
سیدکمال کیایی طالقانی
دانشنامه ویکی پدیا واژه مهندس را برگرفته از کلمه هندسه دانسته و معانی ذیل را، برای آن برشمرده است.
غیات(کسی که هندسه را به خوبی می داند)، اندازه گیر، تقدیرکننده، محاسب، مساح
انجمن مهندسین آمریکا مهندسی را، کاربرد خلاقانه اصول علمی برای طراحی یا توسعه ماشین ها، ابزارها، ساختارها وفرآیندهای ساخت تعریف کرده است.
سی اف سی راجرز مهندس بریتانیایی، مهندسی را، رویه ای متشکل ازطراحی، ساخت وبه کارگیری هرنوع مصنوع می داندکه جهان فیزیکی ما را به منظور پاسخگویی به نیازهای مورد نظر انسان تغییر می دهد.
دکترمحمدرضااسلامی از اساتید برجسته مهندسی کشوربیان خوبی از مهندسی ارائه کرده است اودر جایی آورده است: دوست دارم فرزندم مهندس شود چرا که زیبای یک مفهوم درخشنده را می بیند، می بیندکه چطور، ریاضیات و فیزیک به حل مشکلات جوامع بشری کمک می کنند. از نظر او مهندسی، جلوه ای شگفت از تمدن بشری است زیرا انسان توانست دانش مهندسی را، از طریق کاربردی کردن ریاضیات و فیزیک، به خدمت جوامع انسانی در آورد.
مهندسی را می توان کنش یافعالیتی قلمداد کرد که با دو حوزه علم و تکنولوژی در ارتباط است مهندسان بابهره گیری از پیش زمینه های علمی، به همراه مهارت ها و بصیرت های فردی، تکنولوژی هارا بر می سازند. بنابراین مهندسان دستی در علم دارند، ودستی دیگر،در تکنولوژی.
علم تلاشی است روشمند برای ارائه تصویری از واقعیت های جهان، که توسط دانشمندان صورت می پذیرد. دانشمندان برای شناخت جهان پیرامون انسان، حدس ها و گمانه هایی از واقعیت برمی سازند، این حدس ها هیچ وقت انطباق کاملی با واقعیت های بیرونی ندارند زیرا واقعیت بیرونی دارای ظرفیت های نامحدود است ولی دانشمند به عنوان یک انسان، ظرفیت ادراکی محدودی دارد، لذا تولیدات علمی که در قالب فرضیه ها بر ساخته می شوند همواره همراه با نقص و کاستی است.
تکنولوژی -که مفهومی فراتراز مهندسی است- برساخته ای است برای رفع نیازهای انسان؛ رانندگی، حسابداری، مدیریت و نظایر آن در زمر تکنولوژی ها جای می گیرند زیرا هدفشان، تغییر واقعیت به منظور رفع نیاز انسان است ولی مهندسی به شمارنمی آیند. مهندسی آن بخش از تکنولوژی است که دارای ویژگیهایی نظیر طراحی، ساخت و بکارگیری مصنوعات برای پاسخگویی به نیاز آدمی است.
تمایزعلم وتکنولوژی(مهندسی):
-علم مجموع برساخته های بشر، برای رفع نیازهای معرفتی آدمی است ولی تکنولوژی ومهندسی برای رفع نیازهای غیرمعرفتی است
-معیار پیشرفت در علم نزدیک شدن به واقعیت ومعیار پیشرفت در تکنولوژی موثر بودن است
- علم نباید از ارزش ها،سنت ها و تعصب ها تأثیر بپذیرد ولی تکنولوژی بدلیل برآوردن نیازهای انسانی وابسته به خواست آدمیان است و از آنها تاثیر می پذیرد.
- علم با توصیف واقعیت سرو کار دارد ولی تکنولوژی با ابداع،ایجاد و تغییرآن.
رابطه علم بامهندسی:
به گفته باسلا، میان علم و تکنولوژی(مهندسی) تا پیش از نیمه قرن نوزدهم، ارتباط نزدیکی برقرار نبود و بخش زیادی از تکنولوژی های ساخت بشر، بطور مستقل از دانش تجربی بر ساخته می شدند، به عبارت دیگر در بسیاری از موارد مهندسان وقتی دستگاهها و ماشین هایی را ابداع کردند و یا از خواص مواد مختلف برای مقاصد عملی بهره می بردند، تبیین علمی برای آن نداشته اند و قوانین علمی پنهان در آنها، سال ها بعد، کشف شدند.به عنوان مثال پزشکان از زمان بقراط بر اثر تسکین دهنده برگ درخت بید پی برده بودند ولی در سال ۱۸۷۹ فلیکس هوفمان شیمی دان آلمانی موفق شد ماده اصلی موجود در برگ درخت بیدرا، که سبب تسکین درد می شود، بطور مصنوعی تولید کند(این ماده آسپرین نام گرفت). اما باز نحوه عمل آن در تسکین درد تا اواخر دهه۱۹۷۰شناسایی نشده بود.
درصنعت هوانوردی نیز شاهد این موضوع هستیم؛ هواپیماها مدت ها بود در آسمان پرواز می کردند ولی نظریات علمی مستتر در صنعت پرواز، مثل نیروی برآ، برای مدتها ناشناخته بود.
نیومی اور سکیزدر کتاب "چرا به علم اعتماد کنیم" با اشاره به این موضوع آورده است فناوری ها پیش از قرن بیستم مستقل از علم نظری پیشرفت کردند و بسیاری از نوآوری های فناورانه، موفقیت تجربی بودند که رابطه شان با علم بعدها روش شد .اما در عین حال جمع عظیمی از معرفت علمی در تار و پود فناوری های روز مره تثبیت شده است مثلاً در تلفن همراه نظریه های متعدد علمی نظیرالکترو مغناطیس، فناوری اطلاعات، علوم رایانه، علم موادو... نهفته است
امروزه علم نقشی مهم در فعالیتهای مهندسی ایفا می کند به گفته واینبرگ در جهان دانش محور کنونی، که علم و تکنولوژی وابستگی زیادی با یکدیگر پیدا کرده اند، در غیاب پژوهش های محض و نظری؛ که هدفشان شناخت ظرفیت های موجود در واقعیت است، فعالیتهای مهندسی و کاربردی نیز دیر یا زود از دست یابی به ظرفتیهای جدید محروم شده و از رشد باز می ایستند.
دکتر علی پایا در مقاله ای در خصوص علم وفناوری آورده است در سال ۲۰۰۵ دانشگاه ام آی تی رشته تازه ای به نام حیات مصنوعی، راه اندازی کرده است این رشته تلفیقی است از مهندسی الکترونیک، زیست شناسی و علوم کامپیوتر؛ که هدف آن بهره گیری از تواناییهای عملی وفنی موجود، برای خلق شکل تازه ای از حیات آلی است که در طبیعت موجود نیست. در این حوزه مهندسان بادانشی که در قلمرو ساخت انواع مدارها و دستگاه ها بدست آورده اند اجزای آلی مانند پروتئین ها را، با اتم ها و مولکولهای دیگر ترکیب کرده تاهستار زنده جدیدی بوجود آید
مهارت ها و دانش های ضروری برای مهندسان:
۱- تحقیق وپژوهش: به منظور کشف راه حل های تازه
۲-توسعه: برای اعمال دستاوردهای تحقیقات و پژوهش ها
۳- طراحی: استفاده از مدلهای جدید مهندسی و تولید آن برای سیستم ها و ابزارها
٤- ساخت و تولید: آماده سازی فضا،احداث سازه ها، سازماندهی منابع، برنامه ریزی وزمانبندی فعالیت ها
۵- راه اندازی: بهره برداری از سیستم ها و محصولات
۶- اخلاق :پای بندی به موازین، آیین نامه ها و استانداردها
۷-پشتکار: پیگیری نظام مند برای پیشبرد فعالیتهای مهندسی، براساس گزارش موسسه فرانکلین، ادیسون برای ساخت لامپ برق سه هزار نظریه را در باره بهترین ماده برای نور پراکنی مورد مطالعه قرار داد.
ضرورت ارتباط مهندسی باعلوم انسانی:
موضوع ارتباط مهندسی و علوم انسانی در سالهای اخیر، مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است، واقعیت این است که نگاه صرف مهندسی نه تنها برای توسعه پایدار کافی نیست بلکه در موارد بسیار می تواند، آسیب های جدی به زیست بوم انسانی وارد کند.
تلاش برخی از استادان مهندسی و توجه آنها به موضوع مهندسی و فلسفه شایسته تقدیر است. دکتر علی خاکی صدیق استاد مهندسی کنترل دانشگاه خواجه نصیرطوسی وبینارهایی را تحت عنوان مهندسی و فلسفه ارائه داده است نکته مهمی که دکترخاکی صدیق به درستی به آن اشاره کرده است این است که، بسیاری از مسائل توسعه ای در کشور- که در حیطه فعالیتهای مهندسی قرارمی گیرند- در پس فرمول ها و معادلات پنهان گردیده است زیرا تمام واقعیت را نمی توان درآیینه فرمول ومعادله مشاهده وتحلیل کرد.از این رو باید از ظرفیتهای علوم انسانی بطورعام وفلسفه بطورخاص برای ارائه مدل های کارآمدتر بهره برداری کرد.
نکته دیگر مرتبط با موضوع بالا این است که حدس ها و گمان های دانشمندان در خصوص حقایق جهان ، همواره دچار نقص و کاستی است زیرا همانطور که قبلاً اشاره شد واقعیت دارای ظرفیتهای نامتناهی است، اما در عین حال ظرفیتهای ادراکی انسان محدود است بنابراین تبیین های علمی همواره توام با نقص و کاستی است این شم و بصیرت مهندسی است که می تواند تا حدی این نقص را جبران کند. بینش هایی که فلسفه درمهندسان ایجادمی کندموجب تقویت نبوغ وبصیرت های آنان می گردد
دکتر پایا درمقاله ای بااشاره به موضوع بالا آورده است: ساخت پل هزاره در انگلستان نمونه ای است از عدم انطباق طرح ها و نقشه ها با واقعیت عملی.
این پل باوجود دقتی که در ساخت آن صورت پذیرفته بود پس از بهره برداری شروع به نوسان کرد و برای مدتی مسدود شد. مهندسان برای حل مشکل بابستن سیم های مفتولی قدرتمند، بخش های مختلف پل را به پایه هایی که در کف رودخانه نصب شده بود محکم کردند و با این کار مشکل نوسان پل، حل شد.
دکترپایا معتقداست قوانین حاکم بر مهندسی، قوانینی پدیدار شناسانه است که ریشه در اندیشه های ادموند هوسرل فیلسوف آلمانی دارد پدیدار شناسی جنبش فلسفی است که به مطالعه ساختار آگاهی و تجربه می پردازد
پایابراین باوراست که، مهندسان می توانند توانایی های خود را در خدمت اهداف عالی انسانی و یا بالعکس قراردهند. بطور مثال کریستوف اینگهوفن معمار آلمانی که به نقش اخلاق در مهندسی باور داشت کوشیده است در طراحی دادگاه بین المللی لاهه، اصول انصاف، قاطعیت، باز بودن و پاسخگوبودن را مورد توجه قرار دهد. در عین حال مهندسانی که اقدام به ساخت و طراحی اتاق های شکنجه و یا سلاحهای ویرانگر کرده اند در مقیاس گسترده، سبب قتل و نابودی شده و توانایی خود را در زمینه های غیر اخلاقی بکار گرفته اند.
صاحب نظر دیگری که به موضوع فلسفه و مهندسی پرداخته است دکتر حافظ عبدالکریمی است که سلسله درس گفتارهایی تحت عنوان فلسفه و معماری ارائه داده است، در این درس گفتارها دکتر عبدالکریمی باارائه موضوعاتی مثل هوسرل و معماری، هایدگر و معماری و نظایران، تلاش کرده است به مبانی فلسفی ای که به کار مهندسان معمار می آید پرداخته شود تا از این طریق، ضمن توسعه و تعمیق ظرفیتهای ذهنی معماران، جامعه معماری کشور،به ارتقا کیفت فعالیتهای معماری دست یابد.
به نظر می رسدمهم ترین آموزه فلسفه و علوم انسانی برای حوزه مهندسی می تواند، تاکید بر عنصر عقلانیت و ضرورت اتخاذرویکردهای نقادانه باشد