گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1403/11/13 12:46
شناسه : 410539
سمانه نظری کهکی ‏
در روزگاری که خاک ایران زیر چکمه‌های استبداد و ظلمت‌بانان ناله ‏می‌کرد، بارقه‌ای از امید در افق تاریخ نمایان شد. دوازدهم بهمن ‏‏۱۳۵۷، روزی که اراده‌ آهنین و روح بلند مردی بزرگ، طلیعه‌گر ‏انقلابی در دل دیارمان گردید. امام خمینی (ره)، آن معمار بزرگ انقلاب ‏اسلامی، با بازگشت خویش به وطن، عهد و پیمانی نو با مردم این ‏سرزمین بست که هنوز هم در قلب‌ها زنده است.‏
ساعت‌های پرتنش و انتظار به پایان رسید و هنگامی که پای آن مرد ‏خدا به خاک ایران رسید، مردم در هوای سرد بهمن متجلی شدند تا ‏عشق و ایمان خود به آزادی را فریاد زنند. در آن روز، آداب و رسوم ‏سنتی ایرانیان در هم آمیخت با جهاد و ایستادگی؛ به‌گونه‌ای که ‏خیابان‌ها مملو از جمعیت مومنی گشت که به جانبازان و شهیدان انقلاب ‏وعده داده بودند. آنان با قلب‌هایی پر از امید و چشم‌هایی منتظر، نه ‏تنها به استقبال امام، بلکه به استقبال سرنوشت خویش می‌رفتند.‏
امام خمینی (ره) با لحنی آمیخته از محبت و صلابت، بر عزم و اراده‌ی ‏ملت ایران تأکید کرد و تاکید نمود که آنان باید در صحنه باشند و با ‏وحدت و همدلی، انقلاب را به سرانجام برسانند. آن لحظات تاریخ‌ساز، ‏نشان از آگاهی و بیداری یک ملت داشت که دست در دست هم، برای ‏تحقق آرمان‌های بزرگ خود و پایان دادن به ظلم و فساد در تلاش ‏بودند.‏
ورود امام به ایران، سرآغاز نه تنها یک انقلاب سیاسی، بلکه یک ‏تحول فرهنگی، اجتماعی و مذهبی بود. این بازگشت، نه تنها یادآور ‏تاریخ و گذشته‌ی پرشکوه ایران اسلامی بلکه نویدبخش نسلی نو و ‏اندیشه‌ای جدید بود که می‌توانستند مرزها را درهم بشکنند و افق‌های ‏نوین را ترسیم کنند. در دل مردم، این حس متبلور شد که آرزوهای ‏دیرینه‌شان برای دستیابی به آزادی، عدالت و کرامت انسانی به حقیقت ‏خواهد پیوست.‏
پس از ورود امام، شور و شوق بی‌نظیری به جامعه‌ای که سال‌ها در ‏سایه‌ی ظلم قرار داشت، دمید. جمعیت خروشان، با دستانی پر از ایمان ‏و اراده، به جلوی حکومت طاغوت ایستادند و نشان دادند که این ملت ‏هوشیار و بیدار، دیگر تسلیم نخواهد شد. این حضور مردمی، پیام آور ‏وحدت، همدلی و عزم راسخ برای ساختن آینده‌ای روشن، مبتنی بر ‏ارزش‌های انسانی و اسلامی بود.‏
امام خمینی با ورود به ایران، نه تنها به عنوان رهبری دینی، بلکه به ‏عنوان نمادی از انقلاب و استقلال و آزادی، دل‌های ملت را تسخیر ‏کرد. او نه تنها در جستجوی پیروزی بر دشمنان، که در پی احیای ‏کرامت انسانی و عدالت اجتماعی بود. در چشم‌انداز آن روز، به ‏تصوری دست یافت که در آن، امید و آرزوهای خفته‌ی ملت یک‌باره ‏بدل به حقیقت می‌شد.‏
پس از ورود امام، ملت ایران بار دیگر به خود باوری و ایمان به نفس ‏رسیدند. آنان با عزم و شکوه، دست به کار شدند تا در سایه‌ی رهبری ‏امام، سرنوشت خود را رقم زنند. دوازدهم بهمن ۱۳۵۷، روزی است ‏که نشان می‌دهد چگونه اراده و ایمان می‌توانند بر مشکلات فائق آیند و ‏ملتی را در مسیر آزادی قرار دهند. این روز، یادآور استقامت و همت ‏ایرانیان در راستای تحقق آرمان‌های بزرگ است و سرفصل جدیدی را ‏در تاریخ پر افتخار این سرزمین رقم می‌زند.‏
شاید به همین دلیل است که یاد و خاطره‌ی آن روز که امام خمینی (ره) ‏بر سرزمین ایران گام نهاد، همچنان در دل‌ها زنده است. این ورود، نه ‏تنها تاریخی‌ترین رویداد یک ملت به شمار می‌آید، بلکه نماد مشترک ‏آرزوها و تلاش‌هایی است که همواره ایران را به سوی روشنایی و ‏رهایی هدایت کرده است.‏
و اما آغاز دهه‌ی فجر در دل زمستان سرد، هنگامی که برف بر ‏چهره‌ی شهر می‌نشست و سکوتِ سنگینی بر جان‌ها حکم می‌راند، ‏ناگهان جرقه‌ای در تاریکی درخشید. آری، دهه‌ی فجر، نه یک اتفاق ‏ساده، که انفجاری از نور بود؛ طلوعی بی‌مانند در سپهرِ تاریخِ این ‏سرزمین کهن. این دهه، نه فقط یک بازه‌ی زمانی، بلکه مجموعه‌ای از ‏حماسه‌ها، دلاوری‌ها و امیدهای جوانه زده بود.‏
دهه‌ فجر، روایتگر قیامی بود که از اعماق جان‌های تشنه‌ی آزادی ‏برخاست. این قیام، فریادی رسا بود در برابر ظلمت و استبداد، فریادی ‏که با خون جوانان این مرز و بوم، بر دیوارهای تاریخ نگاشته شد. در ‏این دهه، مردمانی از جنس نور، با دستان خالی اما دلی سرشار از ‏ایمان و اراده، به جنگ با سیاهی برخاستند و پرچم رهایی را ‏برافراشتند.‏
این دهه، تجلی‌گاهِ وحدت و همدلی بود. مردمانی با هر عقیده و ‏مسلکی، دست در دست هم دادند و برای رسیدن به آرمان‌های مشترک، ‏شانه به شانه جنگیدند. این دهه، نشان داد که اگر قلب‌ها برای هدفی ‏بزرگ بتپند، هیچ قدرتی یارای مقابله با آن نخواهد داشت. این دهه، ‏تابلویی بود که بر آن، نقش وحدت و یکپارچگی به زیبایی کشیده شده ‏بود.‏
ایام الله 12 تا 22 بهمن، عروجِ امید بود. امید به فردایی روشن‌تر، ‏امید به ایرانی آبادتر، و امید به زندگی‌ای سرشار از عزت و سربلندی. ‏در این دهه، پنجره‌ها به سوی آینده‌ای پر از شکوفایی گشوده شد و ‏روحِ استقلال در کالبدِ این ملت دمیده شد.‏
دهه‌ی فجر، نه تنها یک انقلاب، بلکه یک رستاخیز بود؛ رستاخیزی که ‏امید را به قلب‌های پژمرده بازگرداند.‏
دهه‌ فجر، یادآورِ فداکاری‌ها و از خودگذشتگی‌هاست. یادآورِ مردان و ‏زنانی است که جان خود را در طبق اخلاص نهادند و برای سربلندی ‏وطن، از هیچ چیز دریغ نکردند. این دهه، یادآورِ خون‌های پاکی است ‏که برای آبیاری نهال آزادی بر خاک وطن ریخته شد. یادآورِ ‏زحمت‌کشان و کارگرانی است که با دست خالی و دستان پر از خاک، ‏برای آبادانی سرزمین تلاش کردند. یادآورِ شهدای فجر است که برای ‏آزادی و استقلال، جان خود را فدای وطن کردند.‏
دهه‌ باشکو فجر، نه فقط یک خاطره، بلکه یک الهام است. الهامی ‏برای ایستادگی، برای مقاومت، و برای تلاش بی‌وقفه در راه رسیدن به ‏آرمان‌ها. در این دهه، باید به یاد داشته باشیم که آزادی و استقلال ‏اکنون کشور، هدیه‌ای گرانبهاست که با خون ، ایثار و از خود گذشتگی  ‏هزاران نفر به دست آمده است و باید برای حفظ آن، هماره کوشا ‏باشیم.‏
این ایام عزت آفرین، همچون ستاره‌ای درخشان در آسمان تاریخ ایران ‏می‌درخشد و ما را به یاد ارزش‌های والای انسانی و اسلامی، فرا ‏می‌خواند. این دهه، فریادی است برای آگاهی، برای آزادی و برای ‏آبادانی. در این دهه، باید پیمان ببندیم که راهِ شهیدان را ادامه دهیم و ‏برای ساختن ایرانی آباد و آزاد، از هیچ تلاش فروگذار نکنیم. دهه ی ‏فجر باید یادآور شود که این ملت، با هر پیچ و خم تاریخ، هرگز سستی ‏نکرد؛ بلکه همیشه با ایمان و اراده، از آن‌ها عبور کرد و به آرزوی ‏خود رسید.‏
‏ باید یادآور شود که در این ملت، همیشه یک جوش و خروش وجود ‏داشته که هرگز خاموش نمی‌شود.‏
دهه‌ی فجر، یادآورِ همبستگی مردمانی است که با یکدیگر دست در ‏دست گرفته و به سوی آرمان‌های مشترک حرکت کردند. این دهه، ‏یادآورِ یک ملت است که با هر پیچ و خم تاریخ، هرگز سستی نکرد؛

پاسخی بگذارید