رئیس جمهور گفت: در قوانین برنامههای سوم و چهارم کشور سلامت مردم در اختیار بازار بود. یعنی اگر کسی پول داشت و بیمار میشد بیماریاش خوب میشد.
مسعود پزشکیان رئیس جمهور در چهاردهمین
همایش نخبگان کشور و در روز ملی نخبگان، در سالن اجلاس سران ضمن تسلیت شهادت سید مقاومت
و همراهان عزیزش، گفت: در دوره شاه یک محصل معمولی بودم و ادعای نخبگی هم نداشتم. دیپلم
هنرستان گرفتم و برای خدمت سربازی به زابل اعزام شدم و در آن دوران متوجه شدم دنیا
را باید جور دیگری نگاه کرد، چون دیدم در جامعه نمیتوان با شیطنتهای کودکانه زندگی
کرد و باید جور دیگری بود.
وی افزود: از نظر اجتماعی در یک خانواده
معمولی در شهری کوچک بودم و پدرم هم پولی نداشت و کارمند معمولی بود، اما تصمیم گرفتم
که وارد رشته پزشکی شوم.
پزشکیان تاکید کرد: در ۵ -۶ ماه بدون معلم
و امکانات درس خواندم و چون تصمیم گرفته بودم همه مصائب و مشکلات این راه را تحمل کردم.
فکر هم نمیکردم روزی به دانشگاه بیایم؛ مانند امروز که اصلاً فکر نمیکردم که رئیس
جمهور شوم.
رئیس جمهور ادامه داد: در دوران تحصیل در
دانشگاه تلاش کردم تا به مردم خدمت کنم تا آنها اعتقادات ما را باور کنند، چون آن زمان
چپیها بیشتر در دانشگاه بودند و در رشته پزشکی هم حضوری پررنگ داشتند.
پزشکیان با اشاره به وقوع انقلاب اظهار
کرد: پس از آن انقلاب شد، جنگ شد و بنده در لشکر عاشورا حضور داشتم. آن زمان در تمام
عملیاتهای لشکر عاشورا، عملیاتی نبود که انجام شود و بنده در آن عملیات نقشی نداشته
باشم و چه مستقیم حضور داشتم و یا چه در پشت جبهه مشغول تدارکات برای لشکر بودم.
رئیس جمهور افزود: آن زمان در امتحان کتبی
که برگزار شد در کل کشور دوم شدم، به گونهای که استادان بنده باور نمیکردند من با
آن همه بازیگوشی دوم شوم اما با این نگاه درس را میخواندم تا برای آنکه مشکلات مردم
را حل کنم نه آنکه به پست و پولی برسیم؛ تا الان نه مجوز مطب گرفتم و نه مطب و سهامی
دارم.
رئیس جمهور با اشاره به لزوم حل مشکلات
مردم گفت: درد ما این است که چرا نباید در مملکتمان، نتوانیم مشکلات مردم را خودمان
حل کنیم. این درد مرا به سیاست کشاند چون دیدم در زمان نمایندگی با یک تصمیم میتوانم
بسیاری از مشکلات مردم را حل کنم و این امر فقط با پزشکی حل نمیشد.
وی با انتقاد از قوانین بهداشت و درمان
در برنامههای سوم و چهارم تاکید کرد: در قوانین برنامههای سوم و چهارم کشور سلامت
مردم در اختیار بازار بود. یعنی اگر کسی پول داشت و بیمار میشد بیماریاش خوب میشد.
در حالی که سلامت از نظر علمی غیر قابل واگذاری به بازار است و نمیشود گفت چون تو
پول نداری نمیتوان تو را عمل کرد.