محمدحسن فیروزعلیزاده
تیم ملی ایران تاکنون ۳بار قهرمان جامملتهای آسیا شده که هر ۳مرتبه که پیاپی هم بوده اند به سالهای دور برمیگردد؛ 1347تهران با مرحوم محمود بیاتی که در دیدار پایانی ایران در شرایطی در مقابل رژیم صهیونیستی صفآرایی کرد که با یک تساوی نیز به قهرمانی میرسید ولی اسرائیل برای قهرمانی نیاز به برد داشت. این بازی در حضور ۳۰۰۰۰ تماشاگر برگزار شد و ایران توانست با گلهای بهزادی و قلیچخانی در مقابل تک گل حریف با نتیجه ۱–۲ پیروز و فاتح جام شود. 1351بانکوکه با شادروان محمد رنجبر که بازی پایانی برابر کره جنوبی روز ۲۹ اردیبهشت سال ۱۳۵۱ خورشیدی در حضور ۱۵۰۰۰ تماشاگر در ورزشگاه ملی بانکوک برگزار شد و در خاتمه با نتیجه ۱–۲ به سود ایران پایان یافت. گلهای ایران را علی جباری و حسین کلانی (در وقت اضافی) به ثمر رساندند. و 1355تهران با حشمت مهاجرانی که در دیدار فینال تیم ملی کشورمان به مصاف تیم قدرتمند آن دوران یعنی کویت رفت و با وجود جملات فراوان در نیمه اول دو تیم مساوی شدند. اما در نیمه دوم بر روی سماجت حسن روشن و اشتباه دروازهبان تیم ملی کویت که از محوطه جریمه بیرون آمد و توپ را با دست لمس کرد، یک ضربه کاشته نصیب ایران شد و علی پروین موفق شد تا از روی همین ضربه دروازه کویت را باز کند تا تیم ملی کشورمان ایران در حضور ۱۱۲۰۰۰ تماشاگر برای سومین بار پیاپی قهرمان آسیا شود.. پس از آن، ایستادن بر قله آسیا برای فوتبال ایران طلسم شد و مربیانی که یکی پس از دیگری آمدند و رفتند، نتوانستند این موفقیت را تکرار کنند. حسن حبیبی، ناصر ابراهیمی، پرویز دهداری، محمد مایلیکهن و جلال طالبی مربیان ایرانی بعدی بودند که در جامملتهای آسیا روی نیمکت تیم ملی نشستند و موفق به کسب عنوان قهرمانی نشدند. پس از آن بالاخره نوبت به مربیان خارجی رسید. برانکو ایوانکوویچ در جامملتهای۲۰۰۴ فاصلهای تا کسب عنوان قهرمانی نداشت اما اتفاقات عجیب بازی با چین در نیمهنهایی باعث شد آن تیم زیبا از راهیابی به فینال محروم شود. بعد نوبت به خود قلعهنویی رسید که او هم سال۲۰۰۷ ناکام ماند و در تمام این ۱۷سال یک بند اعتراض داشته که حذفش از تیم ملی بعد از آن مسابقات عادلانه نبوده است. یک دوره هم نوبت به افشین قطبی رسید که شغل اصلیاش «رؤیافروشی» بود و راه به جایی نبرد. ۲دوره بعدی هم تیم ملی در اختیار کارلوس کیروش بود که نهایتا تا نیمه نهایی بالا رفت و بدترین شکست تاریخ ایران در جام ملت ها را مقابل ژاپن نصیب ما کرد، بنابراین اگر امیر تیم ملی را قهرمان کند یا حتی به فینال ببرد، کاری کرده که از عهده محبوبترین مربیان خارجی این سالیان یعنی برانکو و کیروش برنیامده است.
هیچ تردیدی نیست که قلعهنویی در این سالها در صف مقدم حمله به مربیان خارجی بوده است. او خیلی چشم دیدن این گروه از مربیان وارداتی را ندارد و حتی گاهی اگر نرمش هم نشان بدهد، باز ته دلش چیز دیگری است. امیر در همین نشست خبری قبل از بازی با امارات هم ناگهان به کارلوس کیروش هجوم برد و از دورانی یاد کرد که بهزعم او، مربی پرتغالی هرگز مورد انتقاد قرار نمیگرفت. بارها و بارها از زبان قلعهنویی شنیدهایم که تنها فضیلت مربیان خارجی را موی بور و چشم آبی آنها خوانده و گفته اگر فرد دیگری نتایج او را میگرفت، مجسمهاش را میساختند. حالا اما روزگار یک فرصت دیگر به امیر داده تا تئوریاش را در عمل نشان بدهد. قهرمانی احتمالی ایران در آسیا، شورش عملی یک مربی بومی علیه همتایان خارجیاش خواهد بود؛جایی که قهرمانی با توجه به ترکیب پر ستاره در اختیارش و همچنین عدم اقتدار رقیبان قدرتمند در دور گروهی نزدیک تر از همیشه به نظر می رسد و در صورت وقوع می تواند فتحی بزرگ باشد برای جبههای که کمتر از سوی افکار عمومی مورد اعتماد بوده است.
آیا امیرقلعه نویی که تا یک دهه پیش انتصابش به عنوان سرمربی هر تیمی در لیگ برتر تضمین قهرمانی آن تیم به حساب می آمد توانایی دارد رویای نیم قرنی مردم ایران را به حقیقت تبدیل کند؟ ما که بسیار امیدواریم.