گروه: استان ها / قم
تاریخ : 1399/09/22 23:32
شناسه : 398635
 
به گزارش شاخه سبز - هدي سادات چاوشي: گفت‌و‌گو‌هايم با تشييع‌کنندگان و همين‌طور گزارشِ شنيده‌هايم از مکالمات برخي افراد با يکديگر، حاصلِ همراهي‌ام در مسير مسجد امام حسن عسگري(ع) تا حرم مطهر حضرت معصومه(س) و مشاهدة مشايعت اشخاصي است که با توجه به برودت نسبي هوا و رعايت پروتکل‌هاي بهداشتي اما براي آخرين وداع حضور بهم رسانيدند.
زن 45 ساله (خانه‌دار): «از علماي ما بوده، همين‌که در تشييع‌جنازه‌ ايشون شرکت کنيم ثواب داره و هر قدمي که برداريم براي آخرتمون خوبه. ايشالا که اين علما اون دنيا شفاعتمون کنن. ان‌شاءالله... ان‌شاءالله...»
خانم حدوداً 27 ساله (مادر دو فرزند و طلبه): «از نمايندگان مجلس خبرگان بود. گفتند از مسجد امام حسن تشييع مي‌کنند اما گفتند قراره نمازي که بر ايشون مي‌خونن و نماز مغرب و عشاء تقريباً نزديک به هم باشه البته من اين‌جور شنيدم.»
   آقاي حدوداً 30 ساله (شغل نامشخص) به يکي از آقاي کناردستش حدودا 32 ساله: «نديدي مگه تو صحن فرش انداختن. از ساعت 4 تقريباً آقايون رفتن. من با همسرم اومدم. همسرم رفت پيش خانم حضرت معصومه(س) براي عرض ارادت، من اومدم سمت مسجد امام حسن عسگري(ع). گفتيم ممکنه خانما نباشن اينجا. خانمم گفت همون تو صحن چن قدمم بردارم خوبه. بالاخره همينم سعادته که اومديم.»
   مرد 48 ساله (کارگر) در حال صحبت و پرسش سؤال از يکي از پاکبانان: «تشييع ساعت دو و نيم مگه نبود. فککنم از مسجد امام حسن قرار بود بيان. ساعت دو و ربع هليکوپترش که اونموقع اومد. شايد هنوز نرسيده.»
آقا 55 ساله (کاسب)؛ خطاب به آقايي 60 ساله (بنکدار): «چه تشييعي شد. من گفتم جمعيت نميان به خاطر کرونا. نه ولي خيلي جمعيت اومده بود. ولي خداوکيليش مردم خوب رعايت کردن. همه ماسک... خيلي مرد شريفي بود. حيف شد. خدا بيامرزتش. وزنه بود. ايشالا شفاعت ماروم بکنه اون دنيا پيش خدا... والا کار ديگه از ما بر نَميمد که... گفتيم حداقل مام تو اين بال ملائک همراه باشيم. والا اينا آدم معمولي که نيستن. پيش خدا ارجو قرب دارن. عمرشونو جوونيشونو گذاشتن. يه سال دو سال نبوده که. يه عمر تجهد خيليه.»
  زن حدوداً 80 ساله؛ خطاب به دختر حدوداً 28 ساله‌اش که مي‌خواهد ويلچرش را حرکت دهد: «صالح بود. خيلي صالح بود.»
  خانم 35 ساله (کارمند بيمه): «هم مجتهد بودند، هم نماينده مردم قم در مجلس خبرگان. من که حالا خيلي خوب نمي‌شناسم ولي انديشمند بودند و از اعضاي جامعه مدرسين. خيلي مخلص بودند و ولايي بودند. از شخصيت‌هاي برجسته بودند که حالا ظاهرا به خاطر کهولت سن و بيماري فوت کردند.»
زن حدوداً 58 ساله (معلم نمونهٔ کشوري بازنشسته): «من اقوامشون رو مي‌شناسم. هميشه تعريفشون رو شنيدم. خب اقوامشون همسايه ما هستن. با ما دوستن. ديگه چجوري آدم يکيو بشناسه.  معلومه کسي چيکاره‌س از رفتارش. حتي تشييع ايشون برکت به همراه داره. همراه و پشت‌وپناه ولايت‌فقيه و انقلاب بودن. خدايش بيامرزد... خدايش بيامرزد. مورد رحمت الهي باشن ايشالا. آمين... آمين... آمين...»
خانم جوان 18 ساله (دانشجو): «ايشون يکي از حاميان رهبرمون بودن. ما همه امروز ناراحتيم. ما بايد راه ايشون رو ادامه بديم.»
نوجوان حدودا 13 ساله خطاب به نوجواني ديگر تقريباً همسال»: هوا سرده.. ما خانوادگي اومديم تشييع. از سال گذشته سردتره امسالا. نميذارن بريم داخل حرم. نه از کرونا به بعد ديگه محدوديته. آدم خداييش خيلي تنهاسا. و سپس در حال گفتن لااله الا الله...»
بانويي 28 ساله در گفتگو با يک خانم 25 ساله: «حالا وسط تشييع هس ولي لابد خيريتي داشته همو ببينيم. به بابام ميگم حالا. مطمئن باش با باباي من کارکنه ختم به خير ميشه.»
خانم 46 ساله (پزشک): «بهترين آيت‌الله و بهترين فرد انقلابي و همراه رهبر امام خامنه‌اي بودند. واقعاً خيلي غم انگيزه از دست دادن اين‌چنين عالم رباني. تابع محض ولايت‌فقيه و امام و رهبري بودند و عشق به اين ما را وادار کرد بيايم اينجا.»
آقا حدوداً 38 ساله در حال راه رفتن و صحبت، همراه فيلم‌برداري با تلفن همراه: «وقت مسافرت نبود ولي من امروز اومدم قم ـ ديگه دلم پر کشيده بود برا حرم. آيت‌الله يزدي از دنيا رفته. تشييع آيت‌الله يزدي هست. نماينده مردم قم. قبلاً رئيس قوه قضائيه بود.»
خانمي خطاب به همسرش: «از مکه به عرفات مي‌رفتيمو يادته. ايشالا دوباره روزيمون شه. ياد چه روزي افتادم. خدا ايشالا ماروهم بيامرزه. چه مرد خوبي بود. خدا به خانوادَش صبر بده.»
خانم حدوداً 43 ساله از خويشاوندان همسر آيت‌الله يزدي خطاب به خانمي قبل از تلاوت سوره الرحمن در صحن مطهر حضرت کريمه سلام‌الله عليها: «ايشون واقعاً حامي ولايت‌فقيه بودند. خدماتشون به انقلاب و حتي فاميل خيلي زياد بود و واقعاً بعداً مشخص مي‌شه اين‌همه نيکي و خوبي و خيرخواهي. من هميشه ايشون رو براي همه به‌عنوان يک انسان کامل مثال مي‌زدم. که واقعاً اميد مي‌بخشيدند به افراد. به همه رسيدگي مي‌کردند به مشکلات مردم و بالاخص اقوام که حتي فضايي را فراهم کرده بودند که مردم بتونن بيان و مشکلاتشون را مطرح مي‌کردند. الان خانه و دارايي خود را تماماً وقف پرورش مجتهدان و قضات کردند. واقعاً خدماتشون وسيع بود. ان‌شاءالله شافي امت باشند و در آخرت دست ما را هم بگيرند. در اين دنيا که بسيار کمک‌حال و همراه برطرف شدن مشکلات و رفع آن بودند.»
زني ميانسال و يکي ديگر از اقوام نزديک آيت‌الله يزدي: «خوبي‌هاشون يکي دوتا نيست. بايد بنويسم. چون با ايشون خيلي رفت‌وآمد داشتيم. رودبار که بودن، تبعيد که بودن مي‌رفتيم. اين مرد، آقا، يه جواهر يه گوهر گران‌بها، هرچي بگم کمه. دوستار امام خميني(ره)، آقاي خامنه‌اي. جونشونو فداي امام کردن. توي ساواک که توي خيابون امام بود، چقدر ايشون صدمه خوردن. چقدر زنداني کشيدن. قبل از انقلاب اعلاميه‌ها رو مي‌آوردن منزل مادر ما يه راف بود قائم مي‌کردن. خيلي خاطره دارم ازشون.»
کودکي حدوداً 7 ساله در گفتگو با کودکي ديگر در صحن آيينه، نزديک درب 6: «تو مي‌شناختيش. ببين اين عکسشه. من دوسش داشتم.»
خانمي حدوداً 22 ساله در آخرين دقايق مشايعت و همراهي: «ببخشيد چطور ميشه رفت قبور علما... چرا نمي‌شه رفت... يعني جا براي خانما نيست... نمي‌دونستم به‌طور عادي هم اونجا جايي براي خانما نيست. من مسافرم ببخشيد... حالا توفيق شد که امروز اتفاقي اينجا بوديم. کاش ما رو هم دعا کنن و شفاعتمون کنن اون دنيا»
کودکي 5 ساله بعد از اتمام مراسم، خطاب به مادر و پدرش: «منم مث همه بلد بودم نماز بخونم. منم يعالمه نماز خوندم. چقد سخت بود. بلد بودما...»
مردي تقريباً جوان بعد از خواندن نماز: «من هر امري باشه اگر در حيطه حوزه فعاليت حکم ما باشه در اختيارم. ولي اون خبرنگاره که سؤال داشت، گفتيم توقع داريم از شهيد بهشتي، که سؤالاي بهتري طرح کنن. ديگه رفت و نيومد.»

پاسخی بگذارید