رستم عیسی زاده
کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک و امور مالی
برای حرکت از وضعیتی به وضعیت دیگر لازم است یک تغییر نگرشی صورت بگیرد؛ لذا برای رسیدن به اشتغال زایی و رونق اقتصادی در منطقه و کشور بایستی یک تغییر نگرشی در نظام و در میان مردم ایجاد شود.
به عبارتی بایستی از فرهنگ پشت میز نشینی به فرهنگ خلاقیت، ایده پروری و کار آفرینی تغییر حاصل شود. تغییر نگرش از فرهنگ به دنبال کار بودن به فرهنگ کار آفرین بودن در جامعه رخ بدهد. مردم باید با فرهنگ کارآفرینان اقتصادی و اجتماعی همراه شوند تا تولید شغل شکل بگیرد.
بستر سازی برای فعالیت کارآفرینی اساسی ترین وظیفه نظام و دولت است. دولت بایستی قدرت مالی متمرکز در بازار دلالی را به مسیر کسب و کار و تولید هدایت کند. در این راستا دولت بایستی به سراغ شرکت های کوچک و متوسطی برود که در این امر داوطلب و مشتاق هستند و در راستای کمک به کار آفرینان دست به کاهش قوانین بوروکراتیک بزند و دسترسی به اعتبارات کشوری را برای کار آفرینان فراهم سازد.
برای برنامه ریزی جهت چاره اندیشی برای تولید شغل و رونق اقتصادی در شرایط موجود از نظر زمانی می توان به سه نگرش توجه کرد.
نگرش اول: برنامه کوتاه مدت یا فصلی نسبت به شرایط هر منطقه یا استان
نگرش دوم: برنامه کوتاه مدت یک ساله کشاورزی باز نسبت به ویژگی هر منطقه و استان
نگرش سوم: برنامه بلند مدت زیر ساختی در بحث ایجاد و تولید اشتغال و رونق اقتصادی
نگرش اول:
برنامه ی کوتاه مدت فصلی به طور مثال برای منطقه اردبیل با توجه به اینکه استان اردبیل از مزیت های گوناگون طبیعی مثل قله سبلان و آلوارس در کوه با عظمت سبلان و ییلاق های دامنه ی آن، آبهای گرم در ییلاق سبلان و تمام نقاط استان به خصوص شهر توریستی سرعین، سردابه، نیر، مشکین شهر،کوثر و کوه ها و ییلاق های جنگلی هم مرز با استان گیلان از کوه های باغرو گرفته تا مرز با آذربایجان، ییلاق فندقلو نمین؛ هیر و دربند هیر؛ دریاچه ی زیبای نئور، دریاچه شورابیل، دشت زیبای خود اردبیل و آثار باستانی گوناگون و بسیاری مناظر و مزیت های فراوان که بهترین عامل و ابزار برای جذب توریست در منطقه می باشد. با فراهم کردن زمینه حضور مردم داخل کشور و کشورهای خارجی در این مناطق در فصول گوناگون می توان درآمدزایی فصلی از محل توریست داشته باشیم.
نگرش دوم:
در خصوص برنامه ی کوتاه مدت یک ساله؛ با توجه به اینکه اردبیل یک منطقه کشاورزی می باشد. با حمایت و تشویق کشاورزان مثل اعلام پیش خرید محصولات به خصوص محصولات استراتژیک که متناسب شرایط منطقه می باشد؛ و متناسب کم آبی؛ اقدام به کشت سه یا چهار گونه محصول صنعتی گردد. مثل تشویق مردم به کشت گیاهان تجاری دارویی که کمترین نیاز را به آب دارند. داشتن صنایع تبدیلی متناسب با محصولات منطقه.
استان اردبیل منطقه زرخیزمغان، مشگین شهر، خلخال، گرمی، نمین، نیر، هیر، سرعین، آبیبگلو و غیره را دارد. که هر کدام برای خود یک قطب درآمد می باشد. اگر متولیان دلسوز استان متحد شوند و بر روی این مناطق درست تصمیم بگیرند به خصوص مغان استان اردبیل می تواند کل ایران و شاید بیشتر از آن را با محصولات کشت و صنعت و کشاورزی مردمی پاسخ گو باشد. چطور یک شرکت خصوصی در عرض یک مدت کوتاهی می تواند آن را به بهره وری برساند و چندین خط تولید و صنایع تبدیلی و پرورش دام با حجم قابل قبولی در آن راه بیاندازد. ولی وقتی در دست مدیریت دولتی قرار میگیرد. نابود می شود و از بهره وری می افتد. این همه تغییرات فقط و فقط حاصل تغییر مدیریت از دولتی به خصوصی بوده و لاغیر. باز بنده معتقدم کشت و صنعت به شرکت خصوصی به صورت اجاره بلند مدت حداقل بیست سال واگذار گردد. نه به صورت مالکیت و فروش بیت المال.
صنایع تبدیلی مشگین شهر، مناطق گردشگری و تاریخی مشگین شهر باید به طور جدی برای بازدید گردشگران آماده گردد.
خلخال نیز نیازمند صنایع تبدیلی در بخش میوه جان و سیفی جات می باشد.
اگر جهاد کشاورزی به طور صحیح فعال گردد و به وظایف خود جهادگونه عمل کند. می تواند به طور موثر به اقتصاد کشور کمک کند و زمینه اشتغال و رونق اقتصادی را به همراه داشته باشد.
این استان استعداد فراوانی در این زمینه ها دارد ولی از طرف دولت به درستی مدیریت و حمایت و بستر سازی نمی گردد. چطور کشت و صنعت مغان کمتر از یک سال در دست یک شرکت خصوصی قرار گرفت بیش از چهار خط تولید دایر کرده بود و شرکت به سود دهی رسیده بود.
نگرش سوم
و اما برنامه بلند مدت سه یا چهارساله. در این نگرش نیازمند چهار مرحله برای رسیدن به اشتغال پایدار در کنار دو نگرش قبلی هستیم.
مرحله اول: دولت باید دست به توسعه سازمانی بزند.
مرحله دوم: تربیت و آموزش کارآفرین حداقل به میزان 500 هزار نفر در سراسر کشور
مرحله سوم: توسعه خدمات تجاری متناسب نیاز دو مرحله اول
مرحله چهارم: توسعه تعاون و مشارکت
برای توسعه بلند مدت و غلبه بر اشتغال زایی و رونق اقتصادی بایستی حدود حداقل پانصد هزارنفر ( ۵۰۰٫۰۰۰ ) کار آفرین تربیت گردد.
و این کارآفرینان بعد از آماده شدن بایستی چهار میلیول شغل تولید کنند به عبارتی اگر به طور متوسط هر کارآفرین هشت نفر به همراه خود به کار بگیرند. می توانند چهار میلیون شغل تولید کنند.
والعاقبة للمتقین