اولین پیام ارسال میشود. از آسمان تگرگ میبارد. هوا باید بهاری باشد اما سرد است. در پیام آمده، این کانال جهت چهلمین روز درگذشت شادروان..... به مدت یک هفته تشکیل گردیده است. در ادامه اشعاری با مضامینی از دلتنگی ارسال میشود. نه خرمایی، نه حلوایی، نه انسانی برای ابراز همدردی، نه نگاهی، نه محیطی که صدای قرآن پخش شود و مردم در آن سیاهپوش باشند و اشک بریزند.... آنجا فقط سکوت است و مقداری تکنولوژی که سبب شده، گاها به دلیل ترس از ویروس وحشی کرونا، از این طریق با هم در مکالمه باشند. شاید باید به این فرآیند نامرئی شدن مناسک سوگ، عادت کنیم.
مجددا صدای اعلان پیام میآید. در این پیام آمده؛ بسمهتعالی... با سلام و احترام از اینکه با صلوات، فاتحه و قرائت قران همراهمان هستید، سپاسگزاریم. دو نفر گروه را ترک میکنند. صوتی ارسال میشود. در ادامه، تصویری از متون آن صوت ارسال میشود. صدای صوت بسیار محزون است. با شنیدن آن در نیمهشب، تمام غمهای دنیا سرت خراب میشود. یاد مرگومیر اطرافیان میافتید. یاد استغاثههای فوتشدگانی از نزدیکانت قبل از مرگ. نم خاک قبر و بوی گلاب و گرد و غبار حاصل از کندن زمین، ذهنت را پر میکند. در نهایت قلبت را با یک ادعیه، به غربت اهلبیت گره میزنید تا در این شرایط کرونایی آرام شوید و برای خانوادۀ داغدار، آرزوی صبر میکنید.
چند روز پیش، لوح عرض تسلیتی به درب خانه این خانواده ارسال شده بود. تا تسلی خاطری باشد برای این خانواده داغدار. این روزها بیش از همیشه معنای حضور و تسلیخاطر را درک میکنید. خانواده متوفی بشدت سوگوارند. اعتقاد دارند متوفی زنده است و در وعدههای صرف غذا، برای متوفی بشقاب میآورند. قسمتی از کاناپه را برای آن تازه سفر کرده، حفظ میکنند. حتی معتقدند والد در خانه حضور دارد و به همین دلیل چراغ خانه را تا صبح روشن میگذارند مبادا تازه مرحوم، نیمه شب از تشنگی بیدار شود و به دلیل ضعیف بودن چشمش زمین بیافتد..../خدا کند در پسا کرونا با موجی از مشکلات روانی و افسردگی مواجه نشویم. عکسی از شمع، شب، گل و نواری مشکی در کانال یادبود ارسال میشود. اوضاع خوبی نیست. با اینکه اکثر مردم رعایت میکنند، اما فاصله فیزیکی را و به طور کلی مردم کوچه بازار خیلی مراعات نمیکنند. هنوز تا درونی شدن رعایت بهداشت فاصله داریم. احتمالا بعد از داستان کرونا، با 80 میلیون آدم مواجه خواهید شد که عمدتا دچار اختلالات خلقی هستند.
یکی از دلایل وجود غم و سوگواری بیش از حد این عزیزان، این است که علیرغم میل باطنیشان، متوفی خود را در یک قبرستانی و قطعهای بیاسم و رسم و یا به نام گروهی از بیماران، بدون برگزاری هر گونه مراسم ترحیم، به خاک سپردهاند. حتی بدلیل مثبت بودن تست برخی از آنها به کرونا پس از فوت پدرخانواده، خودشان هم به اجبار در بستر بیماری برای پدرشان عزاداری کردند.
یاد مظلومیت امامی همام میافتید که در بستر بیماری و تب، شاهد سوختن و هتک حرمت به خیمهها و شهادت عزیزانش بود. لحظهای اشک تو را میهمان میکند. لحظهای میهمان همذات پنداری با غربت و صبر قلب بزرگان دین اسلام میافتید. شاید کرونا به دلیل دموکرات بودنش، سبب شد تا دینداری ظاهری ما درونی شود.
اذان صبح نزدیک است. مجددا تصویری فرستاده میشود. تصویر تعدادی پروانۀ بال و پر سوخته. پروانهها دور شمع هستند. توی تصویر نوشته شده: فاتحه جهت شادی روح درگذشتگان فراموش نشود. این برنامه همچنان ادامه دارد. هر روز صوتی و تصویری از متونی ارسال میشود. افرادی فضای ترحیم مجازی را ترک و عدهای توسط ادمین عضو میشوند. این قبیل مجالس در این روزها یکی دوتا نیست. در فضای مجازی مراسم ختم برپاست. حتی از سوی مسؤولان و طبق خبر «مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم» مراسمی مجازی بعنوان مجلس ترحیم شهیدان مدافع عرصه سلامت و متوفیان کرونایی در حرم مطهر حضرت معصومه(س) در قم برای خانوادههای داغدار و سوگوار برگزار شد. مراسم ختمی برای آنها که در عصر کرونا نتوانستند مجلس ختمی داشته باشند. شاید باید قبول کنیم خبری بزرگ در راه است. شاید باید قبول کنیم زندگی بشر دستخوش تغییرات شده است. چرا که مراسم ماه رمضان و مراسم 15 خرداد هم قرار است بصورت مجازی برگزار شود؛ هرچند هیچ چیزی جای رودررویی را ندارد. هیچ چیز جای حضور فیزیکی را ندارد؛ اما این نباید دلیلی باشد که ناامیدانه زندگی کرد. باید قبول داشت که بالاخره کوئید19 هم با همه ناگواریها و تلخیهایش خواهد رفت و در این دنیای فانی هیچ چیز باقی نیست. آنچه ماندنی است زخمهایی است که بر قلبها و روان ما باقی میماند. دردهایی که در پستوی وجودی هر انسان سبب رشد، کنارهگیری و حتی انحطاط و دیگر رویدادهای معنابخش میشود.
انتهای پیام /