گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1402/11/28 12:12
شناسه : 407292

رستم عیسی زاده
کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک و امور مالی ‏
برای حرکت از وضعیتی به وضعیت دیگر لازم است یک تغییر نگرشی ‏صورت بگیرد؛ لذا برای رسیدن به اشتغال زایی و رونق اقتصادی در ‏منطقه و کشور بایستی یک تغییر نگرشی در نظام و در میان مردم ‏ایجاد شود. ‏
به عبارتی بایستی از فرهنگ پشت میز نشینی به فرهنگ خلاقیت، ایده ‏پروری و کار آفرینی تغییر حاصل شود. تغییر نگرش از فرهنگ به ‏دنبال کار بودن به فرهنگ کار آفرین بودن در جامعه رخ بدهد. مردم ‏باید با فرهنگ کارآفرینان اقتصادی و اجتماعی همراه شوند تا تولید ‏شغل شکل بگیرد.‏
‏  بستر سازی برای فعالیت کارآفرینی اساسی ترین وظیفه نظام و دولت ‏است. دولت بایستی قدرت مالی متمرکز در بازار دلالی را به مسیر ‏کسب و کار و تولید هدایت کند. در این راستا دولت بایستی به سراغ ‏شرکت های کوچک و متوسطی برود که در این امر داوطلب و مشتاق ‏هستند و در راستای کمک به کار آفرینان دست به کاهش قوانین ‏بوروکراتیک بزند و دسترسی به اعتبارات کشوری را برای کار آفرینان ‏فراهم سازد.‏
‏  برای برنامه ریزی جهت چاره اندیشی برای تولید شغل و رونق ‏اقتصادی در شرایط موجود از نظر زمانی می توان به سه نگرش توجه ‏کرد.‏
‏  نگرش اول: برنامه کوتاه مدت یا فصلی نسبت به شرایط هر منطقه یا ‏استان ‏
‏  نگرش دوم: برنامه کوتاه مدت یک ساله کشاورزی باز نسبت به ‏ویژگی هر منطقه و استان
‏  نگرش سوم: برنامه بلند مدت زیر ساختی در بحث ایجاد و تولید ‏اشتغال و رونق اقتصادی

نگرش اول: ‏
‏  برنامه ی کوتاه مدت فصلی به طور مثال برای منطقه اردبیل با توجه ‏به اینکه استان اردبیل از مزیت های گوناگون طبیعی مثل قله سبلان و ‏آلوارس در کوه با عظمت سبلان و ییلاق های دامنه ی آن، آبهای گرم ‏در ییلاق سبلان و تمام نقاط استان به خصوص شهر توریستی سرعین، ‏سردابه، نیر، مشکین شهر،کوثر و کوه ها و ییلاق های جنگلی هم ‏مرز با استان گیلان از کوه های باغرو گرفته تا مرز با آذربایجان، ‏ییلاق فندقلو نمین؛ هیر و دربند هیر؛ دریاچه ی زیبای نئور، دریاچه ‏شورابیل، دشت زیبای خود اردبیل و آثار باستانی گوناگون و بسیاری ‏مناظر و مزیت های فراوان که بهترین عامل و ابزار برای جذب ‏توریست در منطقه می باشد. با فراهم کردن زمینه حضور مردم داخل ‏کشور و کشورهای خارجی در این مناطق در فصول گوناگون می توان ‏درآمدزایی فصلی از محل توریست داشته باشیم.‏

نگرش دوم:‏
‏  در خصوص برنامه ی کوتاه مدت یک ساله؛ با توجه به اینکه اردبیل ‏یک منطقه کشاورزی می باشد. با حمایت و تشویق کشاورزان مثل ‏اعلام پیش خرید محصولات به خصوص محصولات استراتژیک که ‏متناسب شرایط منطقه می باشد؛ و متناسب کم آبی؛ اقدام به کشت سه ‏یا چهار گونه محصول صنعتی گردد. مثل تشویق مردم به کشت گیاهان ‏تجاری دارویی که کمترین نیاز را به آب دارند. داشتن صنایع تبدیلی ‏متناسب با محصولات منطقه.‏
‏  استان اردبیل منطقه زرخیزمغان، مشگین شهر، خلخال، گرمی، نمین، ‏نیر، هیر، سرعین، آبیبگلو و غیره را دارد. که هر کدام برای خود یک ‏قطب درآمد می باشد. اگر متولیان دلسوز استان متحد شوند و بر روی ‏این مناطق درست تصمیم بگیرند به خصوص مغان استان اردبیل می ‏تواند کل ایران و شاید بیشتر از آن را با محصولات کشت و صنعت و ‏کشاورزی مردمی پاسخ گو باشد. چطور یک شرکت خصوصی در ‏عرض یک مدت کوتاهی می تواند آن را به بهره وری برساند و چندین ‏خط تولید و صنایع تبدیلی و پرورش دام با حجم قابل قبولی در آن راه ‏بیاندازد. ولی وقتی در دست مدیریت دولتی قرار میگیرد. نابود می شود ‏و از بهره وری می افتد. این همه تغییرات فقط و فقط حاصل تغییر ‏مدیریت از دولتی به خصوصی بوده و لاغیر. باز بنده معتقدم کشت و ‏صنعت به شرکت خصوصی به صورت اجاره بلند مدت حداقل بیست ‏سال واگذار گردد. نه به صورت مالکیت و فروش بیت المال.‏

صنایع تبدیلی مشگین شهر، مناطق گردشگری و تاریخی مشگین شهر ‏باید به طور جدی برای بازدید گردشگران آماده گردد.‏
خلخال نیز نیازمند صنایع تبدیلی در بخش میوه جان و سیفی جات می ‏باشد.‏
‏  اگر جهاد کشاورزی به طور صحیح فعال گردد و به وظایف خود ‏جهادگونه عمل کند. می تواند به طور موثر به اقتصاد کشور کمک کند ‏و زمینه اشتغال و رونق اقتصادی را به همراه داشته باشد.‏
‏  این استان استعداد فراوانی در این زمینه ها دارد ولی از طرف دولت ‏به درستی مدیریت و حمایت و بستر سازی نمی گردد. چطور کشت و ‏صنعت مغان کمتر از یک سال در دست یک شرکت خصوصی قرار ‏گرفت بیش از چهار خط تولید دایر کرده بود و شرکت به سود دهی ‏رسیده بود.‏

نگرش سوم
‏  و اما برنامه بلند مدت سه یا چهارساله. در این نگرش نیازمند چهار ‏مرحله برای رسیدن به اشتغال پایدار در کنار دو نگرش قبلی هستیم.‏
مرحله اول: دولت باید دست به توسعه سازمانی بزند.‏
مرحله دوم: تربیت و آموزش کارآفرین حداقل به میزان 500 هزار نفر ‏در سراسر کشور
مرحله سوم: توسعه خدمات تجاری متناسب نیاز دو مرحله اول
مرحله چهارم: توسعه تعاون و مشارکت
‏  برای توسعه بلند مدت و غلبه بر اشتغال زایی و رونق اقتصادی ‏بایستی حدود حداقل پانصد هزارنفر ( ۵۰۰٫۰۰۰ ) کار آفرین تربیت ‏گردد. ‏
و این کارآفرینان بعد از آماده شدن بایستی چهار میلیول شغل تولید کنند ‏به عبارتی اگر به طور متوسط هر کارآفرین هشت نفر به همراه خود ‏به کار بگیرند. می توانند چهار میلیون شغل تولید کنند.‏
والعاقبة للمتقین

پاسخی بگذارید