گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1404/02/14 11:19
شناسه : 411082
زهره مهرنوروزی-حفظ حجاب و پوشش اسلامی از دستورات مهم دین ‏اسلام است که ریشه در آیات قرآن دارد. با وجود این، برخی از زنان ‏به سمت بی حجابی و یا بدحجابی گرایش دارند. این گرایش از عوامل ‏متعددی سرچشمه می گیرد.در دنیای امروز دستگاه های تبلیغاتی غرب ‏با پیشرفته ترین وسیله تبلیغی مثل ماهواره و شبکه های اجتماعی ‏سعی دارد فرهنگ بیگانه را که در بیشتر موارد مخرب است، در ‏کشورهای جهان سوم و مخصوصاً جوامع اسلامی پیاده کند. با توچه به ‏اهمیت حجاب و عفاف با خانم نیره موسوی کارشناس امور دینی  و ‏محمد رضا حسینی کارشناس امور تربیتی به گفتگو نشستیم. ‏
خانم نیره موسوی کارشناس امور دینی گفت: در 31 و 60 سوره نور ‏و آیات 33 و 53 و 59 احزاب، بر مسئله حجاب تأکید شده است، ‏گاهى زنان با ایمان را مخاطب قرار مى‌دهد و گاه همسران ‏پیامبر(ص)را و گاهى نیز با استثناکردن زنان پیر و از کارافتاده، ‏تکلیف بقیه را روشن مى‌سازد؛ به این ترتیب با عبارات مختلف، اهمّیّت ‏این وظیفه اسلامى را بازگو مى‌ کند. ‏

وی بیان کرد: حجاب براى حفظ شخصیت زن، جلوگیرى از انحراف ‏جوانان و مانع گسترش فساد در جامعه اسلامى است. همان‌گونه که ‏اصل پوشیدن لباس براى زنان و مردان منافات با آزادى آنها ندارد، ‏حجاب نیز چنین است. بدون شک، یکى از امورى که به شهوت جنسى ‏دامن مى‌زند، «برهنگى و خودآرایى زنان و مردان» براى یکدیگر ‏است که تأثیر آن، به خصوص در میان جوانان مجرّد، قابل انکار ‏نیست، به گونه ‌اى که مى‌ توان گفت: آلودگى به بى عفّتى رابطه ‏مستقیمى با بى‌حجابى، برهنگى و خودآرایى در انظار عموم دارد؛ حتى ‏طبق بعضى از آمارهاى مستند، هر قدر این مسئله تشدید شود، به ‏همان نسبت آلودگى به بى‌ عفتى بیشتر مى ‌شود؛ مثلًا، در تابستان که ‏به خاطر گرمى هوا، برهنگى زنان بیشتر مى‌ شود، به همان نسبت ‏مزاحمت ‌هاى جنسى افزایش مى‌ یابد و به عکس، در زمستان که ‏زنان، پوشش بیشتر دارند؛ این گونه مزاحمت‌ ها کمتر مى‌شود. بدیهى ‏است که برداشتن حجاب، مقدّمه برهنگى، آزادى جنسى و بى بند و ‏بارى است که مشکلات و مفاسد ناشى از آن، در عصر و زمان ما بر ‏کسى پوشیده نیست.‏
این کارشناس امور دینی تصریح کرد: بى‌ حجابى سبب مى‌ شود که ‏گروهى از زنان، در یک مسابقه بى پایان، در نشان دادن اندام خود و ‏تحریک مردان هوسباز شرکت کنند. این امر در عصر و زمان ما که به ‏خاطرگرفتارى ‌هاى تحصیلى و اقتصادى سن ازدواج بالا رفته و قشر ‏عظیمى از جامعه را جوانان مجرّد تشکیل مى‌دهد، آثار بسیار مخربّی ‏دارد. علاوه بر این، از نظر اخلاقى نیز سبب ناامنى خانواده‌ ها و بروز ‏جنایات مى‌ شود و هیجان ‌هاى مستمرعصبى و حتّى بیمارى‌ هاى روانى ‏را در پی دارد که ثمره آن سستى پیوند خانواده ‌ها و کاهش ارزش ‏شخصیت زن در جامعه می شود. ‏
خانم موسوی بیان کرد: در این میان عده ای روشنفکر نما از روی ‏علم و آگاهی و یا از روی بغض و یا جهالت، مخالف حجاب و پوشش ‏زنان هستند و حجاب را سبب انزوای این قشر از جامعه می دانند. یا ‏اینکه حجاب را یک لباس دست و پاگیر می بینند که با فعالیتهاى ‏اجتماعى مخصوصا در عصر ماشینهاى مدرن سازگاری ندارد و یا ‏اینکه حجاب از این نظر که میان زنان‌ و مردان فاصله مى ‌اندازد، طبع ‏حریص مردان را آزمندتر مى‌ کند، و به جاى اینکه خاموش کننده باشد ‏آتش حرص آنها را شعله ‌ورتر مى‌ سازد. در حالی که: با چشم خود ‏گروه گروه زنانى را مى ‌بینیم که با داشتن حجاب اسلامى در همه جا ‏حاضرند، در اداره‌ ها، در کارگاهها، در راهپیمایی ها و تظاهرات ‏سیاسى، در رادیو و تلویزیون، در بیمارستانها و مراکز بهداشتى، و در ‏مراقبتهاى پزشکى، در دانشگاه . این افراد از رسالت عظیم زن که ‏نقش بسیار مهمی در خانواده و تربیت فرزندان برای ساختن یک ‏اجتماع سالم و آباد و پر حرکت دارد، بى‌ خبرند. ‏
این کارشناس امور دینی گفت: علل پدیده بی حجابی یا بدحجابی باید از ‏جنبه فردی و اجتماعی در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و یا سیاسی ‏مورد بررسی قرار گیرد. باکمال تاسف باید اذعان داشت که بعد از ‏انقلاب اسلامی به خیلی از مقوله ها و مخصوصاً موضوع حجاب توجه ‏منطقی و جدی نشده است. به عنوان مثال برای حجاب اسلامی، تعریف ‏دقیقی ارائه نشده و الگو های مناسب اسلامی- ایرانی و نوع پوشش ‏زنان مشخص نشده است. از طرفی، افراط و تفریط که گاهی منجر به ‏سهل انگاری نسبت به حجاب، بر خورد همراه با خشونت و در گیری ‏لفظی و بدنی موجب بدبینى و تنفر مردم و بویژه زنان به موضوع ‏حجاب شد. در این مجال به برخی از علل گرایش به بدحجابی اشاره می ‏شود.‏
‏ در ادامه محمد رضا حسینی کارشناس امور تربیتی اظهارداشت: یکی ‏از عواملی که موجب می شود تا برخی از خانم ها و دختران به سمت ‏بی حجابی و یا بدحجابی گرایش پیدا کنند، پندار ارزش در جامعه است. ‏آنان تصور می کنند خودنمایی و تظاهر(بدحجابی) در انظار مردم و ‏جامعه ارزش محسوب می شود. امام علی(ع) درباره این گونه زنان ‏می فرماید: «...وَ إِنَ‌ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِینَةُ الدُّنْیَا وَ الْفَسَادُ فِیهَا...»؛ ‏‏(تلاش و همت زنان در جهت زینت و آرایه های زندگانی دنیا و ایجاد ‏فساد وتباهی در آن است). البته مراد از نساء همه زنان نیست بلکه آن ‏دسته از زنانی که به دنبال فساد و گناه هستند این نوع پوشش را برای ‏نشان دادن خود انتخاب می کنند.‏

‏ ‏
وی تصریح کرد: تهاجم فرهنگی و نفوذ فرهنگ بیگانه یکی دیگر از ‏علل بی حجابی در جامعه است. در دنیای امروز دستگاه های تبلیغاتی ‏غرب با پیشرفته ترین وسیله تبلیغی مثل ماهواره و شبکه های ‏اجتماعی سعی دارد فرهنگ بیگانه از اسلام را که در بیشتر موارد ‏فاسد و مخرب است، در کشورهای جهان سوم و مخصوصاً جوامع ‏اسلامی پیاده کند و فرهنگ خود را بر جهان مسلط کند.‏

این کارشناس امور تربیتی گفت:رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای ‏شورای فرهنگی، اسلامی درباره نفوذ و تهاجم فرهنگ غرب می ‏فرماید: (به نظر من، آن چیزی که امروز مجموعه شما و هر مجموعه ‏ای از زنان که در شکل ها و با هدف های مختلف کار می کنند، بر ‏عهده دارند این است که باور غلطی را که فرهنگ غربی و اروپایی و ‏ده ها سال اخیر در ذهن زن ایرانی وارد کرده است، بزداید. البته باور ‏غلطی هم در گذشته بوده است؛ یعنی گرایش به برخی از شکل های ‏غلط مصرف و تجمل، از گذشته هم وجود داشته است. با ورود فرهنگ ‏اروپایی، این مدگرایی و نوگرایی در مصرف، به شکل عجیبی تشدید ‏شد. این محاسبه شده و پیش بینی شده بود.‏

وی افزود: سردمداران سیاست های غربی – که غالباً صهیونست ها و ‏استعمارگران بودند- به قصدی و با نیتی این کار را کردند. این باورهای ‏غلط را باید بزایید؛ و این نمی شود، مگر با ارائه بحث ها و کارهای ‏اسلامی. اگر این کارها بشود، ریشه این مشکلاتی که گاهی اوقات ‏مطرح می شود. بدحجابی و رواج فساد و فحشاو این چیزها، به خودی ‏خود کنده خواهد شد. این ها غالباً معلولند؛ علل، همان باورها و ‏فرهنگ ها هستند که باید روی آنها کار بشود.‏

حسینی تصریح کرد: یکی از مهم‌ترین عوامل بدحجابی، ضعف ایمان و ‏معنویت است که باعث ضعف حیا می‌شود. ایمان همچون پناهگاهی ‏است که انسان را از افتادن در گناهان حفظ می‌کند؛ چنان‌که قرآن کریم ‏در نازعات آیات40 و 41 می فرماید: «و اَمّا مَن خافَ مقامَ رَبّهَ و نَهیَ ‏النفسَ عَنَ الهوی فاِنّ الجنّةَ هَیَ المأوی»؛ (و اما کسی که از ایستادن ‏در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوا بازداشت، پس ‏جایگاه او همان بهشت است.) امام صادق(ع) نیز با اشاره به ارتباط ‏ایمان و حیا، انسان بی حیا را بی ایمان می دانند: «لا ایمانَ لِمَن لا ‏حیاءَ لَه»؛ (کسی که حیا ندارد ایمان ندارد). پوشش و حیا دو مقوله ای ‏هستند که قابل تفکیک از هم نیستند. زنان با حیا با رعایت حجاب، ‏زینت‌ های خود را به نمایش نمی‌ گذارند. اما زنانی که اسرار و ‏زیبایی ‌های خود را به نمایش می‌ گذارند، پرده بین خود و خدا را ‏دریده ‌اند و به شخصیت و اعتبار خود خدشه وارد می کنند. هرچند ‏حجاب به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، ولی عفاف ‏بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست.‏


وی بیان کرد: گاهی اوقات اگر ابراز محبت در انسان به اندازه نباشد ‏موجب کمبود های شخصیتی در فرد می شود و در پی جبران آن خلأها ‏به راه هایی متوسل می شود. کمبودهای عاطفی در خردسالی و گاهی ‏در بزرگسالی، هویت و شخصیت را به شدت دچار کاستی می کند. ‏آنگاه این گونه افراد چنانچه راهنمایان درستی نداشته باشند، برای ‏جبران آن به شیوه های غیر طبیعی دست می زنند و شخصیتی دروغین ‏و بی پایه برای خود رقم می زنند. بررسی برخورد برخی زنان و ‏دختران در مسئله پوشش کاملاً نشانگر آن است که خودآرایی و ‏خودنمایی نوعی ایجاد شخصیت پنداری است تا با جلب کردن نظرها ‏آفریدن جاذبه، خلأ ها را بپوشانند. انسان موقعیت‌ طلب است و همواره ‏می‌خواهد در میان مردم از جایگاهی درخور توجه برخوردار باشد. ‏چنین جایگاهی به دو صورت حقیقی و کاذب محقق می‌شود. موقعیت ‏حقیقی در اثر تحصیل علم و فضایل اخلاقی به دست می‌آید، اما برخی ‏زنان که فاقد این ارزش‌ها هستند با نمایش زیبایی‌ها و جاذبه‌های طبیعی ‏و ساختگی زنانه خود سعی در جلب توجه دیگران می‌کنند تا به ‏کمبودهای باطنی خود پاسخ دهند.  ‏

حسینی گفت: بسیار فراوان دیده شده که افراد جاهل و ناآگاه در جامعه، ‏مرتکب اعمال زشتى مى‌شوند که دارای صفات رذیله‌اى هم هستند، و ‏هنگامى که آگاهى کافى درباره قبح آن اعمال و مفاسد و زیانهاى آن ‏صفات پیدا مى‌ کنند یا سطح و معارف آنها بالاتر مى‌رود، بکلّى آن ‏اعمال و صفات را رها کرده، یا لااقل به مقدار زیادى از آن مى‌ کاهند. ‏دلیل منطقى این مسأله نیز روشن است؛ زیرا حرکت به سوى صفات ‏والا و اعمال صالحه احتیاج به انگیزه‌اى دارد؛ بدون شک یکى از ‏بهترین انگیزه‌ ها، آگاهى از مصالح اعمال و صفات نیک و مفاسد ‏اعمال و صفات رذیله است.‏

پاسخی بگذارید