زهره نعلبندی
مدارس غیر انتفاعی و غیر دولتی اگرچه در ابتدای تاسیس، کمکی برای سیستم آموزشی کشور محسوب میشد، اما این مدارس اکنون معایب و البته چالشهای مختلفی را به همراه دارند.
یکی از مهمترین مزایای مدارس غیر انتفاعی، امکانات رفاهی بیشتر و تعداد اندک دانش آموزان این مدارس است که اداره کلاس و توجه به وضعیت دروس تک تک دانش آموزان را برای معلمان و دبیران و کادر اجرایی مدرسه آسانتر میکند.
اما امکانات رفاهی بیشتر برای دانش آموزان جزو مسائلی است که هم میتواند برای دانش آموزان مفید و هم زیانبار باشد؛ چرا که عمده ما معتقد هستیم در بسیاری موارد افراد از سختیها به مرحله رشد میرسند، چنین دانش آموزانی در فضای مدرسه و کلاس اگر برخی از سختیهای قابل تحمل را ببینند کنار آمدن با سختیها را در این سن حساس بهتر میآموزند اما عمده این مدارس در رقابت با یکدیگر و تلاش برای جذب دانش آموزان بیشتر، هرساله امکاناتی را بر امکانات قبلی خود میافزایند تا بهتر بتوانند دانش آموزان بیشتری را جذب کنند.
دریافت هزینههای هنگفت توسط این مدارس که جز سهمی اندک از آن نصیب معلمان نمیشود و فقط سختی کار را برای آنان بیشتر میکند و معلم زیر بار بی توجهی دانش آموز به ستوه میآید سود دیگری برای معلمان ندارد.
پرداخت شهریه سنگین از سوی والدین برای تدریس فرزندشان در مدارس غیر انتفاعی موجب سخت شدن کار برای دبیران و معلمان این مدارس شده تاجاییکه با کوچکترین سختگیری از سوی دبیر یا کادر مدرسه، برخی از این بچهها پرداخت هزینه سنگین به مدرسه را بهانه میکنند و به راحتی میگویند "اگر مدرسه با ما کنار نیاید هزینهام را پس میگیرم و به سراغ مدرسه دیگری میروم" و یا اینکه "آمده ام مدرسه غیر انتفاعی که سختی نبینم " و جملاتی مشابه این جملات که گوش عمده دبیران این مدارس با آنها آشنا است.
در حقیقت این دانش آموزان کاملا به فضای رقابتی بین مدارس غیر دولتی آگاهی دارند و با همین بهانه و ترفند از زیر بار بسیاری از مسئولیتهایی که یک دانش آموز برعهده دارد فرار میکنند و دروس خود را جدی نمیگیرند و فضای مدرسه را مکانی برای تفریح و سرگرمی و نه محیطی برای آموزش و تربیت تلقی میکنند.
از سوی دیگر مدیریت و کادر مدرسه نیز در بسیاری از موارد به دفاع از دانش آموز میپردازند و خطاب به معلم میگویند "سعی کنید با آنها کنار بیایید" چون هیچ جوره نمیخواهند حتی یک دانش آموز را از دست بدهند و همان یکنفر هم برایشان سود مادی به همراه دارد.
این درحالیست که والدین با آرزوی تحصیل فرزندان خود در مدارسی با استانداردهای آموزشی قوی تر از مدارس دولتی و تحقق آینده درخشان برای آنها هزینههای مربوط به مدارس غیر دولتی را متقبل می شوند، اما در بسیاری موارد سختگیری کمتر این مدارس نسبت به دانش آموز به دلایل مذکور نه تنها این آرزوی پدر و مادرها را محقق نمیسازد، بلکه فرصتی برای فرار از درس را برای دانشآموز فراهم میکند.
البته در این میان نقش والدین را نیز نباید نادیده گرفت گله برخی از بچهها از مدرسه و برخی از معلمان دلسوز و تا حدی سختگیر و انتقال آن به نفع خودشان به خانواده و تحریک احساسات عاطفی آنان، موجب میشود در شرایطی که وضعیت ضعف دانش آموز در دروس مختلف به والدین منتقل میشود آنها هیچ عکس العمل قابل توجهی نشان ندهند و در برخی موارد حتی معلم و دبیر را مقصر جلوه دهند و به دفاع نا بجا از فرزند خود بپردازند.
در برخی از مدارس غیر انتفاعی نیز متاسفانه نمره فروشی مرسوم شده است؛ برخی از معلمان برای آن که استاندارد پایین آموزش در کلاسهای درسی خود را پنهان کنند، نمراتی بالاتر از نمره واقعی دانش آموزان در کارنامه ثبت میکنند که البته برگزاری امتحانات نهایی در برخی از پایهها این مشکل را تا حدی مرتفع ساخته است.
خلاصه کلام مدارس غیر انتفاعی داستان و قصه بلند بالایی دارند که در اینجا مجال پرداختن به کلیه چالشها و البته مزایای این مدارس نیست، از این رو به همین میزان اکتفا میشود، باشد که مفید واقع شود.