گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1403/05/9 12:15
شناسه : 408744


سیدکمال طالقانی


در این نوشتار ابتدا تعریفی از فضیلت (‏virete‏) از نگاه معرفت ‏شناسی معاصربدست می دهیم با این تعریف تفاوت این واژه با باورها ‏و استباط عمومی از آن روشن خواهد شد برای وا کاوی بیشتر این ‏واژه به ماهیت  آن خواهیم پرداخت و ضمن تعریف برخی ازمصادیق  ‏فضایل اعم از فکری واخلاقی  تمایز آنرا با کار کرد، قابلیت ،مهارت ‏وامیال بر خواهیم رسید در انتها بحثی مختصر در خصوص معرفت به ‏عنوان محصول و میوه فضیلت های فکری بدست می دهیم ‏
‏۳-شفقت: افراد سازمان و مشتریان آن احساس همدلی دارند و ومراقب ‏یکدیگرند و به یکدیگر اهمیت می دهند دراین سازمان فردیت کم رنگ ‏شده و انساها بیش از خود به دیگری ‏
و توجه دارند ‏
‏4- صداقت: حاکمیت صداقت در این سازمان و پیش بینی پذیربودن آن ‏و شفافیت قوانین و مقررات از شاخصه های این فضیلت سازمانی پست ‏
‏۵ - بخشش: اشتباهات بخشیده می شود و به عنوان فرصت هایی برای ‏یاد گری ‏
تلقی می گردد  ‏
نمونه هایی ازسازمانهای فضیلت محور: ‏
‏-1- شرکت ‏ben&jerry‏ تولید کننده بستی با کیفیت است که با ترویج ‏و توسعه ارزش ها اجتماعی مثل انصاف، مساوات، حقوق بشر و ‏همبستگی نمونه ای از سازمان فضیلت مدار است
‏-۲- شرکت ‏TOMS‏ :تولید کننده کفش های با کیفیت است که با ترویج ‏فرهنگ کمک به دیگران نمونه ای از شرکت های فضیلت مدار است ‏این شرکت با هر کفشی که به فروش می رسانه یک جفت کفش ‏رایگان به کودکان نیازمند در جهان اهدا می کند
‏۲ - شرکتwarby parker‏:‏
این شرکت تولید کننده عینک است و به دنبال ترویج فرهنگ کمک به ‏دیگران با هر عینکی که به فروش میرساند یک جفت عینک رایگان به ‏نیاز مندان در سراسر جهان اهدا می کند
بنابراین،سازمانها ،نهادها و دولت یکی از پایه های مهم توسعه فضیلت ‏اجتماعی هستند و بدون آنها فضیلت های فردی توسعه و گسترش نمی ‏یابد و در صورت فقدان این خصیصه  آنها قادر نیستند خدمات ‏خودراباکیفیت بالاارائه دهند.‏

فضیلت درکارفردی:‏
در اینها به نسبت به موضوع فضیلت از منظری کوچکتر وبصورت ‏فردی نگاهی می اندازیم تا ببینیم چگونه یک فرددرکار خود فضیلت مند ‏خواهد شد یا چگونه فضایل اخلاقی در کار خود دخیل کنیم متیل ‏کرافورد استاد فلسفه دانشگاه و یر جینیا است که همزمان تعمیرکار ‏موتور سیکلت است او در کتاب خود به روشنی به این موضوع ‏پرداخته است کرافورد در کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه آورده است برای ‏اینکه بتوان علاقه مندی به یک شغل را تداوم بخشید باید آن شغل به  ‏پیشرفت فضیلت کمک کنند او می گوید من علاقه دارم موتور سیکلتها ‏را تعمیر کنم نه تنها تعمیر بلکه راندن موتور سیکلت به بینش  های ‏خاصی که من در مورد فضیلت دارم پاسخ می دهد از نظر من افرادی ‏که موتور سیکلت می رانند آدمهای کار درستی هستند و من می خواهم ‏در خدمت آنان باشم شغل آماده سازی موتور سیکلت برای بهترین ‏عملکرد ذیل خیر بالاتری قرارمی گیرداین خیرزمانی حاصل می شود که ‏یکی ازمشتریان من در حال را ندن موتور در پیج یکی از جاده های ‏پارک ملی ... به یک سمت  خم می شود تا آنجا که زانوی دارای ‏پوشش او به زمین کشیده می شود این لحظه سرشار از باور و جرئت ‏و مهارت هاله ایی از تقدس به کار من می پوشاند تمام تلاشم را می ‏کنم تا بلبرینگ های فرمان موتو را چنان سبک، نرم و روان بسازم که ‏موتور سوار بدون هیچ حرکت اضافی بتواند کارش را انجام دهد بگونه ‏ای که دسته گاز را خوب و محکم درست می کنم که او براحتی بتواند ‏بالمس آن چرخش لاستیک ها را حس کند می خواهم شنونده صدای ‏اطمینانی باشم که او به شاسی موتورش دارد که من تنظیم کرده ام. من ‏تلاش می کنم یک تعمیر کار خوب باشم این تلاش مرا در ارتباط با ‏دیگران قرار می دهد. بنا بر این کارم مرا در جامعه ای خاص قرار می ‏دهد کارهای مکانیکی محدودی که من خود را مشغول آنها می کنم در ‏دایره معنایی بزرگ تری قرار میگیرد همه  این کارها در خدمت چیزی ‏است که  بخشی از زندگیمان است این شناخت مشترک نیازی به بیان ‏ندارد. مبنایی است برای روابط دوستانه ای که با تصاویر روشنی از ‏فضیلت شکل می گیرند بنا بر این او تعمیر کاری فضیلت مند است ‏زیرامی خواهد بخوبی کارش را انجام دهد این کار خوب ریشه در ‏انگیزه های درونی او دارد اوخود را در خدمت دیگران قرار می دهد و ‏زندگی اش را بدین طریق غِنا می بخشده کرافورد پیشنهاد حکیمانه ای ‏می کند و می گوید می خواهم  توصیه کنم اگر ما کنش و عملکرد خود ‏را تا سر چشمه های آن دنبال کنیم به درک معنای زندگی خوب می ‏رسیم

فضیلت و قوای طبیعی: ‏
‏۱- فقدان قابلیتهای طبیعی را نکوهش نمی کنند امافقدان فضایل ‏رانکوهش می کنند
‏-۲ فضیلت دارای رذیلتی متناظر است ولی قوای طبیعی این خصیه را ‏ندارند بطورمثال هراس ازمکان بسته  رذیلت نیست زیر فضیلت ‏متناظری ندارد ‏
‏۳- فضایل حالات کمال انسانی هستند که در طول زمان بوجود می آیند ‏و در شخص پرورش می پایید که می توانستنه حالات مقابل(رذایل) ‏بپرورانند
فضیلت و مهارت ‏
‏۱- مهارت ها فقط قابلیتند و کاربرد آنها لازم نیست ولی فضایل اگر در ‏زمان مناسب بکار گرفته نشوند دیگر فضیلت نیستند و اصلاً وجود ‏ندارند به عبارت دیگر داشتن فضایل بارها کردن ارادی آن سازگار ‏نیست ولی دست کشیدن از مهارت با داشتن آن مغایرت ندارد

‏۲- داشتن همه فضیلت ها شایسته است اما داشتن همه مهارتها شایسته ‏نیست
‏۳- مهارت ها با فنون مرتبط اند در حالی که فضایل اینگونه نیستند ‏
دارید ‏
‏۴- مهارت ها فراموش شدنی هستند اما فضایل اینگونه نیستند ارسطو ‏می گوید فضایل  دوام دارند
‏۵-شخص فاقد فضیلت ممکن است بگونه ای عمل کند که مشخصه ‏کامل آن فضیلت است ‏
اما در مورد مهارت ها اینگونه نیست
‏۶- فضایل ضد دارند( رذایل) امامهارت هاضد ندارند
‏۷- فضایل ارزش ذاتی دارند اما مهارت ارزش ذاتی ندارد ‏
‏٨- مهارتها خادم فضیلت هستندوشخص فضیلتمندبرای تحقق فضیلتش ‏به آنها نیازداردمثلا برای ارزیابی منصفانه بایدمهارت انصاف راداشت ‏تابه این فضیلت کمک کندیابرای فضیلت شجاعت بایدمهارت چگونگی ‏ایستادن دربرابرستمگزان راداشت
فضیلت و احساس ‏
‏۱-انفعالات(پاته) از دیدار سطور بالذت و درد همراهند مثلاً احساساتی ‏مانند خشم ‏
حسد، شادی، حسی دوستی، ترحم، بالذت و درد همراهند، امافضایل ‏اینگونه نیستند
‏۲- مار ابابت انفعالات ستایش یا نکوهش نمی کنند ولی بابت فضایل می ‏کنند
‏۳- فضایل انتخابی هستند ولی انفعالات را بدون انتخاب حس می کنیم ‏
‏۴- احساسات افعالی هستند که در زمانی خاص رخ می دهند ‏
‏۵- احساسات را کمال یا نقص نمی دانیم ولی فضایل را می دانیم ‏
‏۶-ارسطو می گوید فضایل احساسات را تنظیم و لذت والم را تدبیر می ‏کند
فضیلت وانگیزش
‏۱-فضیلت چیزی بیش از انگیزش است هر فضیلت فکری مولفه ای ‏انگیزشی دارد که ناشی از انگیزه برای شناخت دیدگاههای دیگران ‏است ‏
مصادیق فضیلت: ‏
دیدگاه هیوم :عدالت و فاداری ،احسان شان و منزلت، تعهد ،عفت، ‏انسانیت، سخاوت، ادب، اعتدال، دلسوزی، میانه روی ،نیکوکاری ، ‏احتیاط، جسارت  پشتکار،ملاحظه کاری رازداری، قناعت ، عقل سلیم، ‏حزم، بینش، خویشتن داری ، بردباری، پایداری، مآل اندیشی ، نظم ، ‏خوش خدمتی سخنوری ، حضور ذهن ‏
از نظر اسپینوزا فهم نخستین فضیلت فکری انسان است ‏
تعاریف برخی فضایل فکری اخلاقی:‏
فضیلت گشودگی ذهنی: این فضیلت متضمن رهایی از جانبداری، نبستن ‏ذهن داشتن  حسی زنده ازخطاپذیری، میل به بررسی و پرداختن به ‏اندیشه های نو و بدیل، آمادگی یادگیری از دیگران،
نداشتن حسادت، پذیرش استدلالها واندیشه های جدید،
نیومی اور سیکیر در کتاب چرا به علم اعتماد کنیم به موضوع مهمی ‏در خصوص جامعه علمی اشاره دارد
او می گوید وقتی در میان اعضای جامعه علمی تنوع باشد و فرصتهای ‏متعدد برای نقد وارزیابی متخصصان برکار یکدیگر و گشودگی در ‏برابر انتقادات که ازمشخصه های بارز جامعه علمی است وجودداشته ‏باشد در اینجا به اجماعی که میان متخصصان پدید می آید می توان ‏اعتماد کرد لذا پوپرجوهر علم را نه تحقیق پذیری  بلکه گشودگی  در ‏برابر ابطال پذیری یا لغزش پذیری می داند
اور سیکیز اضافه می کند تاریخ علم مارا به فروتنی توصیه می کند ‏بزرگترین دانشمندان و فیلسوفان گاهی در دام روش پرستی افتاده اند و ‏از شواهد موجود نتایج نادرست گرفته اند ‏
شجاعت فکری: کسی که دلیل خوبی برای حقانیت باورهای خود را ‏دارد و اراده ‏
تاب آوردن در مقابل حملات اندیشه های مخالف را داشته باشدویلیام ‏جیمز در کتاب احساسات عقلانیت می گوید ایمان درقلمرو فکر همان ‏شجاعت درقلمرواخلاق است استاد ملکیان در تشریح مفهوم فضیلت ‏شجاعت می گوید وقتی ما قصد دفاع از مظلوم را داشته باشیم عواملی ‏در بیرون با ایجاد ترس و ارعاب مانع انجام این کاری می شوند که ما ‏باید در درون خود خصیصه ای بنام شباعت داشته باشیم تا بتوانیم این ‏مانع بیرونی یعنی ترس را از سر راه برداریم
فضیلت خلاقیت و ابتکار: این فضیلت به کشف حقایق جدید برای نوع ‏بشری می انجامد
فضیلت گشاده دستی :متضمن اداره درست ثروت است ‏
فضیلت خودآیینی: اتکا به قوای طبیعی خود در عمل و انتخاب و شکل ‏دادن به عقاید

فضیلت خویشتن داری: که تدبیرو تنظیم شهوات متناسب با نیازهای ‏انسانی، بطور مثال اگر برای دفاع از مظلوم مانع بیرونی بنام تطمیع ‏قصدجلوگیری از این کاررا داشته باشد برای برداشتن این مانع و ‏رسیدن به هدف باید فضیلت خویشتن داری داشت داشته ‏
فضیلت حکمت عملی: این فضیلت وساطت بین فضایل را شکل می دهد ‏مثل ‏
وقتی که برای یافتن مصداق شجاعت از میان تهورر و بزدلی هستیم ‏تلاش می کنیم از دید افلاطون این فضیلت عقل را قادر می سازد کار ‏کرد خوبی داشته باشد
فضیلت اعتماد: علم به اینکه چه وقت به دیگران باید اعتماد کرد، ‏یاچقدر دیگران ‏
از حیث رابطه شان با ما اعتمادپذیرند
فضیلت یکپارچگی ذهنی: متضمن کلی بون یا وحدت در خویشتن است ‏این فضیلت از مهمترین فضایل است.‏
فضیلت خیر خواهی: فرد برای تامین خوشبختی دیگران برانگیخته می ‏شود
فضیلت سخاوت: بخشش ثمر بخش به دیگران به گونه ای که ما یه ‏شرمساری  آنان نشود
فضیلت تامل : از دید افلاطون تامل یعنی بهترین کار در مجموع چیست  ‏‏( پایان ) ‏
منابع: ‏
‏۱-فضایل ذهن  مولف:لیندا زگزبسکی مترجم:امیرحسین خدا پرست ‏نشرکرگدن
‏۲- فضیلت  مولف ریچاردباتلی مترجم امیرحسین خداپرست  ‏
‏۳-چرا به علم اعتمادکنیم مولف:نیومی اور سکیز مترجم:میثم محمد ‏امینی نشر فرهنگ نو  ‏
‏۴- فضیلت ها ناچیز: مولف:ناتالیا کنیز بورگ ،مترجم :محسن ابراهیم ‏نشرفکرروز
‏۵ -فیلسوفی در تعمیر گاه،مولف:متیل بی کرافورد مترجم: حامد ‏سوهانی ‏
انتشارات ترجمان علوم انسانی

پاسخی بگذارید