گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1403/12/18 12:04
شناسه : 410751

زهرا شایانفر
کارشناس ارشد روانشناسی خانواده

پارکینسون یک اختلال عصبی پیشرونده است ،که عمدتاً بر حرکت و ‏تعادل بیمار تاثیر می‌گذارد و می‌تواند به مشکلات روانشناختی متعددی ‏نیز منجر شود. این مشکلات، شامل افسردگی، اضطراب، بدبینی، ‏اختلالات خواب و تغییرات شناختی هستند. ‏
یکی از مهمترین چالش هایی که در این بیماری وجود دارد، پذیرش ‏این بیماری از سمت بیمار و اطرافیان بیمار است.‏
‏ قطعاً فردی که تا چندی پیش فعالیت‌های شخصی و روزمره خود را ‏بدون کمک گرفتن  از دیگران انجام می‌داده اما، اکنون در راه رفتن، ‏حفظ تعادل، رانندگی، حمل اشیا و بسیاری از کارها دچار ضعف شدید ‏شده است؛ سطح بالایی از ناکامی را تجربه می‌کند. مقایسه امروز با ‏دیروزشان و کم شدن مدام توانایی‌های حرکتی قطعاً یأس و ناامیدی را ‏برای بیمار به همراه دارد.همچنین تغییرات شیمیایی مغز و پایین آمدن ‏سطح دوپامین هم مزید بر علت است که این بیماران افسردگی را ‏تجربه کنند. دراین میان، آشنا نبودن شرایط، ترس از آینده و اینکه آیا ‏در روزهای پیش رو وضعیت او به چه شکل خواهد بود سطح ‏اضطراب این بیماران را افزایش می‌دهد.وباعث ایجاد خلق پایین یا ‏بدخلقی درمبتلاین پارکینسون میشود.‏
‏ حتی پرخوابی و خواب آلودگی در طول روز یا بی‌خوابی که این ‏بیماران را درگیر می‌کند، می‌تواند کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار ‏داده و عاملی بر افزایش تنش‌های عصبی بیمار شود.‏
‏ در بسیاری از زمان‌ها بیماران مبتلا به پارکینسون از قدرت تصمیم ‏گیری مناسب برخوردار نیستند، تصمیمات عجولانه می‌گیرند یا از ‏تصمیماتی که گرفته‌اند دچار پشیمانی می‌شوند. قطعا  این‌ موارد  به ‏سطح شناخت آنها برمی‌گردد. بسیاری از این بیماران دچار مشکلات ‏حافظه تمرکز و تفکر می‌شود. حافظه فعال این بیماران ممکن است ‏دچار خطا و مشکل شود. و در انجام کارها تمرکز کافی و لازم را ‏ندارند.  انزوا و تنهایی در بیمارانی که دچار پارکینسون هستند فروانی ‏دارد.از آنجا که با پیشرفت بیماری از برخی فعالیت‌های اجتماعی دور ‏می‌شوند، غلب دچار احساس انزوا و تنهایی می‌کنند.‏
بیماری پارکینسون علاوه بر بیمار خانواده او را نیز درگیر می‌کند، ‏بنابراین کل سیستم خانواده با بیماری پارکینسون و عوارض آن دست ‏به گریبان خواهند بود. لذا توجه به روحیات فرد بیمار و گرم نگه ‏داشتن محیط خانوادهٔ وی همچنین استفاده از یک روتین و برنامه منظم ‏تغذیه، ورزش و کاردرمانی می‌تواند تا حد زیادی شیب تند بیماری را ‏کاهش دهد و روحیه او را افزایش دهد. انجام بازی‌های دقت، توجه و ‏تمرکز مطالعه کردن و بیان مفاهیم جملات، صحبت کردن ،داستان ‏گویی، همچنین داشتن ساعات همنشینی با دوستان و فضاهای شاد، ‏می‌تواند به این بیماران کمک شایانی کند. قطعاً این بیماری سیر تخریبی ‏خود را دارد، اما تحت نظر پزشک ، استفاده مستمر ، مناسب و به ‏موقع از داروها و توصیه پزشکان بسیار کمک کننده خواهد بود.‏
ودرآخر مراجعه به روانشناس ومشاور برای دریافت کمک های ‏روانشناختی جایگاه ویژه ای دارد.‏

پاسخی بگذارید