فلسفه وجودی حکومت اسلامی در احقاق حق و برپایی عدالت نهفته است .
عدالت در تمام حوزهها ، هم مسائل اقتصادی و مدیریتی و هم مسائل فرهنگی و هم عدالت در انجام تکالیف و احقاق حق عامه مردم در واقع معنای حکومت در فقه اسلامی این است که بتواند حقی را احقاق کند واگرحقی از کف کسی رفته ، بتواند آن را به صاحب حق برگرداند ، یعنی آب رفته را به جوی برگرداند .
اگر این معنی واقع شود ، بهترین دلیل برای برپایی نظام اسلامی محقق شده است .
اما اگر قرار باشد عدالت فقط در زبان با گفتار مطرح باشد و دانسته یا ندانسته حقوق اقشار مردم یا طبقه خاص یا عامه مردم ضایع شود آن حکومت به مقصدش نرسیده و اصولاً فلسفه وجودیش مورد تشکیک است .
حضرت علی علیه السلام ، امیر مومنین فرمود : این حکومت به قدر این کفش یا بند این کفش برای من ارزش ندارد : بعد فرمود : الَّا أَنْ أُقِيمَ حَقّاً ، مگر اینکه حقی را اقامه کنم .
رهبر معظم انقلاب در همین راستا در 3شهریور ۱۳۷۲ اینگونه بیان کردند : در تمام آثار دینی هدف و غایت برای حرکت جامعه اسلامی تشکیل جامعه عادله است .
راجع به امام زمان علیه السلام این همه اثر هست در اغلب اینها گفته میشود ، که آن بزرگوار تشریف بیاورند تا اینکه جهان را پر از عدل کنند ".
بنابراین در نظام اسلامی هم دولتمردان باید گامهای استوار خود را در ارائه الگوی کشوری عدالت محورروبه پیش بردارند ، میباید عدالت را در واقع جامعه خودمان تجسم ببخشیم بر روی دست بگیریم . ( رهبر معظم اانلاب 16 تیر ماه )
یکی از اهداف انتخابات ایجاد عدالت سیاسی و مدنی در جامعه است . جامعه اسلامی، نیز از بدو تاسیس ، توسط امام عظیم الشأن انقلاب بر اجرای این اصل مترقی و دموکراسی دینی تاکید فراوان داشت .
عدالت هم در اجرای انتخابات و هم اجرای عدالت توسط منتخبان مردم ، یعنی عدالت در انتخابات و عدالت در اجرای مصوبات مجلس یا هر نهادی که از طریق مردم انتخاب میشود.
مقداد رحیمی