
زهره نعلبندی
حضرت زین العابدین (ع) در پنجم شعبان سال 38 (هجری قمری) در مدینه دیده به جهان گشود و امام حسین(علیه السلام) نام زیبای «علی» را برای ایشان برگزید تا نام و یاد پدر بزرگوارشان حضرت علی مرتضی ( ع) در خاطره ها زنده بماند و فروغ پر نور امامت تداوم یابد.
امام سجاد(ع) در عین آن که زینت عبادت کنندگان، بزرگمرد عبادت و عرفان بود، مجاهد بزرگ فی سبیل الله بود، او در عین آن که کانون علم و اندیشه و معرفت بود، تواضع ویژه ای داشت، و در عین آن که شکوه و جلال و ابهت خاصی داشت، دارای حلم و بردباری و سعه صدر بود.
ایشان در طول زندگی برای انجام مناسک حج و عمره بسیار به مکه می رفت، با این که فاصله بین مدینه و مکه حدود هشتاد فرسخ است، آن حضرت برای انجام عبادت بزرگ حج، گاهی این راه را پیاده می پیمود، و از این که برای انجام عبادت خدا، رنج می کشید، لذت می برد.
از شیوه های زندگی امام سجاد(ع) این که: بسیار متواضع بود، نه تنها از همنشینی با تهی دستان و مستضعفان عار نداشت، بلکه مشتاقانه درکنار آنها مینشست و همچون دوست صمیمی با آنها هم صحبت می شد، بعضی این روش را از آن حضرت نپسندیدند، و از نشست و برخاست آن حضرت با طبقه پایین دست، انتقادکردند، امام سجاد(ع) در پاسخ آنها فرمود:«انی اجالس من انتفع بمجالسته فی دینی; من با کسی همنشین می شوم که از مجالست او به نفع دینم بهره مند گردم.»
یک روز امام سجاد(ع) سوار بر مرکب از راهی می گذشت چشمش به جمعی از بیماران جذامی که در کنار هم نشسته بودند و غذا میخوردند افتاد، آنها وقتی که امام را دیدند او را دعوت به خوردن غذا کردند.
امام(ع) آن روز را روزه بود، به آنها فرمود:
«اگر روزه نبودم، در کنار سفره شما می نشستم.» امام سجاد(ع) آن روز به خانه خود بازگشت، دستور داد غذای مطبوعی آماده کردند، آن گاه همه آن جذامیان را به خانه خود دعوت کرد، آنها به خانه آن حضرت آمدند، امام(ع) در کنار آنها نشست و با هم از غذا خوردند.
ماجرای نهضت کربلا نیز که یک حادثه بزرگ سیاسی بود، امام سجاد(ع) در پیدایش آن و ابلاغ پیام شهیدان و پی گیری نتایج نهضت نقش اصلی را داشت، آن حضرت پس از ماجرای خونین عاشورا، چه هنگام اسارت، و چه هنگام بازگشت به مدینه، در هر فرصتی مردم را بر ضد طاغوت عصر، یزیدبن معاویه می شوراند و ماهیت پلید حکومت خودکامه او را افشا میکرد.