تاریخ : 1397/04/25 18:27
شناسه : 163915

گفتگوی روزنامه سراسری شاخه سبز با کارشناس امور چین و آسیا احسان صادقی چیمه
روندهای ناشی از سیاست‌های توسعه ای چین
صادقی در گفتگو با شاخه سبز به سیاست های اقتصادی و توسعه محور چین در قبال کشورهای عربی پرداخت از نگاه وی چین با توجه به ظرفیتهای گسترده سیاسی و اقتصادی خود کنشگری است که به صورت بالقوه می تواند تاثیراتی جدی بر معادلات امنیتی منطقه خلیج فارس و خاورمیانه در دهه های آتی داشته باشد.
فاطمه موسوی زاهد- هر کشوری برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی باید دست به یکسری زیرساخته های بنیادین و ریشه ای بزند تا بتوانند از شرایط اضطراری و بحرانی خارج و رقیب را در آن حالت  متشنج،کیش و مات کند. اگر امریکا الان حرفی برای گفتن دارد به خاطر اشتباهات میدانی و محاسباتی بود که کشورهای اروپایی و امپراتوری بریتانیا در طی جنگ اول و دوم مرتکب شدند. اگر بخواهیم نگاه و سیاست های چین در قبال خاورمیانه را واکاوی کنیم باید به مطالعه و بررسی سیاست ها و برنامه های این کشور در قبال مسائل بین الملل و رابطه ای که با کشورهای جهان دارد بپردازیم خاورمیانه به عنوان منطقه ای که محل تلاقی سه قاره اروپا، آسیا و افریقا است در معادلات ژئوپلیتیکی و قدرت محور نقشه کلیدی و راهبردی دارد علاوه بر این به عنوان منطقه ای که حدود 60 درصد انرژی جهان را تولید می کند برای اقتصاد وابسته جهان وسوسه انگیز و ریسک پذیر است ولیکن به خاطر شرایط حاد امنیتی و سیاسی که بر این منطقه حاکم است چین به صورت محتاطانه و با درایت خاصی قدم در بازیهای این منطقه می گذارد. پکن برای پرهیز از هزینه کردن های مالی و سیاسی  در بحران ها و بی ثباتی های جهانی و منطقه ای که بقیه کشورها مثل روسیه و امریکا وظیفه تامین امنیت  و صلح جهانی را برعهد گرفتند! سعی در تمرکز هر چه بیشتر توسعه ی اقتصادی دارد تا به دنبال آن افزایش قدرت نظامی و تکنولوژی و  به این صورت دامنه سیاست های امنیتی و ژئوپلیتکی خود را به صورت نرم بسط و تعمیق بخشد در این زمینه منطقه خاورمیانه می تواند نقش زیادی در توسعه دپپلماسی زیر ساخت ها و سرمایه گذاریها اقتصادی، امنیتی و ژئوپلتیکی و سیاسی چین داشته باشد. چین برای نیل به هدف های خود در خاورمیانه طی سال های اخیر اتخاذ به تشکیل مجمعی موسوم  " به مجمع همکاریهای کشورهای عربی و چین نمود. ﺳﻪﺷﻨﺒﻪ ۱۰ ﮊﻭﺋﯿﻪ ‏(۱۹ ﺗﯿﺮ ‏) ﻭﺯﺭﺍﯼ ۲۱ ﮐﺸﻮﺭ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺍﻣﯿﺮ ﮐﻮﯾﺖ، ﺷﯿﺦ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻻﺣﻤﺪ ﺍﻟﺠﺎﺑﺮ ﺍﻟﺼﺒﺎﺡ برای شرکت در ﻫﺸﺘﯿﻤﻦ ﻧﺸﺴﺖ " مجمع ﻫﻤﮑﺎﺭﯾﻬﺎﯼ ﭼﯿﻦ ﻭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼﻋﺮﺏ " به پکن سفر کرده بودند در این نشست طرفهای چینی و عربی همچنان بر همکاریهای امنیتی، بین المللی، اقتصادی و فرهنگی تاکید کردند. هشتمین اجلاس مشترک چین و اعراب موسوم به مجمع همکاری های چین و کشورهای عربی در حالی در شهر پکن برگزار گردید که در طول سالهای اخیر شاهد شکل گیری روندهای جدید منطقه ای و بین المللی هستیم که بدون شک نمی توان تاثیرپذیری منطقه راهبردی خاورمیانه از روندهای جدید را مورد انکار قرار داد و یا نادیده گرفت . در خصوص علت تشکیل مجمع همکاریهای چین و کشورهای عرب توسط پکن، اهمیت انرژی در اقتصاد و سیاست های بین المللی این کشور، همچنین در مورد استراتژیها و برنامه های چین در قبال مسائل و بحران های منطقه خاورمیانه و بین المللی به سراغ کارشناس امور چین و آسیا احسان صادقی چیمه می رویم.
کشورهای منطقه خاورمیانه نقشی اساسی در تامین انرژی چین دارند به طوری که بیش از نیمی از انرژی مورد نیاز این کشور را تامین می کنند علاوه بر این بازارهای پر مصرف این کشورها فرصتی طلایی برای کالاهایی چین فراهم کردند. منطقه خاورمیانه در بعد سیاسی در پیشبرد دیپلماسی چند جانبه چین و سیاست های این کشور در مورد کشورهای جهان سوم جایگاه مهمی دارند. سوالی که اینجا مطرح می شود این است چین چه نقش یا جایگاهی در حل و فصل بحران ها و معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه دارد؟ با این همه اهمیتی که این منطقه برای پکن دارد چرا این کشور سیاست مسقیم و مشخصی در قبال مسائل خاورمیانه ندارد؟
بینید به عقیده من در یک دهه اخیر چینی ها سیاست چارچوب دار و قاعده مندی را در قبال منطقه خاورمیانه دنبال کرده اند. در واقع با توجه به همان اهمیتی که شما ذکر فرمودید یعنی مساله انرژی و نیازمندی های گسترده چین در این حوزه چینی ها توانسته اند از طریق ایجاد مکانیسمهایی همچون مجمع همکاری های چین و اعراب که هفته گذشته نیز هشتمین اجلاس آن در شهر پکن برگزار شده بود به روابط خود با کشورهای منطقه مورد نظر شکل و چارچوب خاصی بدهد. به همین دلیل می توان گفت چینی ها کاملا هدفمند و در یک چارچوب تعریفی خاص اهداف خودشان را در منطقه دنبال می کنند. ضمن اینکه باید گفت اهمیت ایجاد چنین مجامعی در چارچوب دیپلماسی چندجانبه این کشور در قبال مناطق مختلف جهان و از جمله منطقه خاورمیانه را نباید نادیده انگاشت.
در  هشتمین اجلاس " مجمع همکاریهای چین و کشورهای عرب" شی جی پینگ رئیس جمهور چین ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻣﺎﺕ ﻋﺮﺑﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﯿﻦ ﻭﺍﻡ 23 ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭﯼ  و کمک های میلیونی ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ به ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﺍﻋﻄﺎﺀ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. علاوه بر این در این نشست که در سطح وزرای امور خارجه کشورهای عربی تشکیل شده بود صباح احمد جابر الصباح امیر کویت هم شرکت کرده بود وی در حاشیه اجلاس مجمع همکاریهای پکن و کشورهای عربی توافق نامه به ارزش 490 میلیارد دلاری به مدت 99 سال با چین منعقد کرد. سوالی که در زمینه به ذهن متبادر می شود در مورد اهداف و برنامه های آتی پکن در خاورمیانه و بازیهای بین المللی است نظر شما در این باره چیست ؟  
چینی ها از یک الگوی خاصی در روابط خودشان با مجموعه مناطق مختلف جهان از جمله منطقه خاورمیانه پیروی می کنند و این الگو نشات گرفته از دیپلماسی و سیاست خارجی اقتصاد محور این کشور در چند دهه اخیر است که آن را دنبال می کنند. الگوی مورد نظر از نگاه چین الگوی توسعه و پیشرفت کشورهای منطقه هم راستا با یکدیگر در جهت ایجاد صلح و ثبات در چنین منطقه بی ثبات و آشفته ای است. از این موضوع که چینی ها می خواهند روابط گسترده اقتصادی و تجاری خودشان را به موضوعات و دستور کارهای سیاسی و امنیتی بسط و مرتبط سازند را نمی شود به سادگی مورد انکار قرار داد و نادیده گرفت. در سالهای اخیر موضع گیری های سیاسی چین در قبال بحرانهای منطقه خاورمیانه از جمله جنگ داخلی سوریه نشان از این مساله دارد که چین متمایل و خواهان این است تا نقش خود را به عنوان یک بازیگر و کنشگر فعال در منطقه خاورمیانه ارتقا دهد. در همین اجلاس اخیر پکن، نیز وعده هایی را از طرف چین برای اعطای وام ها و کمکهای اقتصادی به برخی کشورهای بحران زده منطقه همچون یمن و سوریه و یا لبنان شاهد بودیم. در واقع بر طبق الگوی پیش گفته شده چین از طریق مباحث توسعه و دیپلماسی اقتصاد محور تلاش دارد تا در عرصه سیاسی منطقه نیز خود را به عنوان بازیگری نشان دهد که به دنبال حل و فصل بحرانها وبی ثباتی های منطقه ای و بین المللی است.
 هدف پکن از اتخاذ سیاست های مالی  و سرمایه گذاری های زیر بنایی هنگفت در منطقه خاورمیانه چیست؟ از آنجا که کشورهای عربی به دنبال توسعه و گسترش نقش های منطقه ای و بین المللی خود هستند آیا پکن توانسته است اعتماد و توجه آنها را به سیاست های خوب جلب کند؟ و اینکه چه عواملی باعث شد تا چین بتواند در منطقه خاورمیانه برای خود روزنه ای برای نفوذ و تعمیق تعاملات با این کشورها دست و پا کند؟
باید گفت تلاشهای چین در سالهای اخیر برای افزایش نفوذ و توسعه روابط با کشورهای منطقه خاورمیانه و منطقه خلیج فارس در قالب روابط تجاری و اقتصادی را باید در چارچوب ابتکارات در پیش گرفته شده در سالهای اخیر یعنی ابتکار یک کمربند و یک جاده و یا کمربند اقتصادی راه ابریشم مورد بررسی قرار داد. تا پیش از سال ۲۰۱۲ و روی کار آمدن شی جین پینگ به عنوان دبیر کل حزب کمونیست چین و ریاست جمهوری این کشور، پکن توانست روابط خود با کشورهای حوزه خاورمیانه و خلیج فارس را از طریق ایجاد مکانیسمهای چند جانبه گفتگوهای منطقه ای قاعده مند نماید. این مساله برمی گردد به سال ۲۰۰۴ میلادی و در دوران ریاست جمهوری وقت چین یعنی هوجین تائو که مجمع همکاریهای چین و اعراب را پایه گذاری نمود. پایه گذاری چنین مجمعی درسال ۲۰۰۴ مبنایی راهبردی برای پیشرفت گسترده روابط میان طرفین چینی و اعراب منطقه در سالهای اخیر بوده است. اکنون نیز تلاشهای چین برای اعطای وام های کلان و کمکهای اقتصادی به کشورهای منطقه در چارچوب پروژه های منطقه ای چین در چارچوب همان ابتکارات پیش گفته شده می باشد. هدف اصلی چین برای اعطای چنین وام هایی؛ مساله توسعه و ارتقای پروژه های زیرساختی و اقتصادی منطقه و همچنین مباحث مرتبط با توسعه است. جایگاه خاورمیانه و خلیج فارس با توجه به موقعیت راهبردی و ژئوپلتیکی خود در ابتکارات یک کمربند یک جاده جایگاهی ویژه میباشد چرا که اتصال به این منطقه چه از طریق مسیرهای ریلی و جاده ای و چه از طریق مسیرهای دریایی و بنادر میتواند مسیر ورود چین به مناطقی همچون کشورهای واقع در غرب ایران همچون عراق و سوریه و یا کشورهای حوزه قفقاز را تسهیل نماید.
اما در طرف مقابل و به عقیده من، تمایل و اراده کشورهای منطقه خلیج فارس و از جمله اعراب منطقه برای توسعه روابط با چین را نیز نباید در افزایش حضور و نفوذ چین در منطقه نادیده گرفت. در سالهای اخیر برخی از کشورهای منطقه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و یا امارات متحده عربی که در واقع رقبای منطقه ای ما نیز محسوب میگردند تلاش داشته اند نقش و جایگاه خود را در سطوح منطقه ای و بین المللی از طریق تنوع بخشیدن به روابط خود با قطبهای مختلف قدرت در سطح جهان و از جمله با چین گسترش دهند. در اینباره میتوان از سفرهای محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و یا سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان به چین در سالهای گذشته مثال آورد. نگاه اعراب به چین این است که سرمایه ها و منابع مالی عظیم چین میتواند در جهت سرمایه گذاری های چین در کشورهای مورد نظر و همچنین برنامه های توسعه برخی از این کشورها مورد بهره برداری قرار گیرد.
جناب صادقی شما در طی این چند سال، دستاورد مجمع همکاریهای چین و کشورهای عربی چگونه ارزیابی می کنید، این همکاریها چه تاثیری در آینده معادلات جهانی و منطقه خاورمیانه خواهد داشت؟
عقیده من بر این هست که دستاورد طرفین را باید در چارچوب منافع آنها مورد بحث و بررسی قرار داد. اینکه ایجاد چنین مجمعی از جانب چین برای توسعه روابط با اعراب منطقه خلیج فارس و خاورمیانه تا چه اندازه تامین کننده منافع چین بوده و چه دستاوردهایی داشته است باید گفت با نگاهی کوتاه به سیر روابط چند ساله اخیر چین با منطقه خاورمیانه متوجه خواهیم شد که ایجاد این مجمع به خوبی توانسته است تسهیل کننده مسیر ورود چین به حوزه های مختلف منطقه ای با کشورهای طرف مقابل باشد. چین به خوبی توانسته است از فرصتهای بوجود آمده در سالهای اخیر از جمله مساله آمریکا و سیاست چرخش به سوی شرق آسیا، این کشور در جهت منافع خود بهره برداری نموده و نفوذ خود را در این منطقه گسترش دهد. اگرچه این توسعه نفوذ بسیار احتیاط آمیز است و تلاش دارد خود را از مسائل حاد امنیتی و سیاسی منطقه به سبب دستورکارهای خاص خود دور نگاه دارد.چین با توجه به ظرفیتهای گسترده سیاسی و اقتصادی خود کنشگری است که به صورت بالقوه میتواند تاثیراتی جدی بر معادلات امنیتی منطقه خلیج فارس و خاورمیانه در دهه های آتی داشته باشد و نمیتوان این مساله را به سادگی مورد چشم پوشی قرار داد. مساله مورد توجه برای ما این است که چین اگرچه با رقبای منطقه ای کشورمان روابط خود را گسترش داده اما همزمان تلاش داشته است تا روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران نیز گسترش دهد و نوعی توازن در روابط خود میان ایران و اعراب برقرار نماید . بی گمان نقش دستورکارهای مشترک سیاسی دو کشور یعنی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در قبال موضوعات کلان بین المللی همچون تشویق چندجانبه گرایی و ایجاد جهانی چند قطبی و البته سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران در ایجاد توازن موردنظر از جانب چین بی تاثیر نبوده است و چین نمی تواند نقش حایز اهمیت جمهوری اسلامی ایران در ایجاد صلح و ثبات منطقه ای در منطقه خلیج فارس را که بدون شک میتواند در راستای منافع چین نیز در منطقه باشد را نادیده انگارد.
 
 

پاسخی بگذارید