کارشناسان پاسخ می دهند:‏
گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1402/03/6 14:03
شناسه : 402946
‏  نزول نرخ ازداواج جوانان امروز به یک چالش پیش رو تبدیل شده است. اگر ‏سن دختران و پسران  از 35 سال بگذرد و تا این سن نتوانسته‌اند ازدواج کنند ‏وارد دوران تجرد واقعی خواهند شد و از آن‌جایی که احتمال ازدواج‌شان پایین ‏می‌آید، احتمال اینکه مجرد باقی بمانند بسیار زیاد است.  کارشناسان جمعیت  ‏معتقد هستند حدود ۳۶ درصد از جمعیت زنان کشور را طیف سنی ۱۵ تا ۳۴ ‏سالِ تشکیل می‌دهند که هنوز ازدواج نکرده‌اند و باتوجه به این آمار حدود ۲.۳ ‏درصد از زنان بالای ۴۵ سالِ در گروه تجرد قطعی قرار گرفته‌اند. در سال 99 ‏حداقل یک میلیون مجرد قطعی در کشور داشتیم اما باید به این آمار، زنان و ‏مردانی را که طلاق گرفته‌اند و دوباره ازدواج نکرده‌اند را اضافه کنیم. در این ‏صورت آمار مجردان قطعی به بیش از ۵میلیون نفر خواهد رسید و حتما از سال ‏‏99 تا به امروز به‌تعداد جوانانی که  تجرد قطعی دارند و خانواده مستقلی ندارند ‏اضافه شده است‎.‎
مجردی را ترجیح می دهم ‏
‏ «زهرا» 36ساله هم شاغل و فوق‌لیسانسه است و سال‌هاست که درشهر بزرگی ‏مانند تهران تنها زندگی می‌کند. او در این مدت تجربیات چندان خوشایندی را ‏پشت سر نگذاشته است. او فرزندان طلاق است و ترجیح می دهد به جای اینکه ‏ازدواج کند و زندگیش بهم بریزد مجرد بماند به گفته خودش به مردان بد بین شده ‏است. پدرش به او زنگ می زند تا حدودی هم از نظر مالی مراقب زندگی ‏دخترش است و زهرا از جنس مرد بیزار شده است. مهندس است ودریک ‏شرکت ساخت وساز کار می کند دختر هزینه های مادر را می دهد اما رنج مادر ‏او را از ازدواج منصرف کرده است. دلایل های متعددی در نزول آمار ازدواج ‏نقش دارد. در گفتگو با کارشناسان این موضوع را کنکاش کردیم. خانم دکتر ‏ریحانه موسوی مشاور خانواده پاسخ می دهد: ‏

این مشاوره خانواده با بیان اینکه علت کاهش نرخ ازدواج، «مشکلات درون ‏خانواده» است  می گوید: وقتی مادر فغان می کشد و دستش به جایی نمی رسد. ‏پدر فریاد می کشد و کسی به دادش نمی رسد، دختر و پسر این خانه به سادگی و ‏با آرامش تمام تن به ازدواج نمی دهد، مادر از زندگی مشترک رضایت ندارد و ‏تلاش دارد همسر را از صحنه زندگی خارج کند. مردان نیز تمام تلاششان این ‏است که پر رنگ تر از زمان قدیم و جامعه سنتی زنان خود را محدود کنند و ‏تحت سیطره قرار دهند بنابراین یک دعوای مهم در کل خانواده ها جاری و ‏ساری است و نمی توانیم از آن غافل شویم. معتقدم اصلی ترین علت کاهش نرخ ‏ازدواج، «مشکلات درون خانواده» است، زندگی خانواده های مذهبی، غیر ‏مذهبی، مرفه و طبقات پایین جامعه آسان نیست و در آن تعارضات بسیار است‎.‎
وی می افزادی: خانواده ایران دچار انبوهی از مشکلات مواجه است. در این ‏شرایط مشخص است که جوانان ازدواج نمی کنند. دختران به این نتیجه رسیدند ‏که چرا باید با کسی ازدواج کنند که اصلاً در خانه نیست و آرامش را به خانه ‏نمی آرود‎.‎‏ بنابراین معتقدم علت اساسی کاهش نرخ ازدواج «مشکلات درون ‏خانواده» و سخت شدن زندگی است‎.‎
وی با بیان اینکه خانواده موجود الگوی خوبی نیست و خانواده مطلوب هم وجود ‏ندارد تصریح کرد: در زندگی حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) هم قهر و آشتی ‏وجود داشت، اما ما فقط آشتی ها را برای مردم گفتیم. چرا تاریخ ما در مورد ‏فرزندآوری حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) بیان نمی کند که با چه منطقی ‏شکل گرفته است؟ از سوی دیگر چرا در مورد رابطه مالکیت حضرت ‏زهرا(س) در خانه صحبتی نمی شود؟ فدک کجای قصه این خانواده است؟
موسوی افزود: متأسفانه در مورد زندگی مشترک حضرت زهرا(س) و امام ‏علی(ع) کلی گویی کردیم و هر کسی هم که وارد جزئیات شود و بحثی را مطرح ‏کند مورد نقد تند قرار می دهیم در صورتی که اگر بخواهیم از زندگی این دو ‏بزرگوار الگو استخراج کنیم باید هزار نوع الگو برای جوانان، پیران و طبقه ‏پایین و بالا جامعه حاصل شود؛ تحقق این امر نیازمند فعالیت علمی ۲۰ سال ‏روحانیت است. روحانیون باید به جای ورود به امور اجرایی، سیاسی و غیره به ‏این مسایل به طور دقیق رسیدگی کنند‎.‎

‏ ‏

این مشاور خانواده تاکید کرد: باز هم تأکید می کنم مشکل اساسی و بنیادی در ‏کاهش نرخ ازدواج به مشکلات نهاد خانواده باز می گردد و تا این نهاد را به ‏رسمیت نشناسیم و سر و سامان ندهیم، جوانان تن به ازدواج نخواهند داد‎.‎برخی ‏از خانواده های فعلی یا مجردین زندگی مطلوبی ندارند و این مساله بر روی نسل ‏جوان تأثیر گذاشته و باعث شده که نرخ ازدواج کاهش پیدا کند. ‏
سختگیری زیاد، بدبینی، ترس از مسئولیت و طلاق
حجت الاسلام عباسی فعال فرهنگی از دیدگاه روانشنانسی ودینی موضوع را ‏بررسی می کند: ‏
به نظر می‌رسد که هر روز از تعداد افرادی که ازدواج می‌کنند، کاسته می‌شود و ‏این تمایل برای برپایی زندگی مشترک در مردان حتی کمرنگ‌تر از زنان است. ‏مردان امروزی حتی به اندازه مردان ۱۵ سال پیش برای ازدواج اهمیت قائل ‏نیستند. ازدواج دیگر یک امر متداول و فراگیر نیست. در حالی که ازدواج کردن ‏و شغل داشتن در گذشته‌ای نه چندان دور مراحل پذیرفته شده و مرسوم قدم ‏گذاشتن به دنیای بزرگسالی بود‎.‎
مردان متاهل در جامعه امروز تحقیر می‌شوند
وی می افزاید: در گذشته مرد متاهل به معنای یک مرد محترم و باهوش بود. ‏ازدواج کردن برای مردان به این معنا بود که زنی را در خانه داشتند که از ‏خانه‌شان نگهداری می‌کرد، از فرزندانشان مراقبت می‌کرد و برایشان غذا ‏می‌پخت. ازدواج تنها راه ممکن بود و اگر مردی ازدواج نمی‎کرد، دیگران به ‏چشم حقارت و مانند انسان ترحم‌برانگیزی به او نگاه می‌کردند که هیچ زنی ‏رغبت نمی‌کند با او زندگی کند. اما این روزها مردان متاهل بیشتر به بازنده‌ها ‏شباهت دارند، آنها آزادی خود را فدای زندگی مشترک کرده‌اند و در رسانه‌ها ‏غالباً دست انداخته می‌شوند و به صورت مردانی مفلوک و بدبخت نشان داده ‏می‌شوند. زنی پا به خانه‌شان گذاشته و مانند ملکه‌ای بی‌رحم آنها را از بسیاری ‏از آزادی‌های دوران مجردی محروم ساخته است. واقعاً چه مرد بیچاره‌ای که ‏مدام باید به حرف زنش گوش کند! مرد متاهل امروزی می‌داند که زندگی بر ‏مدار او نمی‌چرخد و زنش برای ادامه زندگی نیازی به او ندارد، چون خودش ‏شغل دارد و کاملاً می‌تواند از خودش مراقبت کند. البته که اکثر ازدواج‌ها به این ‏شکل نیست، اما پسر جوانی که هنوز در حال رشد است، چنین برداشتی از ‏ازدواج دارد. به علاوه مردان جوان تاثیرپذیرند و باورهای منفی دوستانشان ‏درباره ازدواج به آنها منتقل می‌شود.‏
با بالا رفتن سن، سختگیری‌ها نیز بیشتر می‌شود‎ ‎
وی بیان کرد: هنگامی که فرد تجارب زیادی کسب کرده و به قول معروف سرد ‏و گرم زندگی را چشیده، دیگر جوان خام دیروز نیست. این بدان معنی است که ‏معیارهای او برای ازدواج تغییر می‌کند. معقولانه به نظر می‌رسد اگر بگوییم با ‏افزایش سن، سختگیری نیز بیشتر می‌شود، این موضوع نه تنها در معقوله ‏ازدواج، بلکه در تمام مسائل دیگر نیز صدق می‌کند. یک پسر ۲۰ ساله وقتی که ‏به ۳۰ سالگی برسد، زندگی متفاوتی دارد، پس مطمئنا بسیاری از قوانین و ‏ملاک‌هایش برای ازدواج تغیییر می‌کند. ‏
‏ این کارشناس تصریح کرد: طبق آمار پسرها سختگیرتر از دخترها هستند. ‏‏۴۵% از دخترها در ازدواج سختگیری می‌کنند و این درحالیست که ۵۱ % ‏پسرها برای ازدواج به دنبال ایده‌آل‌ترین مورد می‌گردند. با این سختگیری‌ها، ‏فرد نمی‌تواند همسر مورد نظر خود را پیدا کند، چراکه پیدا کردن تمام شرایط ‏مورد نظر او در یک فرد، کاری دشوار و شاید غیر ممکن است‎.‎

‎  ‎



ترس از طلاق
این فعال فرهنگی می گوید: با آمارهای رو به رشد طلاق، چه دخترها و چه ‏پسرها ترس ازدواج ناموفق را همیشه در سر دارند. پسرها تصور می‌کنند با ‏ازدواج نکردن می‌توانند از طلاق و عواقب بعد از آن فرار کنند. هنگامی که یک ‏فرد نارضایتی دوستان و آشنایان خود را نسبت به زندگی مشترکشان می‌بیند، ‏گمان می‌کند با ازدواج نکردن دیگر می‌تواند تا آخر عمر خوشحال و راضی از ‏زندگی لذت ببرد. از طرفی دیگر، دادن مهریه هنگام طلاق زوجین، به دلیل ‏قیمت بالای سکه به یکی از نگرانی‌های پسرها برای ازدواج تبدیل شده است‎.‎


نداشتن شغل و منبع درآمد
محمد رضا صادقی صاحب یکی از دفاتر ثبت ازدواج می گوید: نظرسنجی‌ها ‏نشان می‌دهد که ۹۱.۸ درصد پسرها به خاطر نداشتن شغل مناسب و منبع ‏درآمد، تن به ازدواج نمی‌دهند. هزینه‌های سر به فلک کشیده مراسم عروسی و ‏رسم و رسوم‌های غلط، اجاره خانه‌های سرسام آور و بسیاری از هزینه‌های ‏غیرضروری دیگر، سدی برای ازدواج جوانان امروزی است. چنین هزینه‌هایی ‏برای جوانانی که پشتوانه مالی مناسبی ندارند نقش مهمی در عدم تمایل آنها به ‏ازدواج ایفا می‌کند. خانواده‌هایی که توانایی تامین هزینه‌های ازدواج فرزندان ‏خود را ندارند، از ازدواج آن‌ها حمایت نمی‌کنند و حتی سد راه آن‌ها می‌شوند‎.‎

‏ ‏

دغدغه‌های زیاد شغلی


وی می افزاید: همسرم با کارش ازدواج کرده! این جمله را باراها و بارها از ‏زنانی که همسرشان مشغله کاری بسیاری دارند شنیده‌ایم. از آنجایی که تامین ‏هزینه‌های مالی زندگی مشترک برعهده مردان است، آن‌ها از زمان مجردی ‏شروع به کار می‌کنند تا بتوانند زندگی خوبی داشته باشند. ولی بعضی از افراد ‏آنقدر درگیر کار خود می‌شوند که  یکی از اهداف اصلی زندگی، یعنی ازدواج، ‏را فراموش می‌کنند. آن‌ها برای این که کار کنند زندگی می‌کنند و اینطور نیست ‏که برای زندگی کار کنند. آنقدر سرشان گرم کار می‌شود که زندگی را فراموش ‏می‌کنند. پس ترجیح می‌دهند که بدون اینکه کسی مزاحم کارشان شود به زندگی ‏خود ادامه دهند‎.‎

ترس عجیب پسرها از ازدواج
این حقوقدان معتقد است: پسرهایی که بیشتر به مادر خود وابسته هستند تمایلی به ‏ازدواج ندارند، رابطه عروس و مادر شوهر در میان خانواده‌های ایرانی چندان ‏آوازه خوبی ندارد. پسرها تصور می‌کنند که برای دیدن مادر خود بعد از ازدواج ‏به مشکل بر می‌خورند و هر دفعه باید بعد از ملاقات مادر خود به همسرشان ‏جواب پس بدهند، که این موضوع باعث برهم خوردن آرامش آن‌ها می‌شود و ‏یکی از دلایل اصلی نگران پسرها بعد از ازدواج است.‏
بدون شک، دلایل نزول ازدواج هرچه که باشد اگر خانواده ها و متولیان فرهنگی ‏پیشقدم شوند می توانند بر این چالش غلبه کنند.‏‎ ‎
کد: 101‏


پاسخی بگذارید