گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1399/10/10 20:29
شناسه : 398660



فرشته محقق -با ترسی که همراهم است وارد کوچه می شوم. هرچه نزدیکتر می شوم بر استرس و اضطرابم افزوده می شود. خوشبختانه وقتی به آنجا می رسم، دو نفر دیگر را می بینم که پشت در منتظر ایستاده اند. خیالم راحت می شود که تنها نیستم. یکی از آنها از طریق اف اف اسم معرف خود را می گوید. در باز می شود. هر سه وارد می شویم. دختری ما را به زیرزمین راهنمایی می کند. از پله ها که پایین می رویم، صدای مبهم زنی را می شنوم که در فضای زیرزمین بزرگ  پیچیده است. منتظرم که زنی عجیب و غریب را ببینم. همین طور هم می شود. در گوشه ای از زیرزمین، زنی حدود 50 ساله پشت میز کوچکی نشسته است و مشغول نوشتن است. تعدادی زن در صف انتظار نشسته اند. خدا خدا می کنم مرا نبیند. هر دو دستش پر از زیورآلات رنگارنگ است. قبلا شنیده بودم این زن سیه چرده، نیت آدم ها را با دیدنشان می خواند. پشت یکی از زنها می نشینم. هنگام دادن دعا به یکی از مراجعه کنندگان، سفارش های لازم را به او می کند: "این دعا را تا چهل روز، داخل بالش بگذار. هر شب باید همین بالش زیرسرش باشد. این یکی را هم با عسل مخلوط کن و روزها به خوردش بده. سر ماه نرسیده، می شود همانی که می خواهی". زن دست در کیفش می کند. به قول خودش علی الحساب، دسته ای پول در می آورد و به دعا نویس می دهد. مثل اینکه به جز من همه از قبل، تلفنی هماهنگ کرده اند.



 نمی دانم اگر نوبت من برسد چه بگویم! یکی یکی به تعدادمان افزوده می شود. زن جوان در حین شرح وضع و حالش به گریه می افتد: "روزگارم سیاه شده. دهن بین است. مادرش هر روز او را به جانم می اندازد. دعایی که داده بودی، دو ماه اثرکرد؛ اما باز مثل قبل شده است". دعانویس عصبی به نظر می رسد. در صندوقچه ای که کنار دستش است را بازمی کند. سنگ کوچک زرد رنگی را بیرون می آورد و به زن جوان می گوید: "قیمت ندارد؛ اما تو هر چه می خواهی بده. با این سنگ می توانی دمار از خانوادۀ همسرت در بیاوری. دعایش قبلا خوانده شده. نیتت را صاف کن، مطمئن باش رد خور ندارد. زنی که کنارم نشسته می گوید: "خوش به حالش؛ مهرۀ مار است". کنجکاو می شوم، بهتر ببینم؛ اما دیگر رد و بدل شده است. زن جوان  در حالی که خیلی خوشحال به نظر می رسد، دسته ای پول را بی آنکه بشمارد، به دعانویس می دهد. او هم می رود. دیگری از اخلاق بد پسرش می نالد و معتقد است که زن عمویش به خاطر اینکه دامادش شود او را جادو کرده. دعانویس نمی پذیرد که به این سرعت جواب دهد. از او می خواهد تکه ای از لباس و یا موی پسرش را بیاورد و بعد از یک هفته دنبال جواب بیاید. زن با دعا و ثنا آنجا را ترک می کند. دو نفر دیگر مانده تا نوبت من شود. زن فریاد می زند که دیگر در را باز نکنند؛ چون برای امروز کافی است. نگاهش برای لحظه ای در نگاهم گره می خورد. دلم هری می ریزد. سرم را پایین می اندازم. بلند می پرسد چه کسی شما را معرفی کرده؟ زبانم بند می آید. نمی دانم چرا هر چه طفره می روم اسم زنی که او را به من معرفی کرده بود به خاطرم نمی آید. همه نگاهم می کنند. در همین حین دعانویس را از بالا صدا می زنند که پای تلفن برود. او هم بی معطلی می رود. نفس راحتی می کشم. دختری که کنار دستم نشسته می پرسد: برای کارگشایی آمده ای یا بخت گشایی؟ بی آنکه جوابش را بدهم می پرسم: شما چطور، برای بخت گشایی آمده ای؟ مادرش میان حرف ما می آید. راستش بعد از آخرین خواستگاریش که سه سال می گذرد کسی به خواستگاریش نیامده حالا می خواهم سر کتاب باز کنم.


دیگری زنی حدودا 45 ساله است. پسر بیست ساله اش عاشق دختری شده  که درشأن خانواده آنها نیست. به اینجا آمده تا مهر این دو را ببرد. مراجعه به اینجا را خواهرش به او پیشنهاد کرده است. مشتری دیگر دعانویس، زنی است که بر خلاف چهرۀ شکسته اش 28 سال بیشتر ندارد. به قول خودش همسرش ناسلوک (ناسازگار) است. از در و همسایه، تعریف های زیادی در بارۀ این دعانویس شنیده. آدرسش را هم از همان ها گرفته.


باورم نمی شد نزد کسی آمده باشم که مدعی است می تواند تقدیر و سرنوشت انسان ها را تغییر دهد. او مدعی است ساعت و لحظه ها را آن گونه که تو می خواهی تغییر می دهد. وقتی صدای پایش را شنیدم به خدا توکل کردم. ظاهرش عصبانی و ناراحت به نظر می رسید. خودم را به خدا سپردم. وقتی نوبت به من رسید، گفتم برای تحقیق در مورد دعانویسی آمده ام و بی هیچ ترفندی سوالاتم را پرسیدم، آنجا بود که فهمیدم دستی بالاتر از دست خدا نیست.


او کارش را یک علم می داند که برای یاد گرفتش  در نزد یک استاد سختی ها و مرارت های زیادی را تحمل کرده است. به نظر خودش فقط برای کمک به مردم این کار را انجام می دهد. می گوید کار من دعانویسی است؛ ریمیا (تردستی) نیست که ازدست هر کسی برآید. او مدعی است که هیمیا (علم تسخیرات) و سیمیا (علم طلسمات) ولیمیا (علم کشف راز و رمزها) را به خوبی می داند. می گویم حضرت علی(علیه السلام) در خطبه  87 نهج البلاغه، مخالفت خود را با این اعتقادات اعلام کرده است. او حرفم را نشنیده می گیرد و می گوید: این علم از زمان حضرت موسی برای ما به جا مانده است و خرافات نیست. اومعتقد است بستگی به آدم ها دارد که چگونه از این علم استفاده کنند.


از خانۀ زن دعانویس بیرون می آیم و او را با مشتری هایش تنها می گذارم. سراغ دعانویس دیگری می روم که کار خود را متفاوت از کار بسیاری از دعانویس ها می داند. این مرد دعانویس می گوید شش سال پیش بعد از خواندن یک کشکول دعا، مشکل 12 سالۀ او و همسرش برطرف می شود و آنها به آرزوی دیرینه شان؛ یعنی بچه دار شدن می رسند. از آن به بعد او تصمیم می گیرد که به همین طریق مشکل مردم را حل کند. او می گوید منبع  دعاهایی که می نویسد و به دست مردم می دهد، قرآن و کشکول دعاست و توضیح می دهد که کشکول، کتابی است مشتمل بر ادعیه، آیات و روایات معتبر شیعه در بارۀ توسل و توکل.


مرد دعا نویس می گوید برای هر کسی دعا نمی نویسد و تنها به کسانی کمک می کند که از عمق حرف هایشان به این نتیجه برسد که آنها افراد مؤمنی هستند که دچار مشکل شده اند. وی انگیزه اش از این کار را کمک به خلق خدا می داند. اوعلم زن دعا نویس را شیطانی می داند.


نظر جامعه شناسان در این باره چیست؟

 بسیاری از دعانویس ها فریبکارند


دکتر علی محمد هرمزی زاده می گوید: در بعضی از جوامع سنتی و با آداب و رسوم کهن، مردم کمتر به علم روز توجه دارند و بیشتر سعی دارند از راه های غیبی و نامریی مشکلات خود را حل کنند. وی به جامعۀ سرخپوستان آمریکا اشاره می کند و می افزاید: در این جامعه به رمل و جادو و خرافات اعتقاد زیادی دارند.


این جامعه شناس، باورمندی به دعانویسی را یکی از شاخه های اعتقاد به عالم غیبی، از راه های معنوی می داند و اظهار می دارد: در همۀ ادوار تاریخ، هر گاه انسان ها به مشکلی بر می خوردند با دعا و توسل مشکلات خود را حل می کردند و این امر تا امروز هم ادامه داشته است.


وی سوء استفاده از اعتقادات مردم در عصر حاضر را از معضلات اجتماعی می داند و تصریح می کند: بسیاری از کسانی که به اسم دعانویس کار می کنند، تنها در صدد فریب دادن مردم هستند. وی بر لزوم جلوگیری از ترویج اینگونه معضلات اجتماعی تاکید می کند.


لازم بود تا نظر کارشناس دینی را در این باره بپرسم



 دعانویسان واقعی به مادیات توجه ندارند


برای این که بدانیم دیدگاه اسلام دربارۀ دعا و مدعیان دعانویسی چیست، به نزد حجت الاسلام والمسلمین مرادی می رویم. وی با تشریح تفاوت دعا نویسی و سحر و جادو می گوید: در زمان حضرت سلیمان این علم (جادوگری و سحر) که به علوم غربیه معروف است، رواج فراوانی یافت. وی علت رواج این علم که در اسلام حرام است را قرار گرفتن این علم در دست نااهلان می داند و با اشاره به آثار سوء گرایش مردم به جادوگران و مدعیان دعانویسی می گوید: رمال ها با ابزاری مدعی هستند که از غیب مطلع هستند و حال آن که از غیب، تنها خداوند آگاه است و لا غیر و این کار چیزی جز فریب مردم، رواج خرافه پرستی و ضربه زدن به دین و اعتقادات مردم نیست و گناه محسوب می شود؛ چرا که برای حل مشکلات تنها باید بر خدا توکل کرد.


این استاد حوزه معتقد است، کسانی که به افراد ساحر و جادوگر برای رفع مشکلاتشان مراجعه می کنند، افراد ساده ای هستند که در جهالت به سر می برند.


حجت الاسلام مرادی تفاوت دعا نویسی با جادو گری را در انجام کارهای خلاف شرع و حرام توسط جادوگران عنوان می کند و می افزاید: در دین اسلام به دعا کردن توجه خاصی شده است و خداوند در سورۀ فرقان، دلیل توجه خود به افراد را معطوف به دعا کردن آنان می داند.


این استاد حوزه تصریح می کند:ادعیۀ معتبری دردین اسلام وجود دارد که آثار معنوی آن پایدار است و افراد می توانند به آنها مراجعه کنند.


وی تفاوت افراد دعا نویس و خداترس با شیادان مردم فریب را  بی توجهی آنها به مادیات می داند و می افزاید: این دسته از افراد متدین، به فکر پر کردن جیبشان نیستند و معتقدند تنها کارگشا خداوند است و اگر ارادۀ خداوند نباشد هیچ دعایی کارگر نخواهد بود و آنها فقط وسیله هستند.


این نویسنده، معتقد است توکل بر خداوند و خواندن دعا تنها راه نجات از گرفتاری است و قرآن، بزرگترین منبع دعاست.


حجت الاسلام مرادی با اشاره به نقش آگاهی دادن به مردم در از رونق افتادن کار جادوگران می گوید: انجام کارهای فرهنگی و آگاه کردن مردم باعث می شود آنها به سمت افرادی که مردم را به گناه می خوانند و اعتقاد آنها را به بازی می گیرند گرایش نداشته باشند.


این روزها خانواده ها دچار مشکلات عدیده ای هستند مشکلاتی که با کدخدا منشی بزرگترها و یا مراجعه به روانشناس قابل رفع است اما متاسفانه عده ای گره دست را به دندان می اندازند و می خواهند به شیوه ای متفاوت این مشکل را برطرف کنند که خود به مشکلی بزرگتر تبدیل می شود.شاهد مثال خبر حجت الاسلام نوری دادیار شعبه هفتم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب قم است ، متهمی که با ادعای دعانویسی برای رفع اختلافات خانوادگی، مبلغ ۲۳ میلیون تومان از یکی از شهروندان دریافت کرده بود،


وی با اشاره به صدور کیفرخواست برای متهم کلاه‌برداری در قالب دعانویسی، افزود: این افراد با سوءاستفاده از باورهای دینی مردم و فشار روانی ناشی از مشکلات زندگی، مبالغ میلیونی کلاه‌برداری می‌کنند.


وی اضافه کرد: این دعانویس قلابی برای جلب اعتماد و فریب مشتریان خود، نتایج موفق دعانویسی‌هایش در دفع جن و رضایت مشتریان سابقش را بازگو می‌کرد.


به گفته این مقام قضایی، در بازجویی از این متهم مشخص شد وی فردی کم‌سواد است که حتی روان‌خوانی قرآن را نیز نمی‌داند و از روی کتاب‌های در دسترس خود اقدام به نوشتن طلسم‌ها می‌کرده است.


وی گفت: این دعانویسی‌های جعلی در مواردی زمینه‌ساز جرایم دیگری نظیر سرقت، روابط نامشروع، اخاذی، انتشار تصاویر و فیلم‌های خصوصی فرد برای دیگران و فیشینگ حساب بانکی شده و در بسیاری از موارد موجب تشدید اختلافات خانوادگی و تقویت آسیب‌های روحی و روانی شده است.


نوری افزود: به شهروندان توصیه می‌شود برای رفع مشکلات خود از متوسل شدن به این افراد شیاد با وعده‌های واهی و پرداخت وجه جدا بپرهیزند.




انتهای پیام /

پاسخی بگذارید