فاطمه مداح نظری – به جرات می توان گفت استقلال مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی برای کشور عزیزمان بوده است که بعد از 225 سال جولان قدرت های غرب و شرق در سرزمین مادریمان با ظهور و شکل گیری انقلاب نعمت استقلال به وطن بازگشت.
از زمان قاجاریه تا پهلوی شاهان برای قدرت بیشتر کشور را به غرب می فروختند که این واسبتگی در دوره پهلوی بسیار عیان و آشکار شد. هرچند که انگلیس و امریکا خود باعث به روی کار آمدن پهلوی ها بودند در بزنگاه مورد نیاز پشت این رژیم را خالی کردند و زمینه سقوط آنها را فراهم کردند.
يكي از بارزترين صفات رژيم پهلوي، وابستگي به دولتهاي بيگانه و به ويژه آمريكا بود. اين درحالي است كه ،يكي از اصول مهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، استقلال حاكميت و تماميت ارضي كشور است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اصل استقلال از چنان ارج و منزلتي برخوردار شد كه همراه اصل آزادي و در كنار اسلام، بهعنوان اصلي تفكيكناپذير، به قانون اساسي جمهوري اسلامي وارد و حفظ استقلال، وظيفۀ آحاد ملت و دولت و كارويژه اصليِ سياست كشور تلقي شد.
مقولۀ استقلال، از نظر بنيان گذار جمهوري اسلامي، يكي از شاخصهاي مهم و جزو آرمانهاي اصلي انقلاب بهشمار ميرود. از نظر حضرت امام(ره) ،استقلال دو بُعد سلبي و ايجابي دارد. استقلال سلبي، همان استعمارزدايي است كه زمينهساز تحقق حكومت «نه شرقي، نه غربي» محسوب ميشود. امام راحل، يكي از اهداف انقلاب اسلامي را قطع دست اجانب از مملكت اسلامي، قطع ريشههاي وابستگي، رفع سلطه و ضعف و سستي و زبوني در مقابل استعمار، جلوگيري از استثمار و استعباد، قطع منافع و مطامع استعمارگران و در يككلام، استقلال از استعمار خارجي دانستهاند.
براساس بیانات رهبر انقلاب، ایستادگی در مقابل قدرتهای خارجی و وابسته نبودن به آنها و تشکیل حکومت مردمپایه و مستقل و مُباهی بودن به هویّت ملی از جمله معانی استقلال سیاسی است.
طبق تحقيقات سناي ايالات متحده، تعداد مستشاران آمريكايي در ايران كه در سال 1972، 16هزار نفر بود، در سال 1976 به 24 هزار نفر افزايش يافت. در گزارش سنا آمده بود كه تعداد آمريكاييها در ايران، ميبايست بهواسطۀ خريد بيشترِ اسلحه از آمريكا، تا سال 1980، به 60 هزار نفر برسد. با ظهور انقلاب اسلامي، وابستگيهاي سياسي و اداريِ ايران از كل كشورهاي دنيا قطع شد و شعار راهبردي ايران، يعني «نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي» به گوش تمام كشورهاي جهان رسيد. مردم ايران با جمهوري اسلامي، معناي واقعي استقلال در انتخاب مسئولان و سياستگذاران كشور را درك كردند و به بيگانگان مجال دخالت در امور سياسي كشور را ندادند.
مهم ترین محوری که در بیانات رهبر انقلاب به آن اشاره شده است، "از اهدافِ اصولیِ انقلاب بودنِ استقلال سیاسی" و تحقق کامل آن پس از پیروزی انقلاب است. رهبر انقلاب، استقلال سیاسی را بیتالغزل انقلاب اسلامی ایران، جلوه ای از هویّت انقلابی ایران و از مهم ترین علل احترام گذاشتن ملت ها به ملت بزرگ ایران می دانند.
"استکبار و استقلال سیاسی کشورها" شاخص دیگری است که در بیانات رهبر انقلاب به آن اشاره شده است. "مخالفت آمریکا و اذنابش با استقلال سیاسی کشورها"، "استقلال سیاسی، مشکل اساسی آمریکا با جمهوری اسلامی" و " کوتاه شدن دست همه قدرت ها از ایران با استقلال سیاسی" از محورهایی هستند که به آنها اشاره شده است.
لزوم قدردانستن استقلال سیاسی کشور، لزوم مُباهی بودن به هویّت ملی و استقلال سیاسی، لزوم تبیین استقلال سیاسی کشور برای جوانان، لزوم برنامه ریزی برای تربیت افراد معتقد به استقلال سیاسی نیز از جمله بایدهایی هستند که در بیانات رهبر انقلاب مشاهده می شود.
يكي از بارزترين صفات رژيم پهلوي، وابستگي به دولتهاي بيگانه و به ويژه آمريكا بود. اين درحالي است كه ،يكي از اصول مهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، استقلال حاكميت و تماميت ارضي كشور است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اصل استقلال از چنان ارج و منزلتي برخوردار شد كه همراه اصل آزادي و در كنار اسلام، بهعنوان اصلي تفكيكناپذير، به قانون اساسي جمهوري اسلامي وارد و حفظ استقلال، وظيفۀ آحاد ملت و دولت و كارويژه اصليِ سياست كشور تلقي شد.
مقولۀ استقلال، از نظر بنيان گذار جمهوري اسلامي، يكي از شاخصهاي مهم و جزو آرمانهاي اصلي انقلاب بهشمار ميرود. از نظر حضرت امام(ره) ،استقلال دو بُعد سلبي و ايجابي دارد. استقلال سلبي، همان استعمارزدايي است كه زمينهساز تحقق حكومت «نه شرقي، نه غربي» محسوب ميشود. امام راحل، يكي از اهداف انقلاب اسلامي را قطع دست اجانب از مملكت اسلامي، قطع ريشههاي وابستگي، رفع سلطه و ضعف و سستي و زبوني در مقابل استعمار، جلوگيري از استثمار و استعباد، قطع منافع و مطامع استعمارگران و در يككلام، استقلال از استعمار خارجي دانستهاند.
براساس بیانات رهبر انقلاب، ایستادگی در مقابل قدرتهای خارجی و وابسته نبودن به آنها و تشکیل حکومت مردمپایه و مستقل و مُباهی بودن به هویّت ملی از جمله معانی استقلال سیاسی است.
طبق تحقيقات سناي ايالات متحده، تعداد مستشاران آمريكايي در ايران كه در سال 1972، 16هزار نفر بود، در سال 1976 به 24 هزار نفر افزايش يافت. در گزارش سنا آمده بود كه تعداد آمريكاييها در ايران، ميبايست بهواسطۀ خريد بيشترِ اسلحه از آمريكا، تا سال 1980، به 60 هزار نفر برسد. با ظهور انقلاب اسلامي، وابستگيهاي سياسي و اداريِ ايران از كل كشورهاي دنيا قطع شد و شعار راهبردي ايران، يعني «نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي» به گوش تمام كشورهاي جهان رسيد. مردم ايران با جمهوري اسلامي، معناي واقعي استقلال در انتخاب مسئولان و سياستگذاران كشور را درك كردند و به بيگانگان مجال دخالت در امور سياسي كشور را ندادند.
مهم ترین محوری که در بیانات رهبر انقلاب به آن اشاره شده است، "از اهدافِ اصولیِ انقلاب بودنِ استقلال سیاسی" و تحقق کامل آن پس از پیروزی انقلاب است. رهبر انقلاب، استقلال سیاسی را بیتالغزل انقلاب اسلامی ایران، جلوه ای از هویّت انقلابی ایران و از مهم ترین علل احترام گذاشتن ملت ها به ملت بزرگ ایران می دانند.
"استکبار و استقلال سیاسی کشورها" شاخص دیگری است که در بیانات رهبر انقلاب به آن اشاره شده است. "مخالفت آمریکا و اذنابش با استقلال سیاسی کشورها"، "استقلال سیاسی، مشکل اساسی آمریکا با جمهوری اسلامی" و " کوتاه شدن دست همه قدرت ها از ایران با استقلال سیاسی" از محورهایی هستند که به آنها اشاره شده است.
لزوم قدردانستن استقلال سیاسی کشور، لزوم مُباهی بودن به هویّت ملی و استقلال سیاسی، لزوم تبیین استقلال سیاسی کشور برای جوانان، لزوم برنامه ریزی برای تربیت افراد معتقد به استقلال سیاسی نیز از جمله بایدهایی هستند که در بیانات رهبر انقلاب مشاهده می شود.