تاریخ : 1400/07/19 11:06
شناسه : 399799

فاطمه مداح نظری - یکی از ویژگی های انسانی، علاقه طبیعی به زادگاه، خانواده، عشیره و نژاد است. از این رو در آموزه های قرآنی یکی از حقوق طبیعی افراد، بقا و سکونت در زادگاه و عدم جواز اخراج از وطن و زادگاه دانسته شده است؛ چنان که یکی از آموزه های تربیتی قرآن نیز ایجاد بهترین شیوه ارتباطی با خانواده به مفهوم کوچک و بزرگ آن است. این گونه است که صله رحم به عنوان یکی از آموزه های دستوری اسلام، این ارتباط را در چنان جایگاهی قرار می دهد که یکی از پیامدهای طبیعی آن افزایش عمر معرفی شده است.

با این همه، از آن جایی که هر امری دارای کارکردهای طبیعی و غیرطبیعی می باشد، این امور نیز می تواند به شکل افراطی و تفریطی از مجرای طبیعی آن خارج شود. بدین معنی که امری مثبت و سازنده به عنوان امری بازدارنده و منفی عمل می کند و آدمی و جامعه را با انواع بحران های حقوقی، اخلاقی، اجتماعی و روانی مواجه می سازد.
به عنوان نمونه گونه افراطی علاقه و حب وطن و نژاد به شکل ملی گرایی بروز و ظهور می کند که به جای آن که جامعه را به سوی کمال و اعتدال سوق دهد، به سوی کژی و زشتی ها می کشاند و انسانیت را به قربانگاه می برد و حقوق انسانی دیگر جوامع بشری و نژادهای انسانی را تباه و ضایع می کند. این جاست که آموزه های قرآن همچنان که به مبارزه با هر امر افراطی و تفریطی دیگر می رود به مبارزه با ملی گرایی و نژادپرستی می رود و آن را به نقد می کشد.
نژادپرستی یکی از ویژگی های بارز دوران جاهلیت است و در دوره های مختلف وجود داشته است. اسلام مشخصا و صریحا این تفکر را کفرآلود دانسته و قاطعانه آن را رد کرده و پیامبران و انبیا الهی همواره با این صفت رذیله مبارزه کرده اند و همواره بر یکسانی جایگاه و اعتبار آدمیان از نژاد و ملیت های مختلف تاکید داشته اند. معیار ارزش هر انسان نه به ظاهر افراد است نه جایگاه های اجتماعی اعتبار آدمی را افزایش و کاهش می دهد بلکه از دیدگاه اسلامی تنها انسانی که تقوی الهی پیشه کند و به پروردگار خویش نزدیکتر باشد دارای ارزش والایی است چون به ذات و حقیقت خلقت انسان دست یافته اند و که این افراد نیز به واسطه مکارم اخلاقی هیچگاه به نژادپرستی و تعصبات قومی و قبیله ای آلوده نشده اند.
جاهلیت در لغت برگرفته از «جهل» می‌باشد و با الهام از قرآن کریم به محدوده زمانی قبل از ظهور اسلام اطلاق شده که اعراب به دلیل نداشتن عقل و تدبیر در اعتقادات و سیطره خرافات بر اذهانشان و سفاهت، غرور، خشم و تعصب کورکورانه در برابر عقاید جاهلی بدان متصف شدند. هرچند که این جاهلیت مختص اعراب جاهلی نیست بلکه اقوام و افراد مختلفی در سراسر جهان بوده اند که بواسطه تفکر و کردار خود به این صفت ملقب شده اند.
از گزارش های قرآنی برمی آید که برخی از اقوام و نژادها در برخی از رفتارها نماد می شوند. از این رو یهودیان در خود برتربینی و نژادپرستی همانند عرب ها هستند. این دو قوم که در حقیقت از یک نژاد سامی و پسر عموهای یکدیگر و از فرزندان حضرت ابراهیم(ع) هستند، دارای خصلت های همانند نژادی می باشند. این گونه است که در مسیر افراط قرار گرفته و دوستی وطن و خانواده و عشیره و قوم در ایشان به شدت تشدید شده و به شکل تعصب کورکورانه و عصبیت درآمده است، به طوری که حتی بسیاری از حقوق انسانی و مبانی اخلاقی و حقوق عقلانی و عقلایی را تباه و ضایع می کنند تا نژادپرستی خود را حفظ کنند.
در آموزه های قرآنی به قوم عبری و عرب به عنوان قوم های نژادپرست اشاره شده و از مؤمنان خواسته شده است تا مسیری را که عرب های جاهلی در عصر جاهلیت پیموده اند، طی نکنند و در مسیر وحدت امت باشند و به جای علاقه های نژادپرستی افراطی، برادری ایمانی را اصالت بخشند که بر مدار محبت به امت می باشد؛ زیرا امت به گروه های انسانی هم اعتقاد اطلاق می شود که ازنظر نژادی و قومی و زبانی می توانند متفاوت باشند.
تحلیل قرآن از نژادپرستی افراطی عبری و عربی، بدین خاطر است که امت اسلام در چارچوب و مدار دیگری شکل گیرد و حرکت نماید و محور دوستی و محبت را برادری ایمانی قرار دهد. لذا به نقد نژادپرستی جاهلی اعراب می پردازد تا تبیین و توصیه های مناسب را در این زمینه ارایه دهد.
در دوران جاهلیت اعراب معیارهایی همچون نسب، نژاد، ثروت، تعداد فرزندان و وابستگی به قبیله قدرتمند معیار برتری بر سایرین قلمداد می‌کردند.
در قرآن کریم سوره فتح، سبا و تکاثر بسیاری از آیات دیگر، این معیار‌های جاهلی نفی شده است. پیامبر (ص) نیز در این‌باره فرمود: هر کس به شیوه تعصب جاهلیت، به تعصب دعوت کند و یا بر اساس آن سخن بگوید، از ما نیست.
اسلام فلسفه وجود نژادهای گوناگون را شناخته شدن افراد از یکدیگر معرفی کرده و ملاک برتری را تقوا می‌داند و در این‌باره می‌فرماید: ‌ای مردم! شما را از یک زن و مرد آفریدیم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله گرداندیم تا یکدیگر را بشناسید. به درستی که گرامی‌ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. بی‌تردید، خداوند دانای آگاه است.
پیامبر (ص) در طول رسالت خویش همواره بر این اصل تاکید ورزیده و مفاخر قبیله‌ای و نژادی را فاقد ارزش اعلام کرد. روزی گروهی از صحابه پیامبر (ص) که هنوز در فضای ارزش‌ها‌ی جاهلیت سیر می‌کردند برای تحقیر سلمان فارسی -از یاران خاص غیرعرب پیامبر (ص)- از نسب او پرسیدند، او‌ اندوهگین، شکایت نزد پیامبر (ص) برد، پیامبر (ص) فرمود: ‌ای سلمان، هیچ کس بر دیگری برتری ندارد؛ مگر به تقوی. همانا برترین شما با تقواترین شماست و به دلیل فضیلت‌های انسانی در وجود سلمان، درباره او فرمود: «سلمان منّا اهل البیت».
در حقیقت تنها ادیان الهی این صفت شیطانی را مردود دانسته است و در اسلام این امر بیش از دیگر ادیان تاکید شده است. ملی گرایی و نژادپرستی افراطی دارای پیامدها و آثار زیانبار بسیاری است. خداوند در آیاتی چند به این پیامدها و آثار توجه داده است تا آدمی با آگاهی نسبت به آثار مخرب و زیانبار تعصبات قبیله ای و نژادی و ملی، از مسیر حق بیرون نرفته و واکنش درستی نسبت به این مساله از خود بروز دهد.
خداوند در آیه ۱۳۵ سوره نساء و نیز ۸ سوره مائده از مهم ترین آثار و پیامدهای ملی گرایی و نژادپرستی افراطی را، انحراف از عدالت بر می شمارد. با نگاهی به رفتارهای خویشان متعصب در ادارات و مراکز دولتی و قضایی می توان این معنا را به سادگی دریافت. در سطح بالاتر در عرصه ملی و بین المللی نیز ملی گرایی و نژادپرستی موجب می شود تا حقوق طبیعی دیگر اقوام و ملت ها نادیده گرفته شود و نسبت به آنان ظلم و ستم روا داشته شود.
از نظر قرآن، تعصبات ملی و نژادی، سدی در برابر حق گرایی رشد افراد است. این مطلبی است که در آیاتی چون ۱۷۰ سوره بقره، ۷۸ سوره یونس و ۲۲ سوره زخرف به آن پرداخته شده است.
همین حق ناپذیری و عدالت گریزی موجب می شود تا به سادگی انسان براساس تعصبات ملی و نژادی تن به خشونت دهد و حق طلبان و عدالت خواهان را به شدت سرکوب کند. چنین رفتاری را قرآن بارها در اقوام مختلف گزارش کرده است. از این رو بسیاری از قتل های اصلاح جویان و عدالت خوا هان تاریخ چون پیامبران و اولیای حق به سبب حق ناپذیری و عدالت ستیزی برخاسته از تعصبات نژادی و قبیله ای رخ نموده است.
بر اساس آیات قرآن تعصبات همچنین موجب تقلید کورکورانه از سنت های آباء و اجدادی ، گمراهی و حرکت در مسیر باطل ، گناه و رفتارهای مجرمانه، ممانعت از شناخت حق ، کشتن بی گناهان از جمله دختران معصوم، ممانعت از ایمان و ایجاد مراکز دینی و مذهبی و تخریب آن ها می شود، لذا خداوند به اشکال مختلف خواهان مبارزه با ملی گرایی و نژادپرستی افراطی در هر شکل و شمایلی است.
بی گمان بسیاری از کشتارها و جنگ ها و بی عدالتی ها در صحنه جهانی در طول تاریخ، ریشه در همین گرایش های افراطی انسان در ملی گرایی و نژادپرستی و دیگر تعصبات بی دلیل و برهان دارد.مبارزه با این گونه افکار و اندیشه ها و نگرش ها می بایست در راس برنامه های دولتمردان خواهان عدالت جهانی قرار گیرد؛ زیرا بدون قرار گرفتن کرامت انسانی و تقوا به عنوان معیار سنجش نمی توان هرگز عدالت جهانی را ایجاد و برپا کرد و در مسیر بالندگی و رشد تمدنی انسانی گام برداشت.
بسیاری از کینه توزی ها و دشمنی های شتری در جوامع امروزی دارای خاستگاه مشترکی چون جهل و تعصبات کورکورانه مردمانی دارد که از مسیر عدالت و اعتدال بیرون رفته اند.
شیطان نخستین نژادپرست تاریخ بشر است که این خصلت موجب قهر الهی شد و او را بعد از سالها عبادت خدا جهنمی ساخت. زیرا او نخستین کسی است که روحیه تعصب و برتری در او پدید آمد و بر انسان فخر فروخت و تکبر ورزید، به همین دليل از درگاه الهی رانده شد و ملعون ابدی گردید.
به جرات می‌توان گفت که سرمنشا بسیاری از کشتار‌ها، جنگ‌ها و بی عدالتی‌‌ها در صحنه جهانی در طول تاریخ، همین عصبیت و نژادپرستی است.
نمونه بارز این بی عدالتی که جوامع بشری خاصه مسلمین را تهدید می‌کند، خطر نژادپرستی صهیونیست‌هاست. اینان همچون ابلیس ندای «انا خیر منه» را سرداده‌اند و با شعار «نحن ابنا الله» (ما فرزندان خداییم) جنایات و نسل کشی‌‌های خود را توجیه می‌کنند.
در واقع اساس تشکیل این رژیم، چیزی جز فرقه‌گرایی و افزون طلبی نیست؛ این قوم برتری خود را در سه عامل نژاد، خاک و دین می‌دانند، به طوری‌که به اورشلیم و بیت‌المقدس به عنوان سرزمین موعود، عصبیت خاصی دارند و در نتیجه همین حس نسبت به دینشان از تبلیغ و ارائه مذهب در میان سایر ملل پرهیز کرده و از پذیرش غیر نژاد یهود در دين خود امتناع می‌ورزند.
يهوديان مسلمانان را به نژادپرستی و عصبیت متهم می‌کنند؛ اين در حالي است كه در پذیرش دین اسلام هیچ عاملی بجز ایمان به خدا و رسولش مدنظر نبوده است.
از دیگر پرچمداران تبعیض نژادی می‌توان به غربی‌ها و در راس آن‌ها آمریکا اشاره کرد؛ برخلاف اینکه این حکومت خود را پرچمدار دموکراسی جهانی می‌داند، ولی گزارش هاي موجود حاکی از آن است که در آن كشور برخی اقوام و نژاد‌ها به بدترین وجه ممکن مورد تبعیض قومی قرار می‌گیرند که وضعیت اسفبار سیاه پوستان از نمونه‌‌های بارز آن است.
بسیاری از سیاهان در محله‌‌های سیاه‌پوست‌نشین سکونت دارند و غالباً درآمدشان نصف درآمد سفیدپوستان است. وضعیت مردم آفریقا نیز دست کمی از سیاهپوستان آمریکا ندارد. از هنگام ورود استعمارگران اروپایی، ساکنان این سرزمین، همانند مردم بومی قاره آمریکا مورد بهره‌کشی قرار گرفته و از بسیاری از حقوق مسلم خود محروم هستند.
نازيسم در آلمان و فاشیسم در ایتالیا نيز در دوره جنگ جهاني دوم بسيار فعال بودند و بر اساس اعتقاد به برتری نژادی تشکیل شدند و از دیگر پدیده‌‌های شوم تبعیض نژادی هستند.
یکی از شوم‌ترین تاکتیک‌های دنیای غرب و ایادی‌اش در ممالک اسلامی پررنگ کردن نقش رنگ و زبان و قومیت بود؛ اینگونه بود که روزبه‌روز بر تعصبات قومی و زبانی افزوده شد، پان‌ترکیسم در مناطق ترک‌نشین با پررنگ کردن نقش ترکی در جهت زدودن آثار عربی اسلامی خلیفه عثمانی برآمد، پان‌عربیسم نیز در جهت بازگشت به راس قدرت عرب‌ها و چیره‌شدن بر ترک‌ها تلاش می‌نمود، در این بین نقش اعراب مسیحی و مارونی‌های لبنان و سوریه و قبطی‌های شامات و مصر نیز کم‌تاثیر نبود. در میان ترک‌ها نیز آتش شعله اختلافات قومی و زبانی توسط یهودیان دونمه که همانند منافقان صدر اسلام اظهار اسلام می‌کردند و همچنین ارامنه مسیحی افزوده می‌شد، اقوام دیگر مسلمان نیز همچون کردها برای پررنگ کردن نقش خود و عقب نماندن از قافله در تلاش بودند.
همچنین در ایران با روی کار آمدن رضا پهلوی زدودن آثار اسلام آغاز شد و نیز تبلیغ و رواج باستان‌گرایی هخامنشی شروع گشت، که تاثیر آن را بر جامعه ایرانی تا به امروز می‌بینیم؛ همین عوامل و بزرگنمایی در تاریخ ملل باعث برتر دانستن هر یک از این اقوام نسبت به یکدیگر گشت و اتحاد ملل مسلمان را نشانه گرفته باعث تفرقه مسلمین شد و تا به امروز نیز ادامه پیدا کرده است، به گونه‌ای که از آن دوران تا به حال مسلمین رنگ خوشی را ندیده‌اند.
باید دانست که تفاخر به نژاد و زبان از عادات جاهلیت است و انسان امروز که خود را داعیه تکامل و پیشرفت و عصر ارتباطات می‌داند، نباید با اعتماد به چنین تفکراتی گامی در جهت مخالف و عقبگرد فکری داشته باشد. معیار سنجش افراد عمل اوست، نه نسب، چنان‌که آن‌حضرت (ص) می‌فرمایند: «مَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ» کسی که عملش او را عقب بیندازد، نسبش او را به جایی نمی‌رساند.» همچنین رسول خدا (ص) در احادیث دیگری در مذمت نژادپرستی و فخر به حسب و طعن در نسب سخنانی بیان کرده‌اند.
پس از کشف قاره امریکا، چند دسته از مردم کشورهای اروپایی به امریکا مهاجرت کردند. جویندگان طلا و ثروت و افراد ماجراجو، کسانی که در کشور خود جایگاه اجتماعی نداشتند، افرادی که در کشور خود، در شمار ناراضیان سیاسی و تبه کاران و تبعیدی ها بودند و چون هیچ کدام از این افراد، آشنایی چندانی با کشاورزی نداشتند، برای آغاز کشاورزی پرسود در این سرزمین حاصل خیز، نیاز به کارگران سیاه پوست آفریقایی پیدا کردند و این، آغاز برده داری نوین در امریکا بود.
یک استاد حوزه و دانشگاه گفت: آنچه امروز در آمریکا رخ داد نشان می دهد که ریشه ظلم در نژادپرستی نهادینه شده است؛ امروز زمان آن است که این واقعیت را فریاد بزنیم و صدای اسلام در مبارزه با نژادپرستی را بلند مطرح کنیم.
حجت الاسلام یحیی جهانگیری سهروردی با اشاره به اعتراضات گسترده در آمریکا به دلیل اقدام نژادپرستانه یک افسر پلیس در قتل یک شهروند سیاه پوست به نام جوروج فلوید به نکوهش و تقبیح اینگونه اقدامات نژاد پرستانه از نگاه دین و قرآن کریم پرداخت و گفت: آنچه که امروز در آمریکا رخ داده، حقیقت پنهان جامعه‌ای است که مدعی مبارزه با تبعیض نژادی، قومیتی و جنسیتی است، اما در واقعیت اتفاقاتی روی می دهد که اندیشمندان و دغدغه مندان از مدت ها پیش نسبت به آن ابراز نگرانی و تأکید کرده‌اند که یک سیستم حکومتی نمی‌تواند در ظاهر علیه ناسیونالیست و نژادپرستی حرف بزند اما در عمل عکس آن را رواج دهد.
وی با تاکید براینکه قرآن کریم در آیات مختلف نژادپرستی و برتری جویی را تقبیح کرده است، به آیه ۱۳ سوره حجرات در این خصوص که می فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَیٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» اشاره کرد و گفت: خداوند کریم در این آیه شریفه تمام مردم و نه مؤمنین را خطاب قرار می‌دهد و تأکید می‌کند که مبارزه با نژاد پرستی مخصوص یک دین و نژاد خاص نیست و فریاد انسانیت است. همه شما باید با نژادپرستی در نبرد باشید.
استاد حوزه و دانشگاه توضیح داد: خداوند در این آیه می فرماید که ما شما را در دو جنس متفاوت زن و مرد آفریدیم، حتی از لحاظ جنسیتی هم نباید کسی بر دیگری برتری جویی کند همه ما انسان هستیم. همچنین می فرماید ما شما را از تیره ها و تبارهای مختلف قرار داده ایم؛ عده ای سفید پوست، عده ای سیاه پوست، عده ای سرخ پوست، عده ای فارس عده ای عرب عده ای ترک و ..... هیچ یک از این موارد موجب برتری فرد یا گروهی نسبت به فرد یا گروه دیگری نیست. این تصمیم و اراده ما بوده است که شما متفاوت باشید به این دلیل که بتوانید یکدیگر را بشناسید نه آنکه مایه تفضل و برتری یکی بر دیگری باشد، بلکه آنچه موجب برتری و عزیز شدن شماست، میزان تقوای شماست، هرکه با تقواتر باشد گرامی تر است نه آنکه سفیدتر است.
دکتر جهانگیری با ذکر مثال‌هایی از گفتار و رفتار عملی پیامبر اسلام در زمینه مبارزه با نژاد پرستی گفت: این نگاه، نگاه و معیار اسلام است. پیامبر اسلام(ص) هم اینگونه حرف زد و هم اینگونه عمل کرد؛ در زبان عربی به نژادهای غیر عربی عجم می‌گفتند، پیامبر اکرم(ص) فرموده است: لا فضل لعربی لعجمی و لا فضل لعجمی لعربی، هیچ عربی بر غیر عرب و هیچ غیرعربی بر عرب برتری ندارد. پیامبر در عصری که نژادپرستی غوغا می کرد، با آن مبارزه کرد. پیامبر بلال حبشی، زید بن حارثه، سلمان فارسی، اویس قرنی و... را برتری داد و تاکید کرد اینگونه نیست که قریش بر دیگران فضیلت داشته باشند یا سفید پوست عرب بر بلال حبشی سیاه پوست برتری داشته باشد. اینکه پیامبر گفتند سلمان فارسی از ما اهل بیت است، خواست تا فریاد بزند که سیاه و سفید بودن، عرب و عجم بودن و قریش و غیر قریس بودن ارزش نیست، بلکه پیروی از پیامبر و خدا ارزش است.
وی ادامه داد: پیامبر اکرم(ص) بشر را به خلقت خود و هدف از این خلقت ارجاع می دادند تا مشخص کنند که ما انسان‌ها بر اساس چه معیاری می‌توانیم بر دیگری برتری داشته باشیم. کلکم ابن آدم، تمام شما فرزند حضرت آدم هستید. چرا هنگامی که پدر همه ما یکی است، باید بر دیگر برتری داشته باشیم، وقتی وجود همه ما از خاک است برتری جویی چرا؟ احادیث مختلفی داریم که اگر کسی ذره‌ای نژادپرستی داشته باشد، خداوند او را در روز قیامت با آدم‌های جاهل محشور می‌کند؛ یعنی نژادپرستی یک ارزش دوران جاهلیت است، بنابراین نه فرهنگی پیش رو که فرهنگی عقبگرد است. در حدیثی از امام صادق(ع) روایت شده است که هر که تعصب داشته باشد و یا تعصب را ترویج بکند، در قلب او ایمان را یافت نخواهی کرد. مولا امام علی(ع) نیز در خطبه «قاصعه» فریاد می‌زند که نژادپرستی مسیر ابلیس و شیطان است، شیطان بود که گفت من از آتش هستم و انسان از خاک، من بر او برتری دارم و به این خاطر از درگاه خدا رانده شد. اگر عده ای امروز ادعای مقابله با نژادپرستی دارند و در عمل عکس آن را انجام می‌دهند، پیامبر ما ۱۴۰۰ سال پیش در عمل با این گرایش نکوهیده مقابله کردند، اما امروزه می بینیم سازمان هایی هستند که پرچم مبارزه با نژادپرستی را بلند کرده اند، ولی در عمل اتفاقاتی می‌افتد که نتیجه‌اش می‌شود اعتراضات گسترده مردمی امروز در آمریکا.
حجت الاسلام جهانگیری با تطبیق بین این احادیث و شعار معروف امام خمینی(ره) که آمریکا را شیطان بزرگ نامید، تصریح کرد: منظور امام یک منطقه جغرافیایی نبود بلکه مقصود ایشان فرهنگ آمریکایی بود؛ هر جایی که رویکرد و فرهنگ آمریکایی باشد یک فرهنگ شیطانی است. امام خمینی با نژادپرستی مخالف بود و در ایران قوانینی که پس از انقلاب اسلامی ایجاد شد کاملا در همین راستا بوده است، اما آنچه امروز در آمریکا رخ داد نشان داد ریشه ظلم در نژاد پرستی نهادینه شده و حقیقت یک تمدن مبتنی بر نژادپرستی رو شد.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان تاکید کرد: امروز زمان آن است که این واقعیت را فریاد بزنیم و صدای اسلام در مبارزه با نژادپرستی را بلند مطرح کنیم؛ نگاه امام علی(ع) به این موضوع را به وضوح بیان کنیم. رسانه‌ها وظیفه دارند در این فرصتی که دنیا تشنه این معارف است، حقیقت ارزش های انسانی از نگاه دین و قرآن را به دنیا معرفی کنیم و با رسواسازی مدعیان، این نگاه را پرتو افکنی کنند.
طغیان آدمی و نافرمانی از اصول عقلانی و آموزه های شریعت را نیز می بایست در همین عنصر برتری جویی و تحلیل نادرست از موقعیت خود و جامعه خویش دانست که نوعی جهل آشکار و ساده است. به این معنا که آدمی، چهره کریه و زشت خویش را در پس جهل و تعصبات نژادی و ملی گرایی افراطی پنهان می کند وهرگونه جنایت، ظلم، بی عدالتی، جرم و خشونتی را مرتکب می شود. نسل کشی که در اروپا و یا فلسطین اشغالی انجام می گیرد ریشه در همین تعصبات سامی و عبری دارد که خود را نژاد برتر می داند و همچون ابلیس ندای «انا خیرمنه؛ من از او برترم» سر می دهد و یا «نحن ابناءالله؛ ما فرزند خدائیم» را به خورد مردم می دهد تا این گونه جرم و جنایت و نسل کشی را توجیه کند و دلایل فلسفی و شرعی برای آن ببافد.
این در حالی است که براساس آموزه های و حیانی، همه انسان ها از یک پدر و مادر آفریده شده اند و کرامت و بزرگی انسان در فعلیت بخشی به صفات کمالی الهی در خود است. از این رو خداوند فراتر از نژادپرستی و ملی گرایی، فضلیت را در تقوای الهی می داند و کوشش آدمی در مسیر عقلانیت و شریعت را عین اخلاق و کمال می شمارد. خداوند در آیات بسیاری از جمله آیه ۱۳ سوره حجرات فضیلت و برتری انسانها بر یکدیگر را تنها براساس تقوا، نه نژاد و قبیله و ملیت می داند تا نشان دهد که هرگونه حرکتی در سایه تعصبات قبیله ای، خروج از عدالت و اعتدال و کرامت انسانی است و می بایست با آن به شدت مبارزه شود.
اینجاست که میگویم باید مقابل ملی‌گرایی برآمده از باستانگرایی و ایرانگرایی ایستاد. هویت ملی ما فراتر از آن است که خود را براساس برتری نژادی و قومی و افتخار به جهانگشایی‌ها و قتل‌عام‌ها و آدمکشی‌های شاهان و امپراطوران خونخوار گذشته تعریف کند. برعکس. هویتی ایرانی است که‌ با ارزشها و فضیلتهای جهانشمول انسانی و ظلم‌ستیزی مستتر در شیعه گره خورده باشد. همان هویتی که آخرین ظهورش انقلاب اسلامی بود. انقلابی که این چهل سال قلب مظلومان جهان را تسخیر کرده‌.
هویت ملی ایرانی هویتی نیست که به اصل و نسب بنازد. هویتی بناشده بر پایه مناسبات جاهلیت و خون و نژاد و جعلیات آریایی نیست. هویت ایرانی، هویت ملتی است که افتخارش مقاومت چهل ساله علیه ظلم امپراطوری آمریکا و کمک کردن به همه مظلومان جهان برای براندازی نظم مبتنی بر سلطه و چپاول است. همان مقاومتی که الهام بخش بقیه رنج دیدگان عالم از لبنان و یمن تا نیجریه و ونزوئلا شده. از این منظر اتفاقا ما وفاداران به آرمانهای انقلاب، مدافعان واقعی هویت ملی ایرانی هستیم.
تبعیض نژادی، زاییده نخوت بشر در عصر جاهلیت نوین است. اربابان تبعیض نژادی نوین غرب، اسلاف برده داران عصر بربریت و توحش اند؛ لکن نامی از پیشرفت گرفته اند و لباسی از تمدن پوشیده اند.
مبارزه با تبعیض نژادی، مبارزه با عقب ماندگی و کج فهمی و خودپرستی بشر است. چگونه دم از تمدن و فرهنگ می زنند، آنان که استخوان سیاهان، به جرم رنگین پوستی، در خیابان هایشان می شکند؟!
تاریخ نژادپرستی وقتی آغاز شد که رانده شدگان تمدن در امریکای جدید، صاحبان سرزمین جدید را به جرم رنگین پوستی، نابود کردند.
خون سرخ پوستان، هنوز از چنگال تمدن وحشی امریکا می چکد و امریکا، شاخص نژادپرستی نوین است.
آی آدم ها! از چه رو نژاد و رنگ پوست را مایه برتری می دانید؛ در حالی که ملاک برتری نزد خدا، تقواست. (اِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقکُمْ)
نکند فراموش کنیم سپید و سیاه، زرد و سرخ فناشدنی است و آن که می ماند، خداست.

پاسخی بگذارید