گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1404/02/14 11:24
شناسه : 411080
فاطمه مداح نظری - مفهوم حافظه تاریخی با مفاهیمی مانند حافظه ‏جمعی، حافظه اجتماعی و یا به تعبیر دانشمندان حوزه علوم‌سیاسی، ‏سیاست حافظه مترادف است و راه‌ها و روش‌هایی را بیان می‌کند که ‏گروه‌ها و ملت‌های مختلف به‌منظور ایجاد وحدت بیشتر در میان ‏اعضای خود در بیان و بازسازی روایت‌های تاریخی به کار می‌برند. ‏به‌طور واضح‌تر، حافظه تاریخی یا حافظه جمعی به بازنمایی حوادث ‏گذشته توسط یک گروه گفته‌می‌شود، گذشته‌ای که اعضا گروه عموماً ‏در آن سهیم بوده و به‌طور جمعی آن را یادآوری می‌کنند. ‏
حافظه تاریخی هر جامعه یا هویت گروه، شرایط حال و نگرش به آینده ‏اعضا آن گروه یا جامعه را می‌سازد. به‌عبارت دیگر، گروه‌های ‏اجتماعی با توجه به نیازهای خود و بر اساس مقتضیات زمان، اقدام به ‏بازسازی گذشته می‌کنند و عضویت در هر گروه اجتماعی (مانند نسل، ‏ملت، قومیت، مذهب) تعیین‌کننده شناخت فرد از اتفاقات گذشته‌است. با ‏تعریفی ساده‌تر، حافظه تاریخی عبارت است از مجموعه فرآیندهای ‏یادآوری و فراموشی حوادث که در بین اعضای یک گروه، قوم یا ملت ‏رایج بوده و باعث ایجاد مشترکات فکری و فرهنگی در بین افراد ‏می‌شود و آنان را از نظر اجتماعی به یکدیگر نزدیک‌تر می‌کند.‏
هر فرد به‌واسطه مجموعه آموزه‌هایی که از جامعه (گروه، قوم و ملت) ‏فراگرفته، به‌شکل‌های مختلف و از طریق فعالیت‌های به یاد آوردن و به ‏فراموشی سپردن، اقدام به گزینش و غربال اطلاعات، عواطف، ‏احساسات و رخدادهایی می‌کند که در نهایت وی را به ما تبدیل می‌کند و ‏این «ما» برای «من» هویتی است که فرد را از جمله هویت جمعی ‏زبانی یا قومیتی یا نژادی یا ملی یا مذهبی می‌نماید. از همین‌رو حافظه ‏تاریخی جمعی امری پویا است و غالباً با توجه به نیازهای جامعه تغییر ‏می‌کند. از سوی دیگر حافظه تاریخی با گروه مرجع دارای یک رابطه ‏دیالکتیکی و چرخه‌ای است که هر یک از طرفین به دیگری هویت ‏می‌دهد و به آن استحکام می‌بخشد.‏
هویت‌بخشی، حافظه تاریخی ملی را تشکیل می‌دهد. در این تعریف ‏باورها، ارزش‌ها، هنجارها و نهادهای فرهنگی مثل زبان، دین، آداب و ‏رسوم، ادبیات و زبان جای دارد. اگر اقوام و ملل بتوانند مشترکات خود ‏را بشناسند، هم‌بستگی بیشتری پیدا می‌کنند و شهروندان یک کشور ‏متحد می‌شوند، اما با فراموشی این حافظه تمام این مجموعه به خطر ‏می‌افتد.‏
حافظه تاریخ جمعی به لزوم حفظ تراث نسل‌های قبل، به نسل‌های بعد ‏است که بدانند ریشه در خاک دارند و نباید در برابر طوفان‌های عصر ‏فضا و بحران اطلاعات و عصر اینترنت خود را ببازند و تسلیم حوادث ‏بشوند. اساساً مطالعه تاریخ برای گرفتن درس‌ها و عبرت‌ها است، زیرا ‏آزموده‌ها را آزمودن خطا است. بدین جهت نمادهای تمدنی باید حفظ ‏بشوند تا تاریخ و درس و عبرت‌هایش در کوران حوادث گم نشوند.‏
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در یکی از سخنرانای های خود در ‏خصوص حافظه تاریخی ملت ایران فرمودند که حافظه‌ی تاریخی یک ‏ملّت نباید ضعیف بشود. اگر جوانهای ما در سرتاسر کشور این حوادث ‏را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در ‏شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را درست ‏بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتّفاق افتاد، چه کسی بود؛ اینها را باید ‏جوانها بفهمند. ‏
مقام معظم رهبری در ‌بیانیه گام دوم انقلاب بر فراموش نشدن گذشته ‏تأکید دارند؛ بدین معنا که آنچه بوده‌ایم و آنچه تاکنون شده‌ایم، فراموش ‏نکنیم. براساس این تعریف، «انسان انقلابی» انسانی است که «حافظه ‏تاریخی» دارد و نباید مسیری که طی کرده  فراموش کند و به دلیل ‏اهمیت این حافظه تاریخی است که بخش زیادی از بیانیه گام دوم ‏انقلاب، به روایت «گام نخست انقلاب» اختصاص ‌یافته‌ است.به تعبیر ‏مقام معظم رهبری، اگر دیگران تاریخ‌مان را برای ما روایت کنند ‏عرصه را از دست می‌دهیم.‏
بنابراین،‌ نباید بگذاریم که «حافظه‌های تاریخی» پاک شوند. واقعیت ‏این است که دشمن پیوسته می‌کوشد حافظه‌های تاریخی ما را با ‏یکسری اطلاعات جعلی مخدوش کند. به همین دلیل از گذشته ما ‏روایت‌های معکوس ارائه می‌کند تا یکسری رویدادهای غیرموجود را ‏موجود جلوه دهد.‏

پاسخی بگذارید