گروه: استان ها / قم
تاریخ : 1399/11/6 12:20
شناسه : 398680

زهره مهرنوروزي - سيد سعيد پسر سيدابوالقاسم سعادتمند چهارمين نسل خاندان سعادتمند است که امروزدر ميراث هنر اجدادش شده است تحصيل کرده دانشگاه خارج از کشور است، اما به زادگاهش باز گشته تا ادامه دهنده هنرپدر باشد که کم از کيماگري نيست. هنري که امروز در جهان به قم تکنيک معروف است، گفتگو با اين جوان هنرمند شهرمان خالي از لطف نبود.



درابتدا کمي از خودتان بگوييد و اينکه چه شد به ايران بازگشتيد؟


سيدسعيد سعادتمند هستم متولد سال 1368 داراي مدرک کارشناس ارشد برنامه ريزي شهري گرايش اطلاعات جغرافيايي در شهر محل تحصيلم که خارج از ايران بود شرايط خيلي خوبي داشتم ولي به دلايلي به کشورم برگشتم و در کارگاه پدر مشغول شدم 


شما داستان پر فراز و نشيب خاندان سعادتمندرا براي حفظ هنر صنايع دستي خرمهره مي دانيد برايمان تعريف کنيد؟


در سال 1293، جد بزرگم سيد مرتضي سعادتمند، تصميم گرفت کسب و کار آبا و اجدادياش را که سراميک سازي بود ادامه دهد و براي همين منظور کارگاه سراميک سازي خود را در تهران راه اندازي کرد. ساليان متمادي او محصولات سراميک تزئيني ساخت و آثار هنرياش را در بازار تهران به فروش رساند. 


در سن 40 سالگي، سيد مرتضي به همراه خانواده اش به شهر قم نقل مکان کرد و کارگاه سراميک جديدي در نزديکي حرم حضرت معصومه راه اندازي نمود. با اين کار او ميتوانست در زماني کوتاه آثار خود را در معرض ديد زائرين حرم حضرت معصومه و بازديدکنندگان عبوري بين المللي (به مقصد اصفهان) قرار دهد. 


بابا بزرگ در سن 62 سالگي و در پي تجربه موفق تاسيس کارگاه صنايع دستي سعادتمند در قم، فروشگاه سراميک سعادتمند را در کنار حرم حضرت معصومه افتتاح کرد جدم سيد مرتضي سال 59از دنيا رفت و هنرش را بابابزرگم سيد محمد تنها پسر وي ادامه داد.



در سال 1330، پدربزرگم به منظور تحقق روياي خود، جهاني شدن هنر سراميک ايران، «مرکز کارهاي دستي سراميک» را تاسيس کرد. او مرکز را در کنار جاده قم-اصفهان ساخت تا گردشگران بين المللي (به مقصد اصفهان) در محل مرکز توقف کرده و از آن بازديد کنند.مرکز شامل فضايي براي خريد، يک حياط بزرگ و يک فضاي کارگاهي بود که گردشگران به راحتي مي توانستند 2 تا 3 ساعت در آن وقت بگذرانند و با هنرمندان و کارگران تعامل کنند.



در يکي از روزهاي سرد آبان ماه سال 1358، وقتي بابا بزرگم به محل کارش رسيد با صحنه تخريب فروشگاهش و کارگاهش مواجه شد.آن روز در کمتر از چند ساعت فروشگاهي که سالها براي ساختش تلاش شده بود در قابل چشمان سيد محمد و پسرانش تخريب شد.



پس از اتفاقات سال 1358، بابا بزرگم سيد محمد به همراه عموهايم حدود 10 سال در کارگاه مرکز کارهاي دستي سراميک و بدون داشتن هيچ فروشگاهي به فعاليت ادامه دادند. نداشتن ارتباط مستقيم با مشتريان موجب شده بود تا کسب و کار خانوادگي با چالش هاي مالي مواجه شود. 


در همين زمان و براي فائق آمدن بر مشکلات، سومين پسر سيد محمد، پدرم سيد ابوالقاسم، شروع به شرکت در انواع نمايشگاه هاي استاني و بين المللي کرد . پدرم با شرکت در نمايشگاهها با نيازهاي روز بازار آشنا شد و محصولات جديدي را براي پاسخگويي به اين نيازها طراحي کرد.



 پدرم با فروش محصولات در داخل و خارج از کشور مرکز را بار ديگر احيا کرد. در سال 1368 مرکز کارهاي دستي سراميک، افتتاح فروشگاه جديدش، در کنار کارگاه قديمي، را جشن گرفت وتا سال 78 تداوم داشت.



پس از انتقال مرکز به محلي جديد در سال 1378 و به دليل نداشتن فضاي فروشگاهي، امکان ارتباط مستقيم با توريستها از بين رفت. از سال 1378 تا سال 1395 بيشتر فعاليتهاي مرکزمعطوف به پاسخدهي به نياز بازار بود.


 در اين مدت اگرچه که بهبود روشهاي توليد و گسترش فعاليتها براي پدرم و تيمش اتفاقي جذاب بود اما خلايي حس ميشد. اين خلا در پي به يادآوردن روزهايي پديدار ميشد که توريستها ساعاتي در مرکز وقت ميگذراندند، خريد ميکردند و آموزش ميديدند. تجربه متفاوت تعامل با توريست سبب تبادل فرهنگ و تغيير وسعت نگاه ميشد.



در سال 1395 سيدابوالقاسم باري ديگر به فکر راهاندازي فضاي ورکشاپ با هدف تعامل با توريست افتاد. اين ايده مورد پسند اطرافيان قرار گرفت و چند ماه بعد فضاي فروشگاه و ورکشاپ در زمين مقابل کارگاه ساخته شدو همچنان ادامه دارد.


چه شد که خرمهره به قم تکنيک معرف شد؟ 


هانس ولف يک فرد آلماني بود که در سال 1339 متوجه تداوم استفاده از تکنيک شش هزار ساله سراميک سازي ايراني، در شهر قم شد. وبا پدر بزرگم ارتباط گرفت تا از روش ساخت خرمهره را بياموزد او باعث شد که توجهات را در غرب به روش قم-تکنيک ،روش خود لعاب گيري خرمهره، جلب شود.در واقع دختر ولف که سراميست بود، در کمال ناباوري متوجه شد که روش لعاب گيري خرمهرهها شبيه هيچ يک از روشهاي لعاب دهي مرسوم نيست وبه نظر ميرسد در توليد خرمهره از ترکيب روشهاي لعابدهي متفاوتي استفاده ميشود که شامل قوانين پيچيده فيزيک و شيمي هستند. 


با کمک سيريل اسميت از موسسه فناوري ماساچوست و لئو کوچ از گروه زمين شناسي دانشگاه نيو ساوت ولز، تحقيقات وولف تکميل شده که روش ساخت لعاب گيري در خرمهره منحصر بفرد است. 


تا جايي که مي دانم پدر بيمار است و همه امور کارگاه دردست شماست چه برنامه اي براي توسعه هنر خاندان داريد؟


هدفم حفظ ورکشاپ است چون معتقدم براي علاقمندان به هنر صنايع دستي خيلي خوب است بيشتر سعي دارم دانش آموزان را به هنر آشنا کنم حضور در کارگاه براي نوجوانان و آشنايي آنان با اين هنر بسيار عالي است و همچنين به دنبال ارتقاء و توسعه هنر پدرم هستم براي حفظ و تداوم لزوما بايد خلاقيت و ابداعات داشته باشم تا بتوانم اين هنر را به دست نسل آينده ام برسانم ودر اين زمينه کارهايي انجام داده ام و به آينده اميدوارم.


قم گنجينه اي بي نظير از هنرمندان پيشکسوت صنايع دستي است متاسفانه بعضي از هنرهاي صنايع دستي قم به دلايل مختلف از جمله اينکه فرزند هنرمند از کار پدر استقبال نمي کند بيم آن مي رود که با از دنيا رفتن آن هنرمند هنرش نيز مدفون شود، چه بايد کرد؟


ببيند اگر هنري نتواند تداوم داشته باشد همان بهتر که از بين برود اين وظيفه هنرمند است که با استفاده از ظرفيت هاي موجود هنرش را از خطرنابودي نجات دهد.امروز فروش منحصر به محل نمايشگاه نيست پس اين بهانه که مکاني براي عرضه وجود ندارد يک بهانه است ما در يک عصر پرشتاب زندگي مي کنيم اگر هنرمندي بخواهد هنرش را حفظ کند در عين حال ارتزاق کند بايد با شرايط زمانه پيش برود بايد مرزهاي بازار سنتي را شکست تا پيشرفت کرد.


پيشکسوتان بايد هنر خود را به نسل امروز که با دانش عصر ديجيتال و فضاي مجازي تسلط دارد منتقل کند از اين طريق هم هنر آباد و اجدادي خود را حفظ کند و هم بازار فروش داشته باشد و از حد اکثر شرايط پيشامده به نفع حفظ و فروش هنر صنايع دستي خود استفاده کند.


توجه به صنايع دستي در دو بعد مورد اهميت است يک بعد آن از جنبه اقتصادي است که مي تواند در ايجاد فرصت هاي شغلي موثر باشد و هم در بعد فرهنگي و هويت ملي حفظ هنر صنايع دستي مهم است چگونه مي توانيم مردم و جوانان را به سمت صنايع دستي سوق دهيم؟


در بحث حفظ بهترين راهکار سرمايه گذاري در حوزه آموزش است، راه ديگر معرفي هنرهاي صنايع دستي است.بخش ديگر نوع توليد است که هرچه منحصر بفرد و با کيفيت توليد شود و مطابق ذائقهمردم ساخته شود استقبال خوبي خواهد شد. دنياي امروز دنياي رقابت است براي له نشدن و دوام آوردن بايد علم روز را فراگرفت.اين چيزيست که هنرمندان ما به آن احتياج دارند و آن عبور ازمرز بازارهاي سنتي است.


راز ماندگاري خرمهره در خاندان شما چيست ؟


در وهله اول علاقه بود که با تلاش بسيار اجدادم اين هنر را نسل به نسل حفظ کردند در وهله دوم همانگونه توضيح دادم توجه به نياز بازاربوده و هست .


 معتقدم هنرمندي که با زمان پيش نرود نمي تواند دوام بياورد بايد براساس نياز متقاضي توليد شود. در مدتي که بخش فروشگاهي خرمهره حذف مي شود توليد کارگاه پدرم دچار مشکل مي شود ارتباط با متقاضي بخشي از موفقيت در صنايع دستي محسوب مي شود. چند ماه است که دچار عوارض کرونا شده ايم الان بايد به علت اينکه زائران کم شده است توليد را متوقف کنيم؟ حتما که نه چون فرصتي به نام تجارت الکترونيک هست که مي توانيم از آن در سطح گسترده تري توليداتمان را عرضه کنيم.


راهکار حفظ صنايع دستي چيست ؟

بخشي در يد خود هنرمند است که چقدر به حفظ هنر خود علاقمند است و مي خواهد اين هنر را حفظ کند بخش ديگر به دستگاه هاي متولي بر مي گردد که بايد ارتباط خود را با هنرمندان صنايع دستي تقويت کنند واگر آسيبي وجود دارد در کنار هنرمندان قرار گرفته و مشکلات آنان را برطرف کنند. راهکار ديگر تقويت بخش آموزش صنايع دستي است با آموزش مي توانيم يک هنر را ماندگارکنيم.


 از مسئولان چه خواسته و انتظاري داريد؟


در بحث حمايت من به شخصه معتقد هستم حمايت فقط تسهيلات نيست، تامين امنيت خودش مهم است براي مثال طي چند ماه گذشته سه بار ابزار کار ما در کارگاه به سرقت رفت که نتيجه تامين نبودن امنيت است اين انتظاري است که از مسئولان دارم. نکته اي که لازم مي دانم در اينجا بگويم بي توجهي مشخص به پيشکسوتان صنايع دستي است. پدرم بعد از عمري تلاش براي حفظ اين هنر تنها در گوشه اي از خانه نشسته است و با بيماريش دست و پنجه نرم مي کند دريغ از اينکه مسئولي چه از ميراث فرهنگي و يا ديگر مسئولان از وي دلجويي کنند.


 چند ماه پيش از ميراث فرهنگي تماس گرفتند که وزير ميراث مي خواهد پدرم را ببيند من اين موضوع را به پدرم نگفتم مي دانستم پيرمرد با آن وضع بيماريش بايد چشم انتظاري بکشد اتفاقا آقاي مونسان بي آنکه پدرم را ببيندبعد از بازديدهايش به پايتخت باز گشته بود ومن بسيار خوشحال شدم که پدرم را چشم براه نکردم در حين حال ناراحت. ولي از کار ميراث فرهنگي قم ناراحت شدم که ترجيح مي دهم بيشتر باز نکنم ولي اين برخورد شايسته اي با پيشکسوتان نيست اگرديدار از هنرمند در اولويت کار مسئول نيست پس وعده ندهند. در هيچ کجاي دنيا با پيشکسوتان اينگونه برخورد نمي کنند اميدوارم بيش ازاينها به هنرمندان صنايغ دستي بها بدهند.


براي سيد سعيد سعادتمندجوان هنرمند صنايع دستي قم که براي حفظ هنر آباو اجدادي خودش ازموقعيت هاي خوبش در خارج از ايران گذشته آرزوي موفقيت مي کنيم و اميدواريم مسئولان هم به هنرمندان جوان و هم پيشکسوتان صنايع دستي بها بدهند چرا که اينان تمام بار ميراث هاي يک ملت را بردوش مي کشند و با تحمل سختي ها چراغ هنر و هنرمند را در اين سرزمين روشن نگه مي دارند بايد قدرشان را دانست.


انتهای پیام /

پاسخی بگذارید