گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1404/04/8 11:29
شناسه : 411392
فاطمه مداح نظری - «ترور» در مانفیست رژیم صهیونیستی، جایگاه ‏ویژه‌ای دارد. این رژیم یکی از بزرگ‌ترین نقطه قوت‌های خود را هم ‏همین «ترور» تعریف کرده است. اسرائیل تنها کشوری است که بدون ‏مهابا و بدون الزام به پاسخگویی اقدام به ترور افراد به ویژه ‏دانشمندان هسته ای در کشورهای اسلامی می نماید. ‏
اسرائیل خیلی واضح نشان داده است، رژیمی است که برای رسیدن به ‏اهدافش، از هیچ جرم و جنایتی فروگذار نمی‌کند و «ترور» راه و ‏رسمی است که مدتهاست برای خود برگزیده است. حتی اگر هزاران ‏نوزاد و کودک و زن هم هنگام این ترور‌ها به خاک خون کشیده شوند، ‏این رژیم بی‌اعتنا به خشم جهانیان و با تکیه بر قدرت‌هایی مثل آمریکا ‏به جنایاتش ادامه می‌دهد. جالب اینجاست که غرب برای ترورهای این ‏رژیم سوت کف هم می‌زند تا جایی که وزیر خارجه آلمان می‌گوید: ‏‏«اسرائیل می‌تواند غیرنظامیان را در غزه بکشد تا از خود دفاع کند.»‏
به عبارتی ترور بخشی از «صهیونیسم» است به همین خاطر هیچ ‏زمانی نمی‌توان ترور و صهیونیسم را از یک دیگر جدا دانست و ‏درصورتی که این جدایی رخ بدهد، «صهیونیسم» از معنی تهی ‏می‌شود. نکته جالبتر اینکه وقتی «تاریخ تروریسم» را بررسی می‌کنیم ‏می‌بینیم پایه‌گذار آن بخش افراطی یهود است! در کتاب «تاریخ ‏تروریسم» چاپ شده توسط انتشارات «کمبریج» در این باره آمده ‏است: «اولین گروه تروریستی در طول تاریخ به زیلوتی‌ها می‌رسد که ‏یک جنبش سیاسی – دینی یهودی بود. این گروه در قرن یکم میلادی ‏علیه امپراطوری روم در فلسطین شروع به فعالیت کردند و هدف آنها ‏از این حرکت نیز اخراج رومیان از مناطق یهودی‌نشین بود. ‏افراطی‌ترین گروه زیلوتی‌ها سیکاری‌ها نامیده می‌شدند که با ‏تاکتیک‌های خشن اما مخفیانه علیه رومی‌ها اقدام می‌کردند. به آن‌ها ‏سیکاری گفته می‌شد زیرا همیشه با خود سیکا(خنجر/ دشنه) داشتند و ‏بسیار سازمان یافته فعالیت می‌کردند. سیکاری‌ها زیر ردای خود ‏خنجرهای کوچکی را پنهان می‌کردند و هنگامی که رومی‌ها برای ‏زیارت به کوه معبد می‌رفتند به آن‌ها چاقو می‌زدند. سیکاری‌ها حتی به ‏یهودی‌هایی که با رومی‌ها همکاری داشتند یا داد و ستد انجام می‌دادند ‏حمله می‌کردند. در یک روایت که در تلمود آمده است می‌خوانیم، ‏سیکاری‌ها ذخایر مواد غذایی شهر را از بین بردند تا مردم [یهودیان ‏مجبور شوند به جای مذاکره برای صلح، علیه محاصره رومیان ‏بجنگند.» با بنیان‌گذاری صهیونیسم در قرن 19 میلادی تفکر ترور که ‏ریشه‌های تاریخی داشت جزو ارکان صهیونیسم شد. ترور در ‏صهیونیسم یک چک سفید امضا بود که اجازه می‌داد هر فرد، سازمان، ‏کشور و هر چیزی را که مقابل رشد و گسترش صهیونیسم قرار ‏می‌گیرد حذف کند.‏
کتاب مشهور «برخیز و اول بکش» که توسط «رونان برگمان» ‏صهیونیست نوشته شده است نیز به ترورهای رژیم اشغالگر می‌پردازد. ‏این کتاب کاملا نشان می‌دهد که تفکر تروریسم در میان صهیونیست‌ها ‏یک باور عمومی است. حتی عنوان نام این کتاب برگرفته از بخشی از ‏تلمود است که بیان می‌کند «اگر کسی برای کشتن تو آمد، برخیز و اول ‏تو او را بکش.» دکتر «جوزف ماساد»، استاد دانشگاه کلمبیا درباره ‏تفکر صهیونیست‌ها برای ترور می‌گوید: «به کارگیری جنگ به عنوان ‏صلح چنان در تبلیغات صهیونیستی و اسرائیلی مرکزی است که حمله ‏اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ که منجر به کشته شدن ۲۰ هزار ‏غیرنظامی شد، عملیات صلح برای الجلیل نامیده شد.»‏
ترور دانشمندان به شیوه موساد که بیش از دو دهه در کشور ما اتفاق ‏افتاده، تنها به ایران ختم نمی‌شود بلکه پروژه‌ای است که از سال‌ها قبل ‏توسط موساد و با همکاری آمریکایی‌ها برای کشور‌های اسلامی ‏طرح‌ریزی شده است تا با هر بهانه‌ای، دست آن‌ها را از رسیدن به ‏فناوری‌های هسته‌ای دور نگه دارند.‏
پژوهش‌ها و مطالعات گسترده‌ای که برخی از آن‌ها ساخته و پرداخته ‏محققان و استادان آمریکایی است، نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی ‏و در رأس آن، آمریکا همواره به دنبال عقب نگه داشتن کشور‌های ‏مسلمان از پیشرفت‌های علمی و فناورانه به ویژه در حوزه‌های ‏هسته‌ای بوده‌اند و همیشه آن‌ها را تهدیدی برای موجودیت خود قلمداد ‏می‌کردند. البته شواهد بیانگر آن است که این دشمنی‌ها تنها به سال‌های ‏اخیر برنمی‌گردد بلکه ریشه‌ای تاریخی دارد و در دل آن، تاکنون ‏دانشمندان، محققان و استادان متعددی در برابر زورگویی ‏صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها قد علم کرده‌اند و خم به ابرو نیاورده‌اند تا ‏جایی که دشمنان به ناچار مجبور به ترور این دانشمندان شده‌اند تا ‏بتوانند به اجبار مانع از پیشرفت آن‌ها در فناوری‌های جدید و حوزه‌های ‏هسته‌ای شوند.‏
ترور‌هایی که در دو هفته گذشته به بهانه توقف و نابودی برنامه‌های ‏هسته‌ای ایران و توانمندی‌های نظامی از سوی رژیم صهیونیستی ‏صورت گرفت، ابتدای این راه نبود، بلکه این ترور‌های ناجوانمردانه ‏علیه دانشمندان هسته‌ای کشور، سابقه‌ای بیش از 20 ساله دارد و ‏امروز به اینجا رسیده است که دانشمندان را به همراه خانواده‌هایشان ‏به شهادت رساندند. در گزارشی تحلیلی که از سوی ‏theconversation‏ منتشر شده، آمده است که هدف‌گیری دانشمندان ‏هسته‌ای را به عنوان یک استراتژی ضد تکثیر پروژه‌های هسته‌ای، و ‏عوامل تعیین‌کننده موفقیت مذاکرات کنترل تسلیحات را مدنظر قرار داده ‏است.‏
آنچه در روز‌های گذشته در ایران اتفاق افتاد، ترور همزمان ‏متخصصان و دانشمندان هسته‌ای و نیرو‌های نظامی بود که نابودی ‏تسلیحات هسته‌ای، پدافند‌های هوایی و زیرساخت‌های انرژی کشور را ‏هدف گرفته بود. اما این بار برخلاف عملیات‌های ترور قبلی، رژیم ‏صهیونیستی بلافاصله مسئولیت این ترور‌ها را برعهده گرفت که ‏حکایت از بی‌پروایی دشمن برای انجام شنیع‌ترین کار‌ها دارد.‏
‏«الجزیره» در مقاله‌ای که در سال 2006 منتشر کرده، به وضوح به ‏شمار قابل توجه دانشمندان عراقی ترور شده از سوی رژیم ‏صهیونیستی اشاره می‌کند. این خبرگزاری معتقد است که آژانس ‏جاسوسی رژیم صهیونیستی، موساد در مشارکت با نیرو‌های اشغالگر ‏آمریکایی، دست‌کم 530 دانشمند و استاد دانشگاه عراقی را به شهادت ‏رسانده است. از قرار معلوم، صهیونیست‌ها از‌ آوریل 2003 تا ‏‏2006، شمار قابل توجهی از دانشمندان عراقی را ترور کرده‌اند که ‏شامل حدود 350 دانشمند عراقی و بیش از 200 استاد دانشگاه و ‏شخصیت دانشگاهی می‌شود. این ترورها با هدف نابودی فعالیت‌های ‏هسته‌ای عراق و دانشمندان زیست‌شناسی صورت گرفته است. به نظر ‏می‌رسد این ترور‌ها بعد از ناکامی آمریکا در متقاعد کردن این ‏دانشمندان و استادان دانشگاه برای همکاری با آمریکا انجام شده است.‏
‏«واشنگتن پست» در گزارشی که در سال 2018 در مورد ترور ‏دانشمند موشکی سوریه منتشر کرده بود، اشاره کرد که سوریه، رژیم ‏صهیونیستی را به ترور دانشمند برتر موشکی خود متهم کرد. «عزیز ‏اسبر»، مدیر پژوهشی مرکز تحقیق و مطالعات علمی سوریه بود که ‏حدود 8 سال پیش با انفجار دستگاهی در داخل خودرو جان خود را از ‏دست داد.‏
نمایندگی ایران در سازمان ملل از سازمان ملل خواسته «تهدیدهای ‏مقامات رژیم اسرائیل و ایالات متحده آمریکا به ترور که در نقض ‏آشکار حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد مطرح شده‌اند را به ‏شدیدترین وجه ممکن محکوم نمایند و چنین اظهاراتی را غیرقانونی، ‏غیرمسئولانه و تروریستی برشمارند».‏
‏«امیر سعید ایروانی» سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد ‏سازمان ملل متحد، در نامه‌ای به دبیرکل، رئیس دوره‌ای شورای امنیت ‏و رئیس مجمع عمومی نسبت به اظهارات و تهدیدات بی‌شرمانه مقامات ‏ارشد ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه رهبر معظم انقلاب ‏اسلامی واکنش نشان داد.‏
در تاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۲۵، وزیر جنگ رژیم اسرائیل در مصاحبه‌ای با ‏رسانه‌های اسرائیلی، به‌صراحت رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران را ‏تهدید و از طرح‌های آن رژیم برای ترور ایشان پرده‌برداری کرد. این ‏اظهارات شرم‌آور و غیرقانونی، در هماهنگی کامل با سخنان به‌همان ‏اندازه تحریک‌آمیز رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا بیان شد که ‏نخست در تاریخ ۱۸ ژوئن و بار دیگر در روز جاری، ۲۷ ژوئن ‏‏۲۰۲۵، مطرح گردید. وی در این اظهارات رهبر معظم جمهوری ‏اسلامی ایران را «هدف آسان» توصیف کرده، اعلام نمود که «دست‌کم ‏فعلاً قصد نداریم وی را حذف کنیم»، و همچنین ادعا کرد که «مانع از ‏آن شده است که اسرائیل یا نیروهای مسلح ایالات متحده، به زندگی ‏ایشان پایان بدهند.»‏
چنین تهدیدات عامدانه و بی‌پروایی از سوی مقامات ارشد، نقضی جدی ‏منشور ملل متحد، به‌ویژه ماده ۲ بند ۴ آن محسوب می‌گردد؛ ماده‌ای ‏که صراحتاً هرگونه تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی یا ‏استقلال سیاسی هر کشور را ممنوع می‌سازد. این تهدیدات همچنین ‏اصول شناخته‌شده حقوق بین‌الملل، از جمله اصل مصونیت رؤسای ‏کشورها را نقض کرده و مصداق آشکار تحریک به تروریسم دولتی ‏به‌شمار می‌رود. افزون بر این، کنوانسیون‌های بین‌المللی ضد تروریسم ‏و قطعنامه‌های متعدد مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد، ‏همگی بارها تأکید کرده‌اند که تروریسم در تمامی اشکال و مظاهر آن، ‏صرف‌نظر از انگیزه یا منشأ آن، عملی مجرمانه و غیرقابل توجیه ‏است.‏
آنچه موجب نگرانی خاص است، آن است که این اظهارات تحریک‌آمیز ‏به ترور که از سوی مقامات جنایتکار رژیم اسرائیل مطرح شده‌اند، نه ‏به‌عنوان مواردی منفرد گذرا یا صرفاً تصادفی، بلکه به‌عنوان بخشی از ‏یک کارزار بلندمدت و نظام‌مند تروریسم دولتی علیه جمهوری اسلام ‏یایران مطرح هستند؛ آن‌هم توسط رژیمی که در تاریخ ۱۳ ژوئن ‏‏۲۰۲۵، تجاوز نظامی گسترده، بی‌دلیل و برنامه‌ریزی‌ شده‌ای را علیه ‏جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده و دارای سابقه‌ای مستند از اقدامات ‏تروریستی برون‌مرزی و دولتی، ترورهای هدفمند، حملات مسلحانه ‏عامدانه از جمله قتل مقامات، دانشمندان هسته‌ای و شهروندان ایرانی و ‏نیز حمله به زیرساخت‌های غیرنظامی و تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ‏است. چنین تهدیداتی، با تلاش برای عادی‌سازی ترور به‌عنوان ابزاری ‏در سیاست خارجی، سابقه‌ای خطرناک ایجاد کرده و بیانگر بی‌اعتنایی ‏آشکار به نظم حقوقی بین‌المللی است. جامعه بین‌المللی نباید در برابر ‏چنین نقض‌های آشکار و فزاینده‌ای از حقوق بین‌الملل، سکوت اختیار ‏کند.‏

پاسخی بگذارید