سکوت کنوانسیون حقوق کودک ؛
گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1402/11/10 11:35
شناسه : 405593
مهدی توکلیان
کارشناس رسانه ‏
زندگی شهرنشینی و فرهنگ وابسته آن، دارای ویژگی‌های خاص ‏شهری و شهروندی است. در کلانشهرها انسان بسیار بیشتر از ‏دیگرانی که در روستایی ساکت و آرام یا شهری کوچک  به ‌سر ‏می‌برند، در معرض تصمیم و کنش‌ ذهنی قرار می‌گیرد. روح و روان ‏انسان شهرنشین که هر روزه در برابر ارتباطات روزمره با آدم‌ها و ‏وقایع گوناگون قرار می‌گیرد، بسیار تحریک‌پذیر و پرتنش است. ذهن ‏شهروندان کلانشهرها هر لحظه در حال تصمیم‌گیری تازه و جدیدی ‏برای بهتر و ساده‌تر زندگی کردن است. هنگام عبور از خیابان، ‏رانندگی، ارتباط‌های کاری، دوستانه و عاطفی با دیگران هر لحظه در ‏حال تنظیم کنش و واکنش‌هایش است. بنابراین بسیار بیشتر از دیگر ‏شهرنشینان و روستانشینان در معرض تحریک و مبارزه هنجارها و ‏ناهنجارها در خویش است. آنچه موجب می‌شود، یک نفر در موقعیتی ‏خاص (مثلا زمانی که کسی در هنگام عبور از پیاده‌رو به او تنه زده و ‏کنترل اش را به هم زده است) تصمیم خاصی بگیرد از فرهنگ و ‏تربیت ویژه‌ای که از آن برخاسته است، نشأت می‌گیرد؛ بنابراین لزوم ‏اهمیت فرهنگ و حتی خرده‌فرهنگی که سازنده خلقیات، عادات و ‏روحیات انسانی است بیش از پیش احساس می‌شود.‏
واکنش‌ها به مسائل روزمره در زندگی شهرنشینی بسیار مهم است. گاه ‏این واکنش‌ها سبب فاجعه‌ای می‌شود و گاه اثرش تنها بر روح و روان ‏افراد دیده می‌شود. عوارض اجتماعی‌ای که واکنش‌های توده آدم‌ها در ‏سیستم پیچیده و گاه نابسامان زندگی شهری برجای می‌گذارد سبب ‏زیان‌های عمده مالی، روحی و روانی می‌شود. واکاوی دقیق و ‏درونمایه بررسی آسیب‌های پنهان روحی و روانی ناشی از زندگی در ‏کلانشهرها به منشأ تأثیرات مخرب و راهکارهای پیشگیری و درمان ‏آنها می‌پردازد. در فضای شهری که بوق زدن‌های پی‌درپی در ترافیک ‏یا در آمد و شد شهری یک رفتار ناهنجار و عصبی است، درصورت ‏استمرار و شدت آن تبدیل به یک سندروم می‌شود و حتی می‌تواند ‏فراگیر شده و همچون یک ویروس واگیردار به سایر رانندگان سرایت ‏کرده و دیگران را نیز وادار به بوق زدن کند و نتیجه آن تولید آلودگی ‏صوتی و ایجاد آسیب‌های عصبی در تمامی کسانی است که در معرض ‏شنیدن صدای بوق قرار می‌گیرند، عدم‌رعایت حقوق مسلم و بدیهی ‏شهروندان بنا بر تعریف جریان غربگرا از شهروند جهانی نمی‌تواند ‏مردم بخشی از دنیا را با دوگانه صفر و 100 مواجه کند و هرگونه ‏بی‌توجهی به حقوق شهروندان و سکوت در برابر اینگونه نابرابری ‏قابل توجیه نیست.‏
در روزگاری که شهرنشینی و شهروندی در شهری یا کلانشهری در ‏هر نقطه از دنیا با آسیب‌ها و معضلات فراوانی روبه‌روست و تبعات و ‏آثار آداب و رفتار شهروندی تا مدت‌های طولانی در جامعه تأثیر ‏می‌گذارد باید به این سؤال اساسی پاسخ داد که در برابر حجم عظیمی ‏از اتفاقات ناگوار و تلخ این روزهای غزه، چه چیزی می‌تواند ‏پاسخگوی تخریب‌های رفتاری فردی و جمعی مردمان مظلوم و مقاوم ‏فلسطین باشد؟ چرا مدعیان شهروند جهانی درخصوص این گروه از ‏مردم مظلوم جهان هیچ واکنشی از خود نشان نمی‌دهند؟ واکاوی و ‏تحلیل محتوای رسانه‌های توسعه یافته جهانی در بخش‌های گوناگون و ‏نوع ارتباط تعریف شده آنها، هر انسان دارای فطرت و آزاده‌ای را به ‏پیدایی این مسئله و روندی تازه در مواجهه کشورهای معاند با مردم ‏مقاوم مقاومت و فلسطین، آگاه می‌سازد. این آگاهی و ترسیم پیش رو ‏که ورای ظاهر و اهداف رسانه‌های جهانی، هدف‌های پنهان و ‏زنجیره‌ای را نمایان می‌سازد دارای ترکیب واژگانی هماهنگ است که ‏دائم از نظر چیستی تغییر می‌یابد، اما در ضرباهنگ‌هایی یکسان ضربه ‏زدن به امنیت جهانی و تخریب جبهه مقاومت و در نهایت اسلام‌هراسی ‏را مدنظر دارد. آیا سکوت هدفمند رسانه‌های مدعی صلح و دمکراسی ‏در دنیای معاصر در برابر این حجم از ناجوانمردی و کشتار دسته‌جمعی ‏جمعیت مظلوم شهروندان فلسطین دلیل قانع کننده‌ای دارد؟ در پی ‏‏۲۳روز حملات بی‌وقفه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، ۸۳۰۶نفر به ‏شهادت رسیدند که ۳۴۵۷کودک و ۲۱۳۶ زن هستند. ۲۱هزار و ۴۸ ‏تن نیز مجروح شدند. کمیساریای کل آژانس آوارگان فلسطینی در ‏سازمان ملل گفته یک میلیون نفر یا به‌عبارتی نیمی از جمعیت غزه طی ‏‏3 هفته از شمال نوار غزه به ‌سمت جنوب آواره شدند. رئیس دفتر ‏اطلاع‌رسانی حماس در غزه اعلام کرده در نتیجه حملات جنایت‌کارانه ‏رژیم صهیونیستی به غزه بیش از ۵۰درصد واحدهای مسکونی تخریب ‏شده است و به عبارتی این سوال را از مدعیان مطالبه‌گر حقوق بشر ‏در حوزه جهانی باید پرسید که در برابر این معضلات و مشکلات ‏شهروندان غزه، جز سکوت و بی‌تفاوتی آیا واکنشی داشته‌اند؟ ‏کنوانسیون‌های بین‌المللی که همواره داعیه مسئولیت کیفری اتفاقات ‏جهانی را دنبال می‌کنند در این بازه زمانی دنبال‌کننده مصوبات کدام ‏کنوانسیون ‌در چارچوب میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هستند ‏و درباره کودک‌کشی انجام شده که با کنوانسیون حقوق کودک در تضاد ‏است، چگونه و چرا سکوت کرده‌اند؟

پاسخی بگذارید