخابات به پیروزی برسد تحریم‌ها را تا زمان رسیدن به «توافقی قوی‌تر» و «طولانی‌مدت‌تر» حفظ خواهد کرد.


حتی در بیانیه حزب دموکرات هم تصریح شده که «توافق هسته‌ای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکرات‌ها از تلاش‌های جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران و پرداختن به سایر فعالیت‌های تهدیدکننده این کشور اعم از ستیزه‌جویی منطقه‌ای، موشک‌های بالیستیک و سرکوبگری‌ داخلی حمایت می‌کنند».


بنابراین وعده بازگشت به برجام بایدن عملا یک مانور انتخاباتی و تبلیغاتی است و به عمل رساندن آن اتفاقی نیست که به سادگی و در کوتاه مدت امکان داشته باشد و در حال حاضر فقط یک ترفند جلب آرا تا ۱۰۰ روز آینده باید تلقی شود.


از سوی دیگر حتی اگر بایدن پس از رسیدن به قدرت به دنبال اجرای این وعده باشد هم باز با موانع جدی روبروست زیرا برخی از تحریم‌ها و محدودیتها علیه ایران در دوره ترامپ به مصوبه کنگره بدل شده و رئیس جمهور امکان لغو یا دور زدن آنها را ندارد.


از آنجا که سنا نیز کماکان در تسلط جمهوری‌خواهان است تغییر این مصوبات هم اگر ناممکن نباشد بسیار سخت و نیازمند دادن امتیازهای سیاسی از سوی دموکرات‌هاست که بعید به نظر می‌رسد.


حتی در دولت اوباما و زمان اجرای برجام هم دموکرات ها نتوانستند این کار را انجام دهند برای همین هم برجام در کنگره به تصویب و تایید نرسید و با استفاده از اختیارات اجرایی رئیس جمهور وقت اوباما اجرا شد. اتفاقی که به ترامپ هم این امکان را داد تا خیلی راحت زیر این توافق بزند.



از اینرو احتمالا بایدن هم به تاکتیک های خرید زمان و معطل نگه داشتن ایران روی آورد و  مسئله توافق را بلاتکلیف نگه دارد.



ناصر هادیان، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران در گفت‌وگویی با «اکو ایران» می‌گوید احتمالا بایدن برای این امر یک بازه زمانی ۱۸ ماهه یا دو ساله تعیین خواهند کرد و بعد از آن دوباره خواستار مذاکره ایران خواهد شد.



احتمالا شرط دولت بایدن هم ابتدا بازگشت ایران به تعهدات کامل است بی آنکه تحریمی برداشته شود و سپس مذاکره‌ای فرسایشی. مذاکره‌ای به قول تونی بلیکمن مشاور بایدن برای توافق «قوی‌تر»، «طولانی مدت»، «توسعه توافق به حوزه‌های موشکی و منطقه‌ای و حقوق بشر».



برخی کارشناسان معتقدند به همین دلیل امکان توافق با ترامپ پیش از انتخابات وجود دارد موضوعی که گروه شاهین‌ها یعنی بولتن و هوک و پمپئو از آن هراس داشتند، اما مسئله اینست که چنین توافقی یک بله گفتن و موافقم بر زبان راندن در یک نشست نیست. چنین مذاکره‌ای ذاتا چندین ماه و حتی ساز زمان نیاز دارد و با توجه به تضاد کامل نگاه طرف آمریکایی با یک توافق برد-برد عملا در شرایط موجود ممکن نیست.



سید حسین موسویان دیپلمات سابق و عضو اسبق تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران در یادداشتی در نشریه رسپانسیبل استیت کرفت آمریکا به بررسی ریشه‌های بی اعتمادی ایران به ترامپ پرداخته و نوشته است: سیاستمداران ایران بی‌اعتمادی شگرفی همراه با ناامیدی زیادی نسبت به سیاست‌های آمریکا دارند.


وی با بیان اینکه پاسخ حسن نیت ایران در اجرای برجام جامع‌ترین تحریم‌ها بعد از انقلاب توسط آرمیکا بوده اظهار داشت: سیاست های اعمالی دولت ترامپ موجب پیدایش یک نگرش دربین سیاستمداران ایران شده است. نتیجه‌گیری سیاستمداران ایران به خاطر چهار عنصر کلیدی سیاست‌های ترامپ است.


اول اینکه نمی‌شود به آمریکا اعتماد کرد چون آمریکا هیچ شرم و حیایی برای زیر پا گذاشتن توافقات دوجانبه و بین‌المللی ندارد، دوم دکترین خروج از معاهدات بین المللی دولت ترامپ، سوم نقش تعیین کننده اسرائیل در سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ و چهارم ضعف عملکرد قدرت‌های جهانی به ویژه اروپا در مقابل تحریم‌های فرامرزی آمریکا و تلطیف روابط دو کشور منوط به تغییر در این چهار گزاره در سیاست آمریکاست. امری که بعید به نظر می‌رسد.



ایرانی‌ها هم به همین واقعیت نگاه می‌کنند و پاسخ مثبتی نمی‌دهند. تهران از همین روست که می‌گوید برایش فرقی نمی‌کند چه کسی در کاخ سفید باشد. هر که هست باید گام عملی بردارد، با شعار و وعده چیزی عئوض نخواهد شد.


این دیپلمات پیشین ایرانی در خصوص تاثیر انتخابات آمریکا بر ایران چنین می گوید: با وجود رخدادهای گوناگون اخیر، از تمرکز دولت ترامپ بر روی مساله ایران به ‌هیچ‌وجه کاسته نشده، بلکه وارد فاز خطرناک‌تری شده است که ماجرای انفجار در تاسیسات هسته‌ای نطنز و تهدید هواپیمای مسافربری ماهان نمونه‌هایی از آن است.



عوامل کلیدی تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر آشکار و پنهان در دولت ترامپ اعم از «مایک پمپئو» وزیرخارجه یا «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل و «محمد بن‌سلمان» ولیعهد عربستان سعودی مصمم هستند که قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری نوامبر در آمریکا «نتیجه حداکثری» از اعمال «فشار حداکثری» علیه ایران را بگیرند. چون اول: اطمینان ندارند که دونالد ترامپ در دور بعد، پیروز انتخابات شود از این‌رو از دوره او به‌عنوان یک «فرصت طلایی»، حداکثر بهره‌برداری را خواهند کرد و دوم: ترامپ هم می‌تواند در این انتخابات از دستاوردهای سیاست فشار حداکثری علیه ایران، استفاده کند. با این حال، توجه به این مساله شایان اهمیت است که مساله ایران، موضوع تعیین‌کننده‌ای در نتیجه انتخابات پیش‌روی آمریکا نیست و نخواهد بود اما به‌طور قطع، در مباحث سیاست خارجی، از موارد چالشی بحث در بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان قرار خواهد گرفت. روشن است که در یک‌سو، دموکرات‌ها، «برجام» و «سیاست تعامل با ایران» را در دستور کار دارند و در سوی دیگر، جمهوری‌خواهان، «فشار حداکثری» را دنبال می‌کنند. علاوه بر این، نتانیاهو و بن‌سلمان از برجام و سیاست تعامل با ایران متنفرند و پیش‌تر نیز از هیچ فشاری علیه باراک اوباما کوتاهی نکردند و در حمایت از ترامپ هم سنگ‌تمام گذاشتند.


از این‌رو قابل پیش‌بینی است که گزینه نتانیاهو و بن سلمان و تندروهای آمریکایی، ادامه ریاست‌جمهوری ترامپ خواهد بود. در عین حال، چنانچه «جو بایدن» پیروز انتخابات شود، نتانیاهو و بن‌سلمان در یک چرخش ۱۸۰درجه‌ای، دست به‌سوی او دراز خواهند کرد تا روند بازگشت وی به برجام و تعامل با ایران را یا مختل کنند یا به حداقل برسانند. توجه به این واقعیت ضروری است که در سپهر سیاسی کشور، رویکرد ایران در مقابل آمریکا را شخص مقام معظم رهبری تعیین کرده و خواهند کرد چراکه این مساله، از اختیارات قانونی ایشان است.


در عین حال، منطقی به نظر می‌رسد که ایران، سیاست و برنامه‌ای را در پیش بگیرد که توطئه‌های مثلث صهیونیسم بین‌الملل، عربستان سعودی و متحدان عرب آن و جناح تندرو در آمریکا را خنثی کند و موقعیت و قدرت آنها در استکبار تعیین سیاست‌های مخرب کاخ سفید علیه ایران را خفه کند.

در یک وبینار بین‌المللی از سوی یکی از اندیشکده‌های واشنگتن در خصوص «برجام» و «روابط ایران و شورای همکاری خلیج‌فارس» بحث شد . در این وبینار یکی از مقامات بلندپایه سابق آمریکا به نکته‌ای اشاره کرد که حائز اهمیت است. او گفت: «سیاست فشار حداکثری ترامپ تصورات ما را تغییر داد. ما قبلا فکر می‌کردیم که تحریم‌ها زمانی موثر است که با اجماع قدرت‌های جهانی صورت گرفته باشد و اعمال شود اما اکنون دریافته‌ایم که تحریم‌های یکجانبه آمریکا اگر به‌طور جدی و قاطع و به‌صورت فرامرزی هم اعمال شود، می‌تواند بسیار موثر باشد چون سایر قدرت‌های جهانی نشان داده‌اند که وقتی بین آمریکا و ایران قرار گیرند، آمریکا را انتخاب می‌کنند. اِعمال جدی و قاطع تحریم‌های یکجانبه آمریکا، اقتصاد ایران را کاملا متلاشی کرده و...».


اما برخی با این نظریه موافق نیستند و بر این باورند که انتخاب هر شخصی در منصب ریاست جکهوری امریکا نمی تواند تاثیر چندانی بر وضعیت ایران و یا بهبود وضعیت برجام داشته باشد. چراکه نقشه راه امریکا قانونی نوشته شده است و باید از سوی روسای جمهور اعمال و تبعیت شود تا اهداف و منافع این کشور استکباری را تامین کند.


عضو شورای مرکزی حزب موتلفه با بیان اینکه منتظر نتیجه برجام ماندن، بسیاری از فرصت‌ها را سوزاند، گفت: اینکه بخواهیم چشم به نتیجه انتخابات آمریکا داشته باشیم، ساده‌اندیشی است.


لاله افتخاری، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب پیرامون منوط نکردن مسائل اقتصادی کشور به تحولات خارجی و انتخابات یک کشور اظهار داشت: نمی‌توان گفت این نگرش اصلاً رعایت نشد اما می‌توان گفت یک حداقلی که باید در نظر گرفت رعایت شد. چند سال اول که صرفاً به برجام پیوند خورد و هرچه دیگران و حتی مقام معظم رهبری تاکید کردند که این خاصیت و فایده‌ای ندارد و دیدیم که چند سال همه چیز حتی آب خوردن مردم هم به برجام گره خورد و اثرش هم دیده شد.


وی عنوان کرد: بعد از آن هم تا حدود زیادی وضع همین بود و در نتیجه دیدیم که چندان روی ظرفیت‌های داخلی برنامه‌ریزی نشد و به همین دلیل خیلی فرصت‌ها از دست رفت، بسیاری از ازدواج‌ها صورت نگرفت زیرا خیلی از اشتغال‌ها از هم پاشیده بود.


نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: کارخانجات به تعطیلی کشانده شدند در حالی که می‌توانستند به جای اینکه بروند در سایه بنشینند و منتظر نتیجه برجام بمانند عزم و همت خود را بگذارند برای اینکه همه ظرفیت‌های داخل کشور از کشاورزی گرفته تا دامپروری، زنبورداری و صنایع تک، خود را به نمایش بگذارند و در این صورت تاکنون خیلی موفق بودند.


افتخاری تصریح کرد: می‌توانستند ۷ سال کشور را به طرفی ببرند که کاملاً شعارهای هر سال محقق شود و شاهد این باشیم که بسیار مقتدرتر و بهتر از گذشته عمل کنیم اما متاسفانه دولت و مجلس در این مورد جدی نبودند و حالا باید این موضوعات را جبران کنند. البته جبرانش هم سخت است و به این راحتی جبران نخواهد شد زیرا هزینه‌های زیادی روی دست مردم گذاشته است و اعتماد را هم تا حدودی نسبت به مسئولین در میان مردم دور کرده است.


وی در رابطه با امید برخی از داخلی‌ها به روی کار آمدن «جو بایدن» در انتخابات آمریکا و تاثیر آن در اقتصاد کشور افزود: آن کسی که به قرآن و وعده‌های دین باور نداشته باشد و واقعاً آیات قرآن را درک نکرده باشد، می‌تواند تاثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد کشور را باور کند و خیلی ساده‌اندیش باشد، در حالی که اینها همه یکی هستند و هیچگاه سیاست آنها تغییر نخواهد کرد بلکه فقط حزب‌شان تغییر می‌کند و سیاست‌هایشان عوض نخواهد شد.


عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: مگر روسای جمهور قبلی سیاست‌شان خیلی تغییر کرد؟ مگر آن یکی‌ها که آمدند دوست ایران شدند؟ تحریم‌ها و تهدیدها را برداشتند؟ عذرخواهی کردند و بدهی‌های ما را برگرداندند؟ ما از پیش از انقلاب تاکنون می‌بینیم آثار آنها چه هست. تا این حکومت هست «الف» برود و «ب» بیاید هیچ فرقی نخواهد کرد و کلاً همان خواهد بود اما اگر آیات قرآن را درست درک کنیم، بخوانیم و با امروز تطبیق دهیم می‌بینیم که قرآن می‌فرماید اینها به کمتر از اینکه در دین و روش‌شان وارد شوید رضایت نخواهند داد.


افتخاری اضافه کرد: اینها می‌خواهند انقلاب اسلامی نباشد و یا انقلابی باشد که پوسته‌ای بدون محتوا داشته باشد. اگر چنین انقلابی داشته باشیم فرقی ندارد ترامپ برود و دیگری بیاید، اما اگر انقلاب اسلامی با همان شاخص‌هایی که مردم به پای آن خون دادند، قیام کردند و به پیروزی رسید و تا امروز دوام پیدا کرد باشد فرقی نمی‌کند و همین خواهد بود.


وی بیان کرد: مسئولان ما اگر فکر کنند انتخاب جو بایدن، گشایشی برای ایران است یا خودشان را به غفلت زدند یا واقعاً ساده اندیش هستند و باید به حالشان تاسف بخوریم. واقعاً دولت باید شبیه به راننده‌هایی که اول راه ممکن است به دلیل سرعت کم فرصتشان را از دست بدهند اما بعداً گاز می‌دهند و جبران می‌کنند عمل کند. البته گاهی گاز دادن منجر به تصادف می‌شود اما بهتر است دولت سرعت خود را بیشتر کند و به فرمایشات مقام معظم رهبری، دیدگاه کارشناسان و ظرفیت داخلی توجه کند تا بتواند بخشی از فرصت سوزی‌های این چند سال را جبران کند.



انتهای پیام

پاسخی بگذارید