تاریخ : 1397/04/25 11:57
شناسه : 163914
اختصاصی شاخه سبز
دیدار در هلسينکی: اروپا مأیوس و خاورمیانه مشتاق
دیدار دوجانبه ترامپ-پوتین در هلسینکی در حالی برگزار شد که بین امریکا و متحدین غربی اش هرگز تا بدین حد سؤتفاهم و بدبینی ایجاد نشده بود. اما در طرف دیگر ماجرا، برعکس این حالت مشاهده می شود؛ یعنی هرگز هیچ‌یک از رؤسای جمهور آمریکا تا بدین حد نگاه مثبتی به پوتین و سیاست‌هایش نداشته اند.این نگاه مثبت کاخ سفید به روسیه، فرصت مغتنمی است برای پوتین تا دامنه نفوذ ژئوپلیتیکی و دیپلماسی خود را در منطقه خاورمیانه بسط و توسعه دهد. به نظر می رسد کشورهای این منطقه آینده معادلات سیاسی و امنیتی خود را در این دیدار می ببینید و به همین خاطر روی آن حساب ویژه ای باز کردند. شاید بهتر باشد که بگوییم، با توجه به سیاست های ملی گرایانه ترامپ در ارتباط با اتحادیه اروپا و ناتو، این بار کشورهای اروپای غربی، نه تنها امیدی به نتایج این دیدار ندارند بلکه به شدت نگران و خشمگین از دور به نظاره نشسته اند تا ببینند روند تحولات آینده به کجا ختم خواهد شد. اما، به نظر می رسد، خاورمیانه حتی اگر مشتاق هم نباشد اما امید بسیاری به این دیدار دارد تا شاید پوتین رفع کننده آنها باشد.
از نشستن دونالد ترامپ در صندلی نخست وزیر بسیار معروف بریتانیا، وینستون چرچیل، در سفر به این کشور و همینطور دیدار تاریخی اش با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی در سنگاپور و موارد متعدد دیگر این طور بر می آید که رئیس جمهور جدید آمریکا، بسیار علاقمند است که خود را در ردیف رؤسای جمهور، نخست وزیران و رهبران بزرگ جهان قلمداد نماید.این بار نیز حضورش در فنلاند جهت دیدار با رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، مثال دیگری از علاقمندی ترامپ به تاریخ ساز شدن دارد. در حقیقت، ترامپ با این دیدار می خواهد جا پای رئیس جمهور اسبق جمهوری خواه هم‌وطنش یعنی جرالد فورد بگذارد و شاید این چنین می اندیشد که می تواند همچون سلف جمهوری خواه اش، گشایشی نو در کلاف سردرگم سیاست بین‌الملل ایجاد کند.
تاریخ اروپای بعد از جنگ جهانگیر دوم، بارها شاهد دیدار سران کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (NATO) و کشورهای عضو سازمان پیمان ورشو (Warsaw) در شهری به نام هلسینکی در فنلاند بوده است. دیدارهایی که نقطه عطف شان، حضور لئونید ایلیچ برژنف، دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی و جرالد رادولف فورد جونیور بعنوان رئیس جمهور ایالات متحده در سال ۱۹۷۵ دور یک میز مذاکره بود.در آن عصر، بلوک شرق در پشت پرده آهنین محصور بود و دیوار برلین نماد این حصار تلخ و گزنده به شمار می رفت. اما در آن روزگار سراسر خشم اروپای غربی از همسایه غول آسای شرقی اش، هنری کسینجر، وزیر خارجه وقت دولت آمریکا، توانست رئیس جمهور تازه وارد مستقر در کاخ سفید را به مذاکره با اتحاد جماهیر شوروی ترغیب کند.به محض اینکه خبر اعلام آمادگی دو رهبر در فضای جنگ سرد آن روز جهان، جهت دیدار و گفتگو مخابره شد؛ انگشت اتهام نه به سمت معمار سیاست خارجه نوین آمریکا، یعنی هنری کسینجر، بلکه به سمت رئیس جمهور تازه وارد، جرالد فورد، نشانه رفت و او به سبب خیانت به کشورهای اروپای شرقی و مشروعیت بخشیدن به تجاوز شوروی، سرزنش شد.
اما تاریخ نشان داد که این دیدار جهت اعتماد سازی و جریان آزاد عقاید و همکاری های بیشتر میان دو بلوک چقدر کارساز بوده است. پس از این دیدار تاریخی بود که به تدریج مخالفان داخلی اتحاد جماهیر شوروی توانستند فعالیتهای سیاسی خود را جهت مبارزه با سیاست های مسکو افزایش دهند.اما به نظر می رسد، شرایط امروز آمریکا، اروپا و روسیه-با وجود داشتن مشابهت‌های از قبیل ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه توسط مسکو و نارضایتی اروپای غربی از این اقدام-با شرایط جنگ سرد تفاوت چشمگیری داشته باشد. این بار دیگر رئیس جمهور ایالات متحده، نماینده اروپای غربی جهت مذاکره با پوتین نیست. ظاهراً، دول اروپای غربی چندان علاقه ای هم به این دیدار ندارند. شاید یکی از مهمترین دلایلش عدم حضور اروپا در این گفتگوها باشد. چرا که، همواره در عصر جنگ سرد آمریکا بعنوان حامی و پشتیبان اروپا و همراه با آنان در مذاکرات هلسینکی حضور می یافت.
این روزها ولی، نه ترامپ در زمینه حمایت از اوکراین به کسی وعده داده و نه اروپا، به ترامپ در این مورد مأموریتی سپرده است. اما چنانچه پیشتر نیز ذکر شد، این دیدار بی شباهت به دیدار تاریخی هلسینکی نیز نیست. چرا که امروزه هم خیلی ها در اروپا و آمریکا، ترامپ را به خیانت به اروپا به جهت امکان موافقت وی در خصوص الحاق کریمه به روسیه متهم می کنند.در خاورمیانه اما، اوضاع بسیار با اروپا تفاوت دارد. برخلاف دول اروپای غربی که اکنون رابطه شان با ترامپ در حد و اندازه یک طلاق عاطفی است؛ اینجا در بحرانی ترین نقطه جهان سیاست ولی امیدها و اضطراب بسیاری برای این دیدار وجود دارد. چرا که، به سبب حضور گسترده روسیه در خاورمیانه، می توان گفت کشورهایی چون ایران، عربستان، ترکیه، سوریه، امارات متحده عربی و اسرائیل همگی به نوعی دارای ارتباطات خاصی با مسکو هستند و البته ناگفته نماند، این فقط تهران است که تنها و تنها با روسیه در ارتباط است و با آمریکا هیچ رابطه ای ندارد.به همین سبب، هر یک از بازیگران مهم خاورمیانه پیش از این دیدار تاریخی، خود را به روسیه رساندند تا از چند و چون این مذاکره بزرگ و شاید با هدف تأثیر گذاری بر آن بی نصیب نمانند. در روزگاری که اروپا اهمیت استراتژیکی خود را برای آمریکا از دست داده است و اروپایی ها در فکر یک «کنسرت اروپا» (کنگره وین) دیگری برای حل مشکلات خود هستند؛ این روسیه است که در کشورهای منطقه خاورمیانه بیش از پیش برای خود نقش تعریف می کند و تا به اینجای کار توانسته است همه نگاه‌های دول منطقه را به هلسینکی فنلاند متوجه کند.
این دیدار می تواند درباره قیمت نفت و نگرانی های ترامپ از بالاتر رفتن قیمت سوخت در آمریکا بکاهد. چرا که، ترامپ بسیار به برد حزب جمهوری خواه در انتخابات میان دوره ای سنا و انتخابات مجلس نمایندگان امیدوار است. اگر پوتین در قضیه نفت با ترامپ همراهی کند، برای ترامپ یک برد بزرگ خواهد بود.در سوی دیگر ماجرا نیز، همراهی ترامپ با پوتین، به کرملین این اعتبار و مشروعیت را خواهد داد که بدون نگرانی از اتحادیه اروپا و ناتو، به سیاستهای خاورمیانه‌ای خود عمق و گسترش تازه ای دهد و به فکر یک حضور بلند مدت در منطقه باشد.
نویسنده: عباس ترابی، کارشناس ارشد مطالعات آمریکا

پاسخی بگذارید