تاریخ : 1398/01/1 20:47
شناسه : 206152


شاخه سبز به قلم زهرا ملکی – کارشناس فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ری

مقام معظم رهبری سال 1398 را سال رونق تولید نام نهادند و چهار مسئله کلیدی را اشاره کردند که حل آنها با از شاهراه رونق تولید خواهد بود: مشکل معیشتی مردم، استغناء از بیگانگان، مسئله اشتغال و تاحدودی افزایش ارزش پول ملی؛ اکنون برای بررسی ابعاد فرهنگی رونق تولید خوب است ابتدا لایه های تولید و ملاک های رونق آن بررسی شوند.

تولید در لغت به معنای چیزی را از چیز دیگر بوجود آوردن یا از طریق زراعت یا صناعت محصول یا کالایی بدست آوردن، و رونق به مفهوم فعال و شکوفا کردن، جلوه داشتن، رواج، آبادانی و پر مشتری بودن کالا و دادوستد است(فرهنگ عمید).
پس تلاش برای رونق تولید درواقع نوعی برنامه ریزی هدفمند برای رسیدن به شرایطی است که از یکسو محصول و کالای ماحصل فرایند زراعت یا صناعت جلوه، کیفیت و  شکوفایی خود را داشته و از سوی دیگر ویژگی های دیگری را دارا باشد که بواسطه آنها بتواند اقبال عمومی را به خود جلب کرده و در بین کالاهای مشابه خود قابلیت رقابت داشته باشد.

روشن است، در این عرصه فرهنگ نقش محوری داشته و دستگاه های فرهنگی باید بکوشند تا با بررسی لایه های مختلف و ابعاد موضوع، ایفای نقش نموده و در هر سطح و ساحت از ابزارهایی که در اختیار دارند عرصه را برای اعتلای فرهنگ عمومی و تحقق شعار سال هموار نمایند.

بدین منظور در بدو امر در پدیده تولید 5 مولفه نیازمند بررسی است؛ تولید کننده، مصرف کننده، کالاو محصول، فرایند تولید و شرایط و بستری که این پدیده را در خود جا داده است. بعبارت دیگر، هریک از این 5 مولفه با بقیه ارتباطی معنادار داشته و شبکه ای تشکیل می دهند که میزان قوت و ضعف هر عامل در بقیه عوامل ضرب شده و اثربخشی شبکه را تحت تاثیر قرار می دهد. بطور مثال به همان اندازه که هریک از گزاره های نیاز سنجی پیش از تولید توسط تولید کننده یا مهارت او، استقبال مصرف کننده از محصول، کیفیت کالا و تناسب آن با نیاز مصرف کننده، قابلیت رقابتی محصول و تناسب آن با ساختار فرهنگی جامعه هدف می تواند باعث رونق در کل شبکه عرضه و تقاضا شود، عدم توجه یا عکس هریک از آنها می تواند تاثیرات منفی خود را بر سایر عناصر شبکه تحمیل می نماید.

همچنین به لحاظ تواتر زمانی فرایند تولید در قلمرو 3 شق پیش از تولید، حین تولید تا عرضه به مصرف کننده و پس از عرضه قرار دارد. بدین مفهوم که تولید کننده پیش از اقدام، با بررسی مواردی چون ذائقه بازار، نیازها و سلایق جامعه مصرف کننده، سنخیت فرهنگی محصول با مصرف کننده، خلاءهای موجود و ... محاسبات خود را انجام داده و هنگام ورود به شق دوم، تولید را بگونه ای پیش بینی و برنامه ریزی می کند که بتواند به نحو شایسته پاسخگو باشد. روشن است اگر با محاسبات دقیق عمل شود استقبال بازار مصرف را پیش رو داشته و رونق در مفهوم واقعی خود تحقق خواهد داشت. 

با درنظر گرفتن  همین دودسته پارامتر بنیادین و ضرب مولفه های آنها، 15 موقعیت ایجاد می شود که گرچه ماحصل برخی از شرایط، عینی نیست، اما برای برخی دیگر می توان ملاحظاب، دسته بندی ها، پیش بینی ها و فرهنگ سازی هایی داشت که قطعا در تحقق رونق تولید بی تاثیر نخواهد بود.

سپس می توان وجوه بررسی ها را بسط داده و پارامترهای دیگری چون نحوه مواجهه با موضوع با رویکرد مخاطب شناسی، فرهنگ سازی در عرصه هایی که زود بازده نیستند و نیاز به وقت و سرمایه بیشتری دارند یا تفکیک بر اساس نوع محصول(صنعتی، کشاورزی، صنایع دستی و...) و حتی فضای تولید محصولات اعم از خانگی یا کارگاهی و کارخانه ای بودن و مواردی مشابه اینها را بر جدول فوق افزوده و برنامه ریزی های فرهنگی مقتضی را اعمال نمود.

در پایان باید توجه داشت ماحصل فرایند تولید پیش از آنکه یک کالا یا محصول در حوزه اقتصادی باشد، می تواند یک طرح علمی برای بهینه سازی نظام تولید و مصرف یا خلق یک رویکرد تازه در مواجهه با مسائل فرهنگ تولید و مصرف باشد، رویکردی که جامعه را به سمت سلامت جسمی و روحی، اعتماد و خلاقیت هدایت کند و زیربنای این حرکت را جز با فرهنگ نمی توان پی ریزی نمود.

انتهای متن/

پاسخی بگذارید

نظرات کاربران

  1. شیدا

    عالي عالي اين دقت نظر قابل تقدير است