تاریخ : 1400/11/23 13:59
شناسه : 400839

فاطمه مداح نظری – هفته گذشته رایان در یکی از روستاهای مراکش، ناگهان به داخل چاهی عمیق سقوط کرد. از همان زمان عملیات نجات او آغاز شد اما خاک سست محل حادثه از یک سو و باریک بودن چاه از سوی دیگر مانع از آن می‌شد که امدادگران بتوانند وارد چاه شده و پسربچه را نجات دهند.

این کودک مراکشی شنبه شب پس از ۵ روز از چاه بیرون کشیده شد اما پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
خبر فوت رایان واکنش‌های گسترده‌ای را به دنبال داشت و همه مقامات سیاسی و غیر سیاسی در جهان، درگذشت این کودک را تسلیت گفتند.
نکته‌ای که در این مدت توجه بسیاری را به خود جلب کرد، ابراز نگرانی و ناراحتی برای این کودک از سوی سردمداران کودک کشی در جهان بود که کاربران زیادی در فضای مجازی به این اتفاق واکنش نشان داده و ابراز همدری کردند ولی چیزی که بسیار عجیب و جالب توجه است هیچ کسی کشتار و وضعیت اسفناک کودکان یمنی را احساس نکرده است که بخواهند برای این کودکان مظلوم که علاوه بر درگیری با جنگ نابرابر با بحران محاصره و تحریم کشورهای عربی منطقه مواجه هستند، واکنش انسانی نشان دهد.
جهان هیچ توجهی به کودکان یمن که هزاران رایان در میان آنها دیده می‌شود، ندارد. چگونه است که یک در چاه افتادن که جز اتفاقات روزانه در جهان محسوب می شود احساسات مردم دنیا تحریک شده و حس انسان دوستی کنند ولی کسی صدای بمباران و گریه و ناله کودکان یمنی که از فشار محاصره پوست تنشان به استخوان چسبیده را نشنوند؟ تنها جوابی که می شود به این نامعادله داد این است که ابرقدرتهای خونخوار و کشورهای ثروتمند نمی خواهند این صدا شنیده شود و یا تصاویری از این کودکان در جهان مخابره شود.
چگونه می شود فضای مجازی که دنیا را به دهکده جهانی تبدیل کرده است صدای مظلومیت کودکان و زنان شنیده نشود؟ جز این است که همیشه صدای مسلمانان در جهان خاموش می ماند؟ جز این است که صدای مرگ یک سگ بیشتر از زجه های زنان و کودکان مسلمان و شیعی به گوش می رسد؟ جز این است که جنایت ها علیه مسلمانان در هند، میانمار، پاکستان، یمن، افغانستان، سوریه و فلسطین هیچگاه به درستی به جهانیان مخابره نمی شود ولی غرق شدن یک کودک در دریا تمام جهان را در غم و تاثر فرو می برد؟
دنیا چنان در سیاهی و تباهی فرورفته است که فریاد انسانیت خاموش شده و واژه ها معنای صحیح خود را از دست داده اند و جهان سراسر در جهالت مدرن به سر می برد. انسانیت و عدالت در سایه رنگ پوست و ثروت اندازه گیری می شود، رسانه ها در اختیار زراندوزان رباخوار یهودی قرار گرفته اند که واقعیات را وارونه و در راستای منفع خود به جهان مخابره کنند و مردم به سیاه لشکری از ربات ها تبدیل شدند که رسانه های صهیونیست می توانند فکر و سلیقه مردم را به سمت مورد نظر خود سوق دهند و حقایق دیگر به گوش جهانیان نرسد.
با کدام منطق می توان صدای سقوط در چاهی را شنید و صدای زجه های کودکان گرسنه و مجروح یمنی زیر سیل بمباران های امریکایی و سعودی را نشنید؟
کودکان یمن کسانی هستند که جنگنده‌های f16  و بمب‌های ممنوعه بین‌المللی آنها را تکه تکه کرده، در محاصره کشته می‌شوند، از غذا و دارو محروم هستند و از سوی جهان منافق کمترین توجهی به آنها نمی‌شود.

کودکان یمن، بیمارانی هستند در آغوش بیمارستان‌ها و خانواده‌ها که سوء تغذیه جز استخوان‌هایی که با پوستی خسته پوشانده شده، از آنها باقی نگذاشته است و نه تنها توجهی به آنها نمی‌شود، بلکه کسانی که مسبب زندگی سخت آنها شده‌اند، از لیست ناقضان حقوق کودکان خارج می‌شوند.

کودکان یمن در بیمارستان‌هایی محروم از سوخت، به دلیل قطع برق با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند.

کودکان یمن، همان جنین‌هایی هستند که به قاتلانشان به چشم جنایتکار نگاه نمی‌شود.

کودکان یمن از نگاه جهان منافق، موشک‌های بالستیک و پایگاه‌های پرواز پهپاد و فرماندهان نظامی هستند که حتی اشک‌های نماینده سازمان ملل در هنگام ملاقات قربانیان اتوبوس ضحیان نیز آنها را شفاعت نکرد.
بیش از چهار هزار کودک یمنی در حملات هوایی جنگنده‌های ائتلاف سعودی کشته شدند و جهان ریان را در میانشان ندید.
شصت هزار نفر از کودکان یمن به سرطان مبتلا شده‌اند، کودکان بیمار یمنی به دلیل بسته شدن فرودگاه بین‌المللی صنعاء توسط ائتلاف دشمن، از سفر به خارج برای درمان محروم هستند و این کودکان از گرسنگی می‌میرند و یا برگ درختان را می‌خورند چگونه جهان در میان این کودکان ریان را ندید.
باید از افکار عمومی جهان و وجدان‌های خفته پرسید چه زمان کودکان یمنی از چاه جنگ هفت‌ساله‌ای که بن سلمان و بن زاید حفر کرده‌اند، نجات می‌یابند، درحالی‌که در حادثه‌ای بسیار کوچکتر برای یک کودک مراکشی، اشک تمساح ریختند.


پاسخی بگذارید