فاطمه مداح نظری - با پیروزی انقلاب اسلامی، مسأله فلسطین و حمایت از آزادی و استقلال مردمان آن به یکی از مهمترین ارکان هویت-بخش به انقلاب اسلامی و در نتیجه شکل دهنده به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل گردید. این امر رفته رفته ضمن تأثیر بر مجموعه امنیتی خاورمیانه، سبب شکل گیری زیرمجموعه امنیتی محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران گردید که تحت تأثیر غالب منابع هویت بخش به جمهوری اسلامی ایران، ضمن تقابل با استعمار جهانی و نمود منطقه ای آن یعنی اسرائیل، رد مشروعیت جعلی این رژیم را مورد توجه قرار داد.
از آغاز شکل گیری رژیم صهیونیستی در سال 1948، همواره احساس ناامنی و تهدیدات ناشی از همسایگان عرب مسلمان، امنیت و بقاء آن را تهدید کرده و سیاست خارجی و امنیتی این رژیم را متاثر ساخته است. با وجود کم رنگ شدن سطح منازعات اسرائیل با همسایگان عرب، پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ظهور گفتمان مقاومت، سبب شکل گیری قطب بندی جدیدی در مجموعه امنیتی خاورمیانه تحت عنوان محور مقاومت گردید که امنیت و موجودیت اسرائیل را به مخاطره انداخته است. این امر بیش از هر چیز سیاست خارجی اسرائیل را، بخصوص در سال های پس از 2000 و همزمان با افزایش قدرت محور مقاومت و خروج این رژیم از بخش زیادی از اراضی اشغالی جنوب لبنان متاثر ساخته است.
یکی از مباحثی که به لحاظ نظری همواره ذهن اندیشمندان حوزه روابط بین الملل را به خود مشغول داشته است نوع نظام بین الملل و آینده آن است. از زمانی که آمریکا موفق شد بر اردوگاه کمونیسم پیروز شود این بحث مجدد در محافل آکادمیک رونق گرفت که آینده نظام جدید که رهبری آن را آمریکا در دست دارد چه خواهد شد. آیا این کشور می تواند مثل همتای انگلیسی خود به مدت چندین قرن بر جهان سلطه داشته باشد یا خیر؟ عموم متفکران راه آمریکا در این خصوص را هموار تلقی می کردند و برخی کوشیدند اسلام را تنها مانع پیش روی آمریکا در قرن پیش رو برشمرند. اما هیچ کس به محور مقاومت در خاورمیانه و تاثیر آن در این باره توجهی ننمود. تنها پس از خروج اسرائیل از جنوب لبنان و شکست این رژیم در جنگ 33 روز و 22 روز بود که نگاه ها معطوف به محور مقاومت گردید. گفتمان مقاومت خوانشی انتقادی، قرائتی واساختی و تضعیف کننده از نظام سلطه بود.
محور مقاومت در طول چهار دهه از تولد و تشکیل خود تا امروز از کشورهای «فلسطین» و «لبنان» گرفته تا مبارزه با «داعش» در «عراق» و «سوریه» و مقابله با تجاوز ائتلاف سعودی به یمن» توانسته نمره قبولی خوبی را کسب کند.
یکی از موضوعات و مسائلی که از گذشته تا امروز همواره اذهان مردم، متفکران و کارشناسان حوزه روابط بینالملل را به خود مشغول کرده چگونگی ساز و کار نظام بینالملل است؛ بهخصوص بعد از اینکه «آمریکا» موفق شد تا با استفاده از ضعف و ناکارآمدی «کمونیسم» بر این مکتب فکری و کشورداری در کشور «شوروی سابق» پیروز شود. درست بعد از این واقعه بود که «آمریکا» به همراه شرکای خود تصمیم گرفت که رهبری جهان را در دست گرفته و طرحها و برنامههای خود را بهمنظور رسیدن و دستیابی به اهداف و آمال خود اجرایی کند.
در این مرحله بود که تقریباً تمامی تئوریسینها و متفکران غربی، بهخصوص آمریکایی راه پیش روی «آمریکا» برای رسیدن به این مهم را هموار و بدون مشکل و مسئلهای ارزیابی میکردند. اما در این میان برخیها تلاش کردند تا «اسلام» را به عنوان مکتبی قدرتمند و ریشهدار در جهان معرفی کنند که مانع اصلی و اساسی رسیدن «آمریکا» و دنیای غرب و برنامهها و خواستههای خود بود.
کشورهای غربی که یکی از مشکلات و دغدغههای خود را «اسلام» میدیدند، سکونت مسلمانان در سرزمینهای فلسطینی را تاب نیاوردند و با طراحیهای تجاوزکارانه خود در اتاقهای فکری غربی و مخفی تصمیم گرفتند تا با کمک به تشکیل کشوری جدید که یهودیان به خصوص صهیونیستها در آن ساکن بوده و اداره آن را در دست داشته باشند از این سرزمین بهعنوان سدی در برابر گسترش «اسلام» در «اروپا» و «جهان غرب» استفاده کنند.
در نهایت حاصل و میوه این اتاق فکر با تشکیل رژیمی جعلی به نام «رژیم صهیونیستی» و اشغال سرزمینهای فلسطین به ثمر نشست و جهانیان شاهد تولد و تشکیل رژیم جعلی و اشغالگر به نام «رژیم صهیونیستی» شدند. درست از همین زمان بود که «جهان اسلام» هم به پشتوانه ملتهای مسلمان و آزادیخواه و ظلم ستیز حرکتهای خود را برای مبارزه و مقابله با این رژیم نامشروع و دستاندازیهای آن با حمایت و پشتیبانی غرب را آغاز کرد و نخستین جرقههای تشکیل «محور مقاومت» زده شد.
بر این اساس «رژیم صهیونیستی» که حمایت و پشتیبانی تمام قد دنیای غرب بویژه «آمریکا» را پشت سر خود میدید با حمایت آنها ضمن کشتار فلسطینیان کشور «لبنان» را نیز مورد تهاجم قرار داد و تا مقاطعی هم تا دروازه «بیروت» پیشروی کرد. اینجا بود که جوانان و نیروهای مبارزه و آزادیخواه کشورهای فلسطین و لبنان به منظور مقاومت و ایستادگی با تجاوزگریهای ماشین جنگی رژیم جعلی و نامشروع صهیونیستی به صورت خودجوش و البته با حمایتهای مادی و معنوی کشورهای دیگر به خصوص جمهوری اسلامی ایران اقدام به تشکیل و سازماندهی گروهها و هستههای مقاومتی کردند.
نقش و جایگاه محور مقاومت تا پیش از آغاز جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی و لبنان آنچنان که باید نه تنها از طرف برخی از کشورهای اسلامی، که توسط بسیاری از کشورهای غربی به خصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی جدی گرفته نمیشد، اما پس از وقوع جنگ ۳۳ روزه و بالطبع نخستین شکست ماشین جنگی صهیونیسم در برابر مسلمانان بود که همه تواناییها و پتانسیل بالای محور مقاومت را درک کرده و به آن اعتراف کردند.
در نهایت نیز «حزبالله لبنان» که یک گروه برآمده از مردم و جوانان لبنانی بود به رهبری «سیدحسن نصرالله» توانست در عملیاتهای مختلف ضمن اینکه شکستهای دردناکی را به این رژیم اشغالگر بچشاند مناطق تحت اشغال لبنان را از وجود نظامیان صهیونیست پاک کرده و از تمامیت ارضی لبنان حراست و نگهداری کند.
از طرف دیگر با گذشت زمان و تداوم و افزایش حمایت غربیها و آمریکا از صهیونیستها، اشغالگریها و کشتارهای ماشین جنگی صهیونیسم در سرزمینهای اشغالی فلسطینی رفته رفته رنگ و بوی شدیدتر و گستردهتری به خود و اینجا بود که جوانان و مبارزان فلسطینی با تشکیل گروههای مختلف مقاومتی راه مقابله و ایستادگی در برابر تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی را در پیش گرفتند.
اینگونه شد که گروههای متعددی، چون جنبش جهاد اسلامی، حماس، فتح و گروههای دیگر از میان مردم فلسطین سربرآوردند و دیدیم که در انتفاضهها و جنگها متعدد مابین فلسطینیان صهیونیستها بارها و بارها ضربات سخت و دردناکی را بر پیکره لرزان و رو به نابودی آنها وارد کردند.
فعالیتها و نقش محور مقاومت فقط منحصر به دو کشور لبنان و فلسطین نبوده و نیست بلکه با ظهور داعش، این گروه تروریستی تکفیری دست پرده غرب و آمریکا و تجاوز آنها به دو کشور «عراق» و «سوریه» به منظور اشغال این کشورها شاهد ایفای نقش محور مقاومت در خارج از مرزهای مرسوم خود بودیم به صورتی که این محور مقاومتی با گستردهتر کردن چتر عضو گیری خود به دیگر کشورهای منطقه ازجمله «افغانستان» و «پاکستان»، عملیاتهای موفق و پیروزمندانهای را در «عراق» و «سوریه» انجام داد و در نهایت با شکست دادن و نابود کردن گروه تروریستی تکفیری داعش به صورت سازمانی این کشورها را از اشغال و تجاوز آنها آزاد کردند.
دست آخر هم محور مقاومت نقش و جایگاه خود را در جریان تجاوز ائتلاف سعودی به رهبری عربستان و با حمایت آمریکا به «یمن» به مردم منطقه و جهان نشان داد. با ضربات سنگین و شوکه کنندهای که ائتلاف متجاوز سعودی از انصارالله یمن دریافت کردند و حملاتی که به مراکز انرژی عربستان سعودی و مراکز تجاری امارات صورت گرفت شاهد عقب نشینی کامل متجاوزان بودیم و پیامد آن آتشبسی است که تا امروز برای چندمین بار تمدید شده است.
امروز محور مقاومت به واسطه تلاشهای سردار سلیمانی در ایجاد وحدت و وفاق، به عظمت جمهوری اسلامی افتخار کرده و خود را سرباز رهبر معظم انقلاب میدانند.
نماد اتحاد و همبستگی جبهه مقاومت که به واسطه تلاشهای شبانهروزی سردار سلیمانی محقق شده را میتوان به دوستی مردم ایران و عراق به خوبی مشاهده کرد و این دوستی به جایی رسید که گردانهای بسیاری از
جوانان عراق به عشق دیدن سردار سلیمانی به سوریه اعزام شده و در حلب و در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسیدند.
شکل گیری نیروی بسیجی در سوریه، عشق و ارادت نیروی حزب الله لبنان به نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب و تبدیل شدن یمن به ارتشی بزرگ که گلوی رژیم آل سعود را فشرده، همه به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی و ایثار سردار سلیمانی در محور مقاومت است.
امروز رژیم اشغالگر قدس که روزی بدون هراس از جهان اسلام به هر جنایتی دست میزد، حتی از یک فرزند تازه به دنیا آمده فلسطینی نیز هراس دارد چرا که جوان فلسطینی که یک روز آرزوی پرتاب سنگ به سمت
رژیم صهیونیستی را داشت، از چنان خودباوری برخوردار شده که برای شهادت در مقابله با اسرائیل خود را آماده میسازد.
یکی از مباحثی که به لحاظ نظری همواره ذهن اندیشمندان حوزه روابط بین الملل را به خود مشغول داشته است نوع نظام بین الملل و آینده آن است. از زمانی که آمریکا موفق شد بر اردوگاه کمونیسم پیروز شود این بحث مجدد در محافل آکادمیک رونق گرفت که آینده نظام جدید که رهبری آن را آمریکا در دست دارد چه خواهد شد. آیا این کشور می تواند مثل همتای انگلیسی خود به مدت چندین قرن بر جهان سلطه داشته باشد یا خیر؟ عموم متفکران راه آمریکا در این خصوص را هموار تلقی می کردند و برخی کوشیدند اسلام را تنها مانع پیش روی آمریکا در قرن پیش رو برشمرند. اما هیچ کس به محور مقاومت در خاورمیانه و تاثیر آن در این باره توجهی ننمود. تنها پس از خروج اسرائیل از جنوب لبنان و شکست این رژیم در جنگ 33 روز و 22 روز بود که نگاه ها معطوف به محور مقاومت گردید. گفتمان مقاومت خوانشی انتقادی، قرائتی واساختی و تضعیف کننده از نظام سلطه بود.
محور مقاومت در طول چهار دهه از تولد و تشکیل خود تا امروز از کشورهای «فلسطین» و «لبنان» گرفته تا مبارزه با «داعش» در «عراق» و «سوریه» و مقابله با تجاوز ائتلاف سعودی به یمن» توانسته نمره قبولی خوبی را کسب کند.
یکی از موضوعات و مسائلی که از گذشته تا امروز همواره اذهان مردم، متفکران و کارشناسان حوزه روابط بینالملل را به خود مشغول کرده چگونگی ساز و کار نظام بینالملل است؛ بهخصوص بعد از اینکه «آمریکا» موفق شد تا با استفاده از ضعف و ناکارآمدی «کمونیسم» بر این مکتب فکری و کشورداری در کشور «شوروی سابق» پیروز شود. درست بعد از این واقعه بود که «آمریکا» به همراه شرکای خود تصمیم گرفت که رهبری جهان را در دست گرفته و طرحها و برنامههای خود را بهمنظور رسیدن و دستیابی به اهداف و آمال خود اجرایی کند.
در این مرحله بود که تقریباً تمامی تئوریسینها و متفکران غربی، بهخصوص آمریکایی راه پیش روی «آمریکا» برای رسیدن به این مهم را هموار و بدون مشکل و مسئلهای ارزیابی میکردند. اما در این میان برخیها تلاش کردند تا «اسلام» را به عنوان مکتبی قدرتمند و ریشهدار در جهان معرفی کنند که مانع اصلی و اساسی رسیدن «آمریکا» و دنیای غرب و برنامهها و خواستههای خود بود.
کشورهای غربی که یکی از مشکلات و دغدغههای خود را «اسلام» میدیدند، سکونت مسلمانان در سرزمینهای فلسطینی را تاب نیاوردند و با طراحیهای تجاوزکارانه خود در اتاقهای فکری غربی و مخفی تصمیم گرفتند تا با کمک به تشکیل کشوری جدید که یهودیان به خصوص صهیونیستها در آن ساکن بوده و اداره آن را در دست داشته باشند از این سرزمین بهعنوان سدی در برابر گسترش «اسلام» در «اروپا» و «جهان غرب» استفاده کنند.
در نهایت حاصل و میوه این اتاق فکر با تشکیل رژیمی جعلی به نام «رژیم صهیونیستی» و اشغال سرزمینهای فلسطین به ثمر نشست و جهانیان شاهد تولد و تشکیل رژیم جعلی و اشغالگر به نام «رژیم صهیونیستی» شدند. درست از همین زمان بود که «جهان اسلام» هم به پشتوانه ملتهای مسلمان و آزادیخواه و ظلم ستیز حرکتهای خود را برای مبارزه و مقابله با این رژیم نامشروع و دستاندازیهای آن با حمایت و پشتیبانی غرب را آغاز کرد و نخستین جرقههای تشکیل «محور مقاومت» زده شد.
بر این اساس «رژیم صهیونیستی» که حمایت و پشتیبانی تمام قد دنیای غرب بویژه «آمریکا» را پشت سر خود میدید با حمایت آنها ضمن کشتار فلسطینیان کشور «لبنان» را نیز مورد تهاجم قرار داد و تا مقاطعی هم تا دروازه «بیروت» پیشروی کرد. اینجا بود که جوانان و نیروهای مبارزه و آزادیخواه کشورهای فلسطین و لبنان به منظور مقاومت و ایستادگی با تجاوزگریهای ماشین جنگی رژیم جعلی و نامشروع صهیونیستی به صورت خودجوش و البته با حمایتهای مادی و معنوی کشورهای دیگر به خصوص جمهوری اسلامی ایران اقدام به تشکیل و سازماندهی گروهها و هستههای مقاومتی کردند.
نقش و جایگاه محور مقاومت تا پیش از آغاز جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی و لبنان آنچنان که باید نه تنها از طرف برخی از کشورهای اسلامی، که توسط بسیاری از کشورهای غربی به خصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی جدی گرفته نمیشد، اما پس از وقوع جنگ ۳۳ روزه و بالطبع نخستین شکست ماشین جنگی صهیونیسم در برابر مسلمانان بود که همه تواناییها و پتانسیل بالای محور مقاومت را درک کرده و به آن اعتراف کردند.
در نهایت نیز «حزبالله لبنان» که یک گروه برآمده از مردم و جوانان لبنانی بود به رهبری «سیدحسن نصرالله» توانست در عملیاتهای مختلف ضمن اینکه شکستهای دردناکی را به این رژیم اشغالگر بچشاند مناطق تحت اشغال لبنان را از وجود نظامیان صهیونیست پاک کرده و از تمامیت ارضی لبنان حراست و نگهداری کند.
از طرف دیگر با گذشت زمان و تداوم و افزایش حمایت غربیها و آمریکا از صهیونیستها، اشغالگریها و کشتارهای ماشین جنگی صهیونیسم در سرزمینهای اشغالی فلسطینی رفته رفته رنگ و بوی شدیدتر و گستردهتری به خود و اینجا بود که جوانان و مبارزان فلسطینی با تشکیل گروههای مختلف مقاومتی راه مقابله و ایستادگی در برابر تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی را در پیش گرفتند.
اینگونه شد که گروههای متعددی، چون جنبش جهاد اسلامی، حماس، فتح و گروههای دیگر از میان مردم فلسطین سربرآوردند و دیدیم که در انتفاضهها و جنگها متعدد مابین فلسطینیان صهیونیستها بارها و بارها ضربات سخت و دردناکی را بر پیکره لرزان و رو به نابودی آنها وارد کردند.
فعالیتها و نقش محور مقاومت فقط منحصر به دو کشور لبنان و فلسطین نبوده و نیست بلکه با ظهور داعش، این گروه تروریستی تکفیری دست پرده غرب و آمریکا و تجاوز آنها به دو کشور «عراق» و «سوریه» به منظور اشغال این کشورها شاهد ایفای نقش محور مقاومت در خارج از مرزهای مرسوم خود بودیم به صورتی که این محور مقاومتی با گستردهتر کردن چتر عضو گیری خود به دیگر کشورهای منطقه ازجمله «افغانستان» و «پاکستان»، عملیاتهای موفق و پیروزمندانهای را در «عراق» و «سوریه» انجام داد و در نهایت با شکست دادن و نابود کردن گروه تروریستی تکفیری داعش به صورت سازمانی این کشورها را از اشغال و تجاوز آنها آزاد کردند.
دست آخر هم محور مقاومت نقش و جایگاه خود را در جریان تجاوز ائتلاف سعودی به رهبری عربستان و با حمایت آمریکا به «یمن» به مردم منطقه و جهان نشان داد. با ضربات سنگین و شوکه کنندهای که ائتلاف متجاوز سعودی از انصارالله یمن دریافت کردند و حملاتی که به مراکز انرژی عربستان سعودی و مراکز تجاری امارات صورت گرفت شاهد عقب نشینی کامل متجاوزان بودیم و پیامد آن آتشبسی است که تا امروز برای چندمین بار تمدید شده است.
امروز محور مقاومت به واسطه تلاشهای سردار سلیمانی در ایجاد وحدت و وفاق، به عظمت جمهوری اسلامی افتخار کرده و خود را سرباز رهبر معظم انقلاب میدانند.
نماد اتحاد و همبستگی جبهه مقاومت که به واسطه تلاشهای شبانهروزی سردار سلیمانی محقق شده را میتوان به دوستی مردم ایران و عراق به خوبی مشاهده کرد و این دوستی به جایی رسید که گردانهای بسیاری از
جوانان عراق به عشق دیدن سردار سلیمانی به سوریه اعزام شده و در حلب و در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسیدند.
شکل گیری نیروی بسیجی در سوریه، عشق و ارادت نیروی حزب الله لبنان به نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب و تبدیل شدن یمن به ارتشی بزرگ که گلوی رژیم آل سعود را فشرده، همه به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی و ایثار سردار سلیمانی در محور مقاومت است.
امروز رژیم اشغالگر قدس که روزی بدون هراس از جهان اسلام به هر جنایتی دست میزد، حتی از یک فرزند تازه به دنیا آمده فلسطینی نیز هراس دارد چرا که جوان فلسطینی که یک روز آرزوی پرتاب سنگ به سمت
رژیم صهیونیستی را داشت، از چنان خودباوری برخوردار شده که برای شهادت در مقابله با اسرائیل خود را آماده میسازد.