گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1398/05/13 12:44
شناسه : 208502

 هدی سادات چاوشی: اولین و قدیمیترین سد قوسی جهان در ایران(سدکبار) را که میشناسید؟ همانکه بیش از 700 سال قدمت دارد و مربوط به دوران صفوی است که کوههای اطرافش با بهره‌گیری از تجسم تصاویر، گاهی شبیه نیمرخی از چهره میماند و چاله‌های موجود در مسیرهای دسترسی به آن، نیاز به مطالعه دارد.

همان که گاهی برخی افراد و موتورسواران، برای شناکردن و پرتاب خود در طراوت قطرات آبهای آبی‌اش، حتی از لبه تاج آن علاوه بر دیگر جاده‌های مرتبط به این سد که نمیتوان آنها را جاده نامید؛ صخره‌ها را درمینوردنند تا به قله آن و اولین نقطه جمع آوری آب، دسترسی پیدا کنند تا بتوانند در ارتفاع بیش از 26 متری آن شنا کنند که اگر مثلا سد15 خرداد 70 میلیون متر مکعب حجم جهت ذخیره آب دارد، اما سد کبار بعنوان سدی کوچک تنها 500 هزار مترمکعب ظرفیت محدودتری برای جمعآوری آب دارد که در هر صورت افراد زیادی در آن به دلیل عمق زیادش جان میسپارند...

اما آب است دیگر... و آب هرکجا باشد لطافتِ روح میآورد و مردم و مسافرانِ قمی که فارغ از فضاهای تفریحیِ لازم و مناسب، مجبورند به همین مرگ و میرها و شاید اندکی درددل با آب دلخوش کنند که شاید هم مرگ و میرها جهت آموزش شنا بوده ولو با سنی برابر با 47 سال که هرچند غریق نجات بوده باشی و بخواهی بدلایلی نشاید منطقی اما در آن فضا با ساحل سنگی به نوجوانانی آموزش شنا بدهی../ که بسی جای تامل و تدبر است...  شاید به خاطر داشته باشید چندصباحی پیش را در ابتدای سال 98، که هرچند ناگوار ولی عزیزانی را در قسمتهایی از کشورمان بدلیل سیل از دست دادیم و مجددا تسلیت میگوییم.

ولی همان زمان، آب از فراز و فرودهای تاج این سدقوسی سرازیر شده بود و صحنۀ آویزگشتن و لبریز شدن آب از کوه‎‌ها را همچون گیسوانی سپید و سیاه، همچون نمایشی چون تئاتر، تصویری دیگر از این طبیعت را بر خود ثبت و ماندگار کرد که صدای روح بخش این گوشواره‌ها از طبیعت، حتی سبب شد تا افراد زیادی بالاخص موتورسیکلتها که جایگاه ویژه‌ای را در حوادثِ قم، برای "فرشتۀ مرگ" رقم میزنند، مجددا تصویرگر باشند. موتورسوارانی که گرد و غبار مانورها، ظهور و بروزشان در امر ترسانیدن بانوان، کودکان، کهنسالان و دیگر راکبان وسایل حمل و نقل؛ در پیاده‌روها، حرکات خطرناکشان در دیگر قسمتهای شهر با توجه به عدم وجود یک پیست و همچنین ایجاد آلایندگی‌هایشان با توجه به سن و سال برخی موتورها، در هیچ کجای دنیا ندیده و نشنیده‌ شده است. و هنوز چشم براه رام کردن غرشهای بی‌دریغ مانورها، توزیع کلاه ایمنی رایگان، تدبیر اداره کل راهداری و حمل و نقل، ایجاد یک انجمن یا کمپینی غیرانتفاعی برای عضویت و ساماندهی ترویج سبک زندگی موتورسواری و حفاظت از آینده موتورسواران و ایجاد شرایطی برای داشتنِ قوانین و سوارشدن بر موتور و شبیه آنچه در دیگر کشورهای جهان در حال رویداد است، هستیم.

مجدد به داستانِ آب نگاه میکنم و آبی که اکنون در قدیمی‌ترین سدقوسی جهانِ ایران و حتی دنیای جهان، اینگونه از آدمی دل میبرد. که هرلحظه علاقه پیدا میکنی تا بدانی و بفهمی در گذشته چگونه برای ایجاد تمدنی نوین و احداثی اینچنین تلاش داشته‌اند.   آبی که به عنوان یک گنجینه تاریخی و اسطوره ارزشمند در این سد به نام سد کبار، زندگی انبوهی از موجودات زنده چه برای مصارف آشامیدن و روزمرگی، و چه برای صنایع و کشاورزی به آن وابسته است ولی اگر از نزدیک به آن بعنوان یک قلمِ ناجی از اهل رسانه سری بزنی متوجه خواهی شد که درختچه‌های خشکیده و خاکهای ترک خوردۀ این منطقه بیانگر این مطلب است که امروزه حقآبه شهرقم، با توجه به کویری بودن و کم آب بودنِ شهرِقم، بسیار کم است و سیاست حمایت از فرهنگ مدیریت در جامعه میطلبد تا با بازنگری، اهداف بلند مدت و... اغنا شود، و با احصا بر رسالت مبتنی بر فرهنگ و عرق ملی _ اعتقادی؛ فرایندهای پایه و ثمربخش همسو با طرحها، ولو بنا بر صرفا اعتبارات مذهبی خود، از ناملایمات و تدابیری بظاهر ناخوشایند، در امان باشد که شاید بهتر باشد بگوییم داستانِ کام خشکیدۀ آبِ قم، علاوه بر یاری؛ آبیاری میخواهد... و حتی شاید بهتر است بگوییم، لطفا داستانِ آبِ «کربلایِ ایران» را عوض کنید.

انتهای پیام /

پاسخی بگذارید