فاطمه مداح نظری – در سوره مبارکه علق، «تعلیم به وسیله قلم» از اوصاف پروردگار کریم دانسته شده است؛ اقرأ و ربّک الأکرم.الذی علّم بالقلم . اسلام آمده است؛تا بشر را از جنگ و نزاع به صلح و دوستی رهنمون گردد؛ تا آدمی به جای آنکه در اندیشه تهیه سلاح جنگی باشد، قلم متعهدانه را در دست گیرد و طریق کمال را بپیماید و در پرتو کشف حقایق هستی و تبیین علوم و معارف الهی، امور دین و دنیای خویش را سامان بخشد.
قلم میکوشد؛تا علم و معرفت را از اسارت نسیان و فراموشی رها کند و نهر زلال دانش را حیاتی جاودانه بخشد.این خلق مبارک،از بهترین موهبتهای الهی است که از آب حیات ازلی سیراب گشته و آن را ولایتی است،ربوبی که دانایی و آگاهی را در سلطه خود محفوظ میدارد و از گزند غفلت امنیت میبخشد.
قلم،جوهره علم را در خود نهفته دارد؛ آن زمان که در دست انسان بصیر قرار گیرد،نور هدایت را برافروزد و مقربی است که با نور «عین الله» مینگرد و به الهام «سمع اللّه» میشنود،به زیور «لسان الله» آراسته و از نیروی معنوی «ید الله» حظّی وافر برده است.
انسان به گونههای مختلفی،همچون زبان و اشاره،مقاصد قلبی و درونی خویش را آشکار میکند و این مهم، اختصاصی به قلم ندارد،اما تفاوت قلم با زبان در آن است که اظهار قلبی و آگاهیهای فردی از طریق قلم،بسی ماندگارتر و حیطه اثرش گستردهتر مینماید.
«قلم» ابزاری به شدت کارآمد در فضای فرهنگی است چنانکه معاندان نام اسلامی ایران هیچگاه از آن غافل نبوده و همواره سعی خود را به کار بستهاند تا با نفوذ در میان اصحاب قلم و یا تولید آثاری متنوع در حوزه ادبیات آرمانهای انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرند.
دلیل عظمت قلم و نگاشته هاى قلم همان سوگندى است که خداوند بدان خورده است زیرا در قرآن کریم خداوند متعال همه جا به مظاهر عالم وجودى که خود خلق فرموده قسم مى خورد مانند: عصر شب فجر خورشید ماه ... اینها همه مظاهر آفرینش اند. گردش منظم شب و روز آفتاب و باران آسمان و ستارگان همه و همه اهمیت دارند و در جهان عظیم خلقت نقشى ایفا مى کنند و در زندگى انسان که گل سرسبد آفرینش است تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارند قلم هم یکى از آن مظاهر هستى است . قلم آلتى است که نیات و منویات ارزشمند و یا بى ارزش آدمى را بر جریده روزگار ثبت مى کند و براى آیندگان به یادگار مى گذارد. بیان و گفتار هم که منبعث از نفس ناطقه انسان است اهمیت دارد ولى گفتار در فضا پخش مى شود اثر مى گذارد ولى تاثیر بیان پایدار نیست .امواج صوتى که حامل سخن است در فضا گم مى شود نابود مى گردد.اما آنچه ازاندیشه ها بر روى سنگ یا پوست یا کاغذ ثبت مى شود همیشه پایدار مى ماند.از نسلى به نسل دیگر مى رسداز دوره اى به دوره دیگرانتقال مى یابد. سنگنبشته هایى که بر دل کوهها یا بر روى گورها و دیوارهاى معابد و مساجد نقر شده است هزارها سال باقى مانده و همچنان باقى خواهد ماند وبا آیندگان سخن خواهد گفت . پوستها کاغذهاى زرد و سفید والوان دیگر که از هزارها سال پیش بر جاى مانده و در محفظه هایى نسوز در کتاب خانه هاى مهم جهان گرد آمده و نگهدارى مى شود همه و همه یادگار بشرهاى گذشته است که با نیش قلم بر چهره کاغذها نقش بسته واسرارى را بازگو مى کنند.از آن زمان که خط تصویرى بوده است (خط هیروگلیف ) در مصر قدیم و خطهاى کهنه دیگر در چین و هند وخطاوستائى و دین دبیره درایران باستان که بیشتر مطالب مذهبى واندیشه هاى دینى و تاریخى را در لوحها و بر روى پوستها و کاغذه ثبت کرده است بشراز قلم و آنچه بدان نوشته مى شود سود جسته است . تورات وانجیل اگر چه به صورت اصیل براى پیروان ادیان یهود و نصارا باقى نمانده است - اما هر چه هست در سایه قلم و نگارش پایدار مانده .از همه مهمتر قرآن کریم - آخرین منشور آسمانى که به وسیله جبرئیل امین ( ع ) بر پیامبر عالیقدرش حضرت محمد بن عبدالله (صلى الله علیه و آله و سلم ) وحى شده است پس از وحى به دست کتاب وحى و به خصوص حضرت على (ره ) داماد و پسر عم آن حضرت بر صفحه هاى چوب و برگ و ... نقش بسته است و پس از گذشت 14 قرن به دست ما مسلمانان رسیده است .
حال منصفانه بیندیشیم که اگر قلم و نویسندگى نبود و بشر نمى توانست با علامات و راز و رمزها ما فى الضمیر خود را بر رخسار کاغذ نقش بندد براى ماازاندیشه هاى گذشتگان و بخصوص از گفتارهاى ارزنده انبیاء واولیاء دین ( ع ) چه باقى مى ماند؟ و ما در آن صورت چه حالى داشتیم ؟!
پس باید قبول کرد که چرا قلم و نویسندگى آن چنان ارجى وارزشى دارد که خداوند متعال بدان سوگند مى خورد و آن را - غیرمستقیم و مستقیم - مى ستاید و ما را به ارزش آن توجه مى دهد.
به همین دلیل اصحاب قلم نیز از جایگاه مهمی در میان سایر اهالی فرهنگ برخوردار هستند به شرط آنکه موقعیت و رسالت خود را دریابند و با درک فلسفه وجودی خویش هم در مسیر رشد و تعالی قرار بگیرند و هم دیگران را به این مسیر رهنمون کنند.
محصول قلم چه سوی اهالی ادبیات تولید شده باشد چه از روشنفکران هرگز بیاثر نبوده و ذهن مخاطبان را درگیر خواهد کرد. جریان فرهنگی انقلاب برای حضور حداکثری در بحث جهاد تبیین بیش از هر چیز نیازمند اصحاب قلم است. این دسته از اهالی فرهنگ هستند که پیشقراول سپاه فرهنگی در جهاد تبیین هستند و میتوانند زمینه را برای ورود سینماگران، آهنگسازان و دیگر هنرمندان آماده کنند.
باید بدانیم که معاندان نظام اسلامی برای از میان برداشتن و یا به انحراف کشاندن انقلاب اسلامی از قلم بهرههای بسیار میبرند و به اتکای روشنفکران و نویسندگان پرشمار خود در حال تلاش بیوقفه برای انتشار رمان، داستان کوتاه، شعر، مقاله و یادداشت هستند تا با ایجاد شبهه در نسل جوان میان آنها و آرمانهای انقلاب اسلامی شکاف ایجاد کنند. حتی با نفوذ در میان بدنه اصحاب قلم برای خود نیروهایی از جنس خودمان ترتیب دهد.
مدیران فرهنگی نقش مهمی در حمایت از اصحاب قلم و انتشار حداکثری آثار آنها دارند. هر چند در کشور مشکلات عدیدهای در حوزه نشر کتاب دیده میشود اما این نقیصه نباید مانع از نادیده گرفتن نقش حیاتی قلم در هدایت افکار عمومی شود. تامین معیشت اهالی قلم، به سامان کردن شبکه معیوب توزیع کتاب، نظارت گسترده و عمیق بر انتشار کتاب، توجه ویژه به حوزه ترجمه آثار نویسندگان غربی و در عین حال ایجاد فضایی کارآمد برای ترجمه آثار ایرانی به زبانهای خارجی میتواند سبب دلگرمی اهالی قلم شود.
قلم تمدن ساز است، زبان گویای تاریخ و پل ارتباطی جوامع انسانی است حافظه علوم و دانش هاست.
«کل علم لیس فی القرطاس ضاع» هر دانشی که در کاغذ نباشد از بین می رود و تلف می شود، قلم خزانه دار افتخارات بشر است، و سیله ی هدایت آدمی است، کلید زندان ملتهای در بند است، برنده ترین سلاح مبارزه با مفاسد است، مأ نوس ترین رفیق متفکران و محققان و نویسنده گان است، و مقدس ترین وسیله در خدمت بشریت می باشد.
و نویسنده مقام عالی و رفیع دارد، و اولین کسی که قلم بدست گرفت یکی از انبیاء خدا بود، کسی که میراث او دفاتر و دوات باشد بهشت برایش واجب باشد، چنانکه گفته اند که اگر سیاهی مرکب نبود، کاغذ کر بود اگر سفیدی کاغذ نبود، مرکب کور بود، اما اگر نویسنده نبود، هم قلم و مرکب کر و کور بود و سفیدی کاغذ هم.آری!قلم بايد تابش نور باشد و بر دلها بتابد و دل آرام باشد، نه دل آزار؛ و فرشته نجات و آزادي و عزت باشد و چراغ سربلندي و پيروزي و كمال و روشنگر تاريكيها و چشمهسار بيناييها و داناييها و تواناييها.
قلم بايد راهنماي سعادت و ترسيم كننده هويت انسانها گردد و حيات طيبه را به تصوير كشد. روح توحيد و معرفت را در جام دلها و جانها سرازير كند، و انعكاسدهنده خط و خال يار و نقش و نگار پردهنشينان حرم صدق و صفا و عدالت و طهارت باشد. و اين قلم است كه عزيز است و قلمزن را به دولت ميرساند.
قلم،جوهره علم را در خود نهفته دارد؛ آن زمان که در دست انسان بصیر قرار گیرد،نور هدایت را برافروزد و مقربی است که با نور «عین الله» مینگرد و به الهام «سمع اللّه» میشنود،به زیور «لسان الله» آراسته و از نیروی معنوی «ید الله» حظّی وافر برده است.
انسان به گونههای مختلفی،همچون زبان و اشاره،مقاصد قلبی و درونی خویش را آشکار میکند و این مهم، اختصاصی به قلم ندارد،اما تفاوت قلم با زبان در آن است که اظهار قلبی و آگاهیهای فردی از طریق قلم،بسی ماندگارتر و حیطه اثرش گستردهتر مینماید.
«قلم» ابزاری به شدت کارآمد در فضای فرهنگی است چنانکه معاندان نام اسلامی ایران هیچگاه از آن غافل نبوده و همواره سعی خود را به کار بستهاند تا با نفوذ در میان اصحاب قلم و یا تولید آثاری متنوع در حوزه ادبیات آرمانهای انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرند.
دلیل عظمت قلم و نگاشته هاى قلم همان سوگندى است که خداوند بدان خورده است زیرا در قرآن کریم خداوند متعال همه جا به مظاهر عالم وجودى که خود خلق فرموده قسم مى خورد مانند: عصر شب فجر خورشید ماه ... اینها همه مظاهر آفرینش اند. گردش منظم شب و روز آفتاب و باران آسمان و ستارگان همه و همه اهمیت دارند و در جهان عظیم خلقت نقشى ایفا مى کنند و در زندگى انسان که گل سرسبد آفرینش است تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارند قلم هم یکى از آن مظاهر هستى است . قلم آلتى است که نیات و منویات ارزشمند و یا بى ارزش آدمى را بر جریده روزگار ثبت مى کند و براى آیندگان به یادگار مى گذارد. بیان و گفتار هم که منبعث از نفس ناطقه انسان است اهمیت دارد ولى گفتار در فضا پخش مى شود اثر مى گذارد ولى تاثیر بیان پایدار نیست .امواج صوتى که حامل سخن است در فضا گم مى شود نابود مى گردد.اما آنچه ازاندیشه ها بر روى سنگ یا پوست یا کاغذ ثبت مى شود همیشه پایدار مى ماند.از نسلى به نسل دیگر مى رسداز دوره اى به دوره دیگرانتقال مى یابد. سنگنبشته هایى که بر دل کوهها یا بر روى گورها و دیوارهاى معابد و مساجد نقر شده است هزارها سال باقى مانده و همچنان باقى خواهد ماند وبا آیندگان سخن خواهد گفت . پوستها کاغذهاى زرد و سفید والوان دیگر که از هزارها سال پیش بر جاى مانده و در محفظه هایى نسوز در کتاب خانه هاى مهم جهان گرد آمده و نگهدارى مى شود همه و همه یادگار بشرهاى گذشته است که با نیش قلم بر چهره کاغذها نقش بسته واسرارى را بازگو مى کنند.از آن زمان که خط تصویرى بوده است (خط هیروگلیف ) در مصر قدیم و خطهاى کهنه دیگر در چین و هند وخطاوستائى و دین دبیره درایران باستان که بیشتر مطالب مذهبى واندیشه هاى دینى و تاریخى را در لوحها و بر روى پوستها و کاغذه ثبت کرده است بشراز قلم و آنچه بدان نوشته مى شود سود جسته است . تورات وانجیل اگر چه به صورت اصیل براى پیروان ادیان یهود و نصارا باقى نمانده است - اما هر چه هست در سایه قلم و نگارش پایدار مانده .از همه مهمتر قرآن کریم - آخرین منشور آسمانى که به وسیله جبرئیل امین ( ع ) بر پیامبر عالیقدرش حضرت محمد بن عبدالله (صلى الله علیه و آله و سلم ) وحى شده است پس از وحى به دست کتاب وحى و به خصوص حضرت على (ره ) داماد و پسر عم آن حضرت بر صفحه هاى چوب و برگ و ... نقش بسته است و پس از گذشت 14 قرن به دست ما مسلمانان رسیده است .
حال منصفانه بیندیشیم که اگر قلم و نویسندگى نبود و بشر نمى توانست با علامات و راز و رمزها ما فى الضمیر خود را بر رخسار کاغذ نقش بندد براى ماازاندیشه هاى گذشتگان و بخصوص از گفتارهاى ارزنده انبیاء واولیاء دین ( ع ) چه باقى مى ماند؟ و ما در آن صورت چه حالى داشتیم ؟!
پس باید قبول کرد که چرا قلم و نویسندگى آن چنان ارجى وارزشى دارد که خداوند متعال بدان سوگند مى خورد و آن را - غیرمستقیم و مستقیم - مى ستاید و ما را به ارزش آن توجه مى دهد.
به همین دلیل اصحاب قلم نیز از جایگاه مهمی در میان سایر اهالی فرهنگ برخوردار هستند به شرط آنکه موقعیت و رسالت خود را دریابند و با درک فلسفه وجودی خویش هم در مسیر رشد و تعالی قرار بگیرند و هم دیگران را به این مسیر رهنمون کنند.
محصول قلم چه سوی اهالی ادبیات تولید شده باشد چه از روشنفکران هرگز بیاثر نبوده و ذهن مخاطبان را درگیر خواهد کرد. جریان فرهنگی انقلاب برای حضور حداکثری در بحث جهاد تبیین بیش از هر چیز نیازمند اصحاب قلم است. این دسته از اهالی فرهنگ هستند که پیشقراول سپاه فرهنگی در جهاد تبیین هستند و میتوانند زمینه را برای ورود سینماگران، آهنگسازان و دیگر هنرمندان آماده کنند.
باید بدانیم که معاندان نظام اسلامی برای از میان برداشتن و یا به انحراف کشاندن انقلاب اسلامی از قلم بهرههای بسیار میبرند و به اتکای روشنفکران و نویسندگان پرشمار خود در حال تلاش بیوقفه برای انتشار رمان، داستان کوتاه، شعر، مقاله و یادداشت هستند تا با ایجاد شبهه در نسل جوان میان آنها و آرمانهای انقلاب اسلامی شکاف ایجاد کنند. حتی با نفوذ در میان بدنه اصحاب قلم برای خود نیروهایی از جنس خودمان ترتیب دهد.
مدیران فرهنگی نقش مهمی در حمایت از اصحاب قلم و انتشار حداکثری آثار آنها دارند. هر چند در کشور مشکلات عدیدهای در حوزه نشر کتاب دیده میشود اما این نقیصه نباید مانع از نادیده گرفتن نقش حیاتی قلم در هدایت افکار عمومی شود. تامین معیشت اهالی قلم، به سامان کردن شبکه معیوب توزیع کتاب، نظارت گسترده و عمیق بر انتشار کتاب، توجه ویژه به حوزه ترجمه آثار نویسندگان غربی و در عین حال ایجاد فضایی کارآمد برای ترجمه آثار ایرانی به زبانهای خارجی میتواند سبب دلگرمی اهالی قلم شود.
قلم تمدن ساز است، زبان گویای تاریخ و پل ارتباطی جوامع انسانی است حافظه علوم و دانش هاست.
«کل علم لیس فی القرطاس ضاع» هر دانشی که در کاغذ نباشد از بین می رود و تلف می شود، قلم خزانه دار افتخارات بشر است، و سیله ی هدایت آدمی است، کلید زندان ملتهای در بند است، برنده ترین سلاح مبارزه با مفاسد است، مأ نوس ترین رفیق متفکران و محققان و نویسنده گان است، و مقدس ترین وسیله در خدمت بشریت می باشد.
و نویسنده مقام عالی و رفیع دارد، و اولین کسی که قلم بدست گرفت یکی از انبیاء خدا بود، کسی که میراث او دفاتر و دوات باشد بهشت برایش واجب باشد، چنانکه گفته اند که اگر سیاهی مرکب نبود، کاغذ کر بود اگر سفیدی کاغذ نبود، مرکب کور بود، اما اگر نویسنده نبود، هم قلم و مرکب کر و کور بود و سفیدی کاغذ هم.آری!قلم بايد تابش نور باشد و بر دلها بتابد و دل آرام باشد، نه دل آزار؛ و فرشته نجات و آزادي و عزت باشد و چراغ سربلندي و پيروزي و كمال و روشنگر تاريكيها و چشمهسار بيناييها و داناييها و تواناييها.
قلم بايد راهنماي سعادت و ترسيم كننده هويت انسانها گردد و حيات طيبه را به تصوير كشد. روح توحيد و معرفت را در جام دلها و جانها سرازير كند، و انعكاسدهنده خط و خال يار و نقش و نگار پردهنشينان حرم صدق و صفا و عدالت و طهارت باشد. و اين قلم است كه عزيز است و قلمزن را به دولت ميرساند.