گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1348/10/11 03:00
شناسه : 133513

امروزه شغل تکدی گری یکی از فرایندهای دریافت پول بی زحمت است که در واقع متکدیان به ازای نقش های غریبانه خود، به نوعی جهت بازارگرمی و درآمدزایی های کف خیابانی خود دامن می زنند.

شاید کمی پذیرفتن این موضوع سخت باشد ولی متکدیان اغلب با بهره گیری از اعتقادات و سنت هایی که از گذشته در بطن تفکرات مردم جامعه ریشه دوانیده توانسته اند بر ایجاد حس رافت و عطوفت در دل هموطنان و یا حتی دیگر اتباع، برای رفع ضرورت های زندگی شان و برطرف ساختن نیازهای روزمره خود شاهراهی را ایجاد نمایند.

می توان گفت: گداها و به اصطلاح افراد متکدی بر اساس اصل عرضه و تقاضا، از جامعه و افراد حاضر در جامعه به تکثیر روند شغل خود ادامه می دهند که با استفاده از جلب توجه، با جدیت هر چه تمامتر درصدد ادامه حیات خویش هستند.

در واقع می توان قلمداد کرد، چون دستورالعمل و نحوه برخوردی جدی نسبت به این افراد وجود ندارد، لذا این افراد خود را ملزم نمی دانند  تا به فعالیت های خود پایان دهند.

در این برهه از ایام سال که  روز به روز به سال نو نزدیک می شویم منحنی رشد و تعدد این افراد نیز به وفور قابل مشاهده است و حضور این افراد را در جای جای اماکن اعم از تفریحی، مذهبی، اقتصادی، و علی الخصوص مراکز خرید و حتی مقابل درب منازل نیز با تکثر انبوهی می توان حس و مشاهده کرد.

متکدیان عمدتا مخاطب خاص خود را دارند و مردمی که به افراد متکدی کمک می کنند، مردم کوچه بازار(grass_roots) هستند.

 مردم ایران  اغلب مردمی هستند عاطفی، که روحیه کمک و امداد رسانی در آن ها بسیار فعال است که اغلب این روحیه سبب می شود تا متکدیان را مورد حمایت و کمک قرار دهند، که این می تواند در دلایل مختلف روان شناختی، انسان شناسی، جامعه شناختی و روانشناسی دینی خلاصه شود.

وقتی به بررسی این دلیل می نشینی متوجه می شوی که افراد کمک کننده خود را و انجام این حرکت را در راستای انجام فرائض دینی و همسو با دستورات ائمه اطهار میدانند. یعنی جمله "انفاق به مستمندان" در اذهان تک تک این افراد اغلب در حال تداعی است.

البته گاهی هم مشاهده می شود حتی با وجود سکولار بودن افراد باز به دلایل اخلاقی و اعتقاداتی که در ضمیرشان به هویتشان گره خورده سبب شود تا به کمک بشتابند.

بحثی که اینجا مطرح است این است که اگر با فرهنگ سازی به مردم کوچه بازار و ارائه آموزش های لازم این اصل در منصه ظهور تثبیت شود که هیچ کس با اصل کمک و انفاق مشکل ندارد و بلکه مشوقی هم جهت کمک های سازمان دهی شده و هدفمند نیز هستیم شاید بتوان از حضور متکدیان در جای جای جامعه جلوگیری کرد.

یعنی حتی اگر مردم به سازمان ها و مراکز و موسسات بهزیستی و یا کمیته امداد موجود اعتماد ندارند، به تدریج با تشکیل چشمگیری از سازمان هایی مردم نهاد و انتخاب و انتصاب نقش مدیریتی از بطن مردم، به عرضه مستقیم کمک به مستمندان و هدفمند بودن این کمک ها و ساماندهی اجتماعی آن کمک نمایند.

این ساماندهی همچنان می تواند در جلوه های شهری و شهروندی نیز متاثر و مطلوب شهود و اذهان باشد.

به واقع می توان اظهار کرد: تا وقتی این سازه وجود ندارد مردم هم اعتمادی به سازمان های تعیین شده ندارند و عرضه و تقاضا و حضور "مستمندنماها" در سراسر نماهای شهری و مراکز شهری دیده می شوند.

چرا که طبق نظریه های محققین هیچگاه زور و تزویر در یک جامعه اثر بخش نبوده و با توجه به اعتقاد بر نفرین در برخی از افراد و شنیدن روتین آن از متکدیان که بر سر معابر معمولان حضور دارند، جامعه از وجود متکدیان مستمندنما رها نخواهد شد.

هدی سادات چاوشی

 

پاسخی بگذارید