
برای ما طوس، مدینه دیگری است؛ چرا که خورشید مدینه در آن آرمیده علی بن موسی الرضا، پاره تن و رسول مدنی است. او عطر و بوی رسالت را از مدینه به ایران آورده است، آن هنگام که راه مدینه تا طوس را پیمود و از برکت این هجرت، ایران برای همیشه در چشم انداز پرتو امامت قرار گرفت. آن بزرگوار به هنگام وداع دردمندانه با تربت احمدی، گردی از ایمان آن مزار برگرفت و بر این خاک پاشید و سرزمین عجم را، با پیام رسول حق عجین نمود و سرزمین سلمان را، بیمه خط اهل بیت کرد. غریب خراسان، آشنای دل ها و دیده های آشناست. می گویید نه؟ به امواج زائران و حلقه های طائفان بر مرقدش بنگرید، به دل های شیدایی که کبوتر حرم او نیز و جان های مشتاقی که دلداده این کویند.
چراغ وجود حضرت علی بن موسی الرضا علیه
السلام در خانه ای روشن شد که پدر خانواده، بنده نیک خدا، امام کاظم علیه السلام و
مادر او، بانوی مکرمه و پاکدامنی چون تُکْتَم بود. تکتم، بسیار خردمند و از شریف
زادگان عجم بود و نزد ام حمیده، مادر امام کاظم علیه السلام ارزش و احترام ویژه ای
داشت. وی نام های بسیاری داشت که هر یک تداعی کننده ویژگی ای متعالی در شخصیت او
بود. به سبب وقار بسیار، به «سَکَن» معروف بود. به دلیل نورانیت به «نجمه» شهرت داشت.
تیزبینی و همت والای وی، موجب شده بود که او را «صَقره»نامگذاری کنند. نام «طاهره»،
به مناسبت پاکی وی از آلودگی ها بوده است که پس از ولادت امام رضا علیه السلام ،
از سوی امام کاظم علیه السلام به این نام شهرت یافت.
وصایت و امامت
امامان معصوم برای جلوگیری از گمراهی مردم،
همواره جانشین پس از خود را معرفی می کردند. امام موسی کاظم علیه السلام نیز در حضور
بسیاری از اصحاب خود مانند محمدبن اسحاق، علی بن یقطین، حسین بن مختار، داود بن سلیمان،
نصربن قابوس و محمد بن سنان، فرزندش رضا علیه السلام را جانشین پس از خود معرفی کرده
است. علامه مجلسی در کتاب پر ارج بحارالانوار، 48 روایت را در این باره نقل می کند.
داودبن کثیر رقی می گوید: به امام موسی بن جعفر علیه السلام عرض کردم فدایتان شوم،
امام ما پس از شما کیست؟ امام به فرزندش حضرت رضا علیه السلام اشاره کرد و فرمود:
«امام شما پس ازمن اوست».
جلوه های بندگی
از آن جا که پیشوایان دینی، همه کمالات
خود را از رهگذر معنویت و خدا محوری در کارها به دست آورده اند، باید در تمام کاوش
های ابعاد شخصیتی حضرت رضا نیز، بررسی جنبه معنوی ایشان مورد اهمیت قرار گیرد. از
آن چه از جلوه های بندگی آن حضرت در آینه روایات و تاریخ به دست ما رسیده، می فهمیم
که حضرت ثامن الحجج علیه السلام شب ها کم می خوابید و بسیاری از شب را با عبادت سپری
می کرد. روزهای اول، وسط و آخر هر ماه را روزه می گرفت و می فرمود: «روزه این چند
روز، مثل روزه تمام عمر است». بسیار قرآن تلاوت می کرد و پاسخ او به هر پرسشی از آیات
قرآن بود. انس ایشان با قرآن چنان بود که حتی در بستر خواب نیز آن را تلاوت می کرد.
به نماز اول وقت اهمیت می داد و در روزهایی که روزه بود، نخست نماز می خواند و سپس
افطار می کرد. نماز جعفر طیار می خواند و همواره ذکر خدا بر لب داشت.
سیره اخلاقی
درباره سیره اخلاقی امام چنین می گوید:
هیچ گاه ندیدم آن حضرت با سخن خود کسی را آزار دهد یا اهانت کند. کلام هیچ کس را تا
پایان قطع نمی کرد. به نیازمندان کمک می کرد و هرگز در حضور دیگران آب دهان به زمین
نمی انداخت. با خدمتکاران به نرمی سخن می گفت و به هنگام نشستن در حضور دیگران، به
چیزی تکیه نمی داد. برخورد شایسته امام رضا علیه السلام به گونه ای بود که ابن ابی
عَبّاد وزیر مأمون نیز وی را ستوده و گفته است: علی بن موسی، در تابستان روی حصیر
می نشست و دور از چشم مردم، جامه خشن می پوشید و در هنگام رو به رو شدن با مردم، لباس
بهتر به تن می کرد تا کارش، خودنمایی به زهد تلقی نشود.
گنجینه فضیلت
اخلاق فردی و اجتماعی امام علی بن موسی
الرضا علیه السلام ، مایه جلب محبت مردم شده بود، به طوری که همه موافقان و مخالفان
از وی خشنود بودند. ایشان در حقیقت، گنجینه فضیلت ها بود. آن حضرت، بسیار صدقه می
داد، به ویژه در شب های تاریک و پنهانی. همواره متبسم و خوشرو بود و قهقهه نمی زد.
اگر کسی از او کمک می خواست، با تواضع او را یاری می کرد. با خدمتکاران کنار یک سفره
می نشست و غذا می خورد. خدمتکاری را که مشغول غذا خوردن بود، برای کاری فرا نمی خواند.
بهترین قسمت غذای خود را برای نیازمندان می فرستاد. اگر غذایی از حد نیاز بیشتر می
آمد، آن را هرگز دور نمی ریخت. اهل اسراف نبود و حتی با دیدن میوه نیم خورده ناراحت
می شد. غذای خود را با نمک آغاز می کرد. با بوی خوش خود را خوشبو می ساخت.محاسن خود
را خضاب می نمود و در تشییع جنازه مسلمانان شرکت می کرد.
میهمان نوازی
هنگامی که میهمانی به محضر امام رضا علیه
السلام می آمد. ایشان به اندازه توانایی خود از وی پذیرایی می کرد و راضی نمی شد
میهمان کارهای منزل را انجام دهد. یک روز بر امام رضا علیه السلام میهمانی آمد و
تا هنگام شب با ایشان صحبت می کرد. ناگهان نور چراغ کمسو شد. آن مرد دستش را برای
درست کردن چراغ دراز کرد، ولی امام به سرعت مانع کار او شدند و خودشان آن را تنظیم
نمودند و فرمودند: «ما میهمان را به کار نمی گیریم». امام رضا علیه السلام با چنین
کارهای به ظاهر کوچک، درس های بزرگی به یاران خود می دادند.
پناه بی پناهان
وجود نازنین امام رضا علیه السلام در مشهد
مقدس، همواره برآورنده نیاز حاجتمندان و دوای دردمندان بوده است. وجود پاکی که دست
های آسمانی اش، یاری رسان ناتوانان و استواری قامتش، آشیان بی پناهان است. محمد بن
ابی عبداللّه هروی می گوید: «مردی از اهالی بلخ همراه غلامش به زیارت مرقد شریف حضرت
رضا علیه السلام آمدند. آن مرد در قسمت بالاسر قبر مطهر و غلام نیز در قسمت پایین
به نماز ایستادند. پس از آن، هر دو به مدت طولانی به سجده رفتند. آن گاه مرد سر از
سجده برداشت و غلامش را خواست و به او گفت: آیا می خواهی تو را آزاد کنم؟ غلام گفت:
آری. مرد گفت: تو و فلان کنیزم را در راه خدا آزاد کردم و شما را به ازدواج هم درآوردم.
من ضامن مهریه او هستم و فلان مزرعه و زمین حاصل خیز را به شما و فرزندان شما وقف
می کنم و این امام را بر این امر گواه می گیرم. در این هنگام غلام گریست و گفت: «سوگند
به این امام بزرگوار، من در سجده همین حاجت را خواستم و اجابت آن را به این سرعت
از طرف خدای متعال دیدم».
امام رضا علیه السلام در 30صفر توسط مامون
عباسی مسموم شد و به شهادت رسید و نام طوس به مشهد الرضا تغییر یافت.