فاطمه نظری - اربعین ندای بیدارباش مردمی است که به عاشورا نرسیده اند. بانگ جرسی است که ندای ولی و امام خویش را نشنیده و یا شنیده و به دلایل واهی از آن سرتافته اند.
اربعین پیام لبیکی است به هل من ناصر ینصرنی، لبیکی است به منتهای خوبیها و پیامی است تا وجدان های خفته را بیدار سازد، پیامی به جاماندگانی که به یار نرسیدند و از قافله عشق جاماندند.
اربعین سعی صفا و مروه ای است برای طواف عشق است که چگونه باید عاشقی کرد و چگونه می شود در اوج درد فقط زیبایی دید. و به راستی چه کسی قادر است جز زینب کبری دخت حیدر کرار و شیرمرد میدان های جنگ لا رایت الا جمیلا را درک کند. باید بزرگ بود تا بزرگی را دید، باید عاشق بود تا عشق را فهمید.
برای ابراز عشق، عرض ارادات و اثبات عدم یاغی گری و گردنکشی که نشان دهیم گردنمان باریکتر است از مو، در برابر خدایی که حسین با تمام هستیش به قتلگاه رفت و در اوج مظلومیت اسماعیل های خویش را قربانی کرد بی آنکه میشی از آسمان فرستاده شود. تک تک عزیزان، فرزندان و یاران خود را داد تا نهایت عشق را ثابت کند و بگوید چگونه باید به مقام رضا رسید و ندای الهی رضاً برضاک و تسلیماً لامرک لا معبود سواک سرداد.
اربعین کارنامه و عصاره امتحان عاشقی است که آزمونش را در عاشورا به تصویر کشیدند و حالا بعد از قرن ها هرساله عاشقان آزاده جهان عاشورا زیست می کنند تا شاید در اربعین سربلند بیرون آیند در آزمون عشق و وفادارای.
چله نشینی رسم دیرینه ایست در دیار عاشقان. چهل روز در کاسه مجنون نشستن است و خون دل خوردن تنها از بازآفرینی ذهنی غمی بی پایان.
اربعین درس مقاومت است تا بدانیم کشته شدن، شکست و پایان راه نیست بلکه دریافت حقیقت است تا چگونه بر مواضع حق ایستادگی کنیم و جز زیبایی نبینیم. اربعین تجدید بیعت است با آنکه حق دیده، حق گفته و جز حق نشنیده.
روز دلجویی زینب و برادر زینب است تا معلوم شوود پس از قرن ها چه کسی پیروز میدان شهادت خواهد بود و چه کسی خوار و زبون خواهد شد. معیار عزت و خفت فارغ است از معیارهای دنیای مادی ما.
اربعین روز بیداری است، روز معرفت است روزیست که صره از ناصره مشخص می شود و عاشقان پای پیاده پای کار حسین خواهند بود تا ابد. امروز مدعی و لاف زنان از عاشقان واقعی معلوم می شوند که چه کسانی در کشاکش درد و سختی پا در رکاب حضرت حق خواهند بود.
اربعین یعنی هنوز عشق در جریان است و بعد از قرنها از دلها می جوشد و انسان را زنده نگه می دارد و شمع راه می شودو این است رسالت حسین و کشتی نجات حسین(ع) که دل می برد و دل می سوزاند و اشک چشم می گیرد تا چشمان و قلبهایمان را از غبار بزداید تا آیینه دل مصفا گردد برای حضور عشق و حقیقت. بی شک بدین دلیل است که کشتی نجات حسین بسیار بزرگتر و سریعتر حرکت می کند در تلاطم سختی ها و عالم ماده.
فاطمه نظری