رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر مطرح کرد:
شاخه سبز - حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا با اشاره به اینکه در عرصه انتخابات ما با یک معادله سه مجهولی مواجه هستیم، گفت: مجهول اول ما درخصوص معنا و مفهوم التزام و وفاداری به نظام است که هر انتخابات جمعی به درستی به دلیل فقدان التزام نظری یا عملی از گردونه انتخابات خارج میشوند و جمعی هم به درستی به دلیل برخورداری از وفاداری به مسیر خود ادامه میدهند. گروه سومی هستند که وفاداری آنها مبهم است و این ابهام سبب شده که دو مجهول دیگر با عنوان «احتیاط» و «برائت» در کنار مجهول وفاداری، «انتخابات»؛ یعنی زیباترین وجه مردمسالاری دینی در حکمرانی اسلامی را دچار مشکل کنند.
به گزارش شاخه سبز ، نهمین نشست از یازدهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «الگوی حکمرانی اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و با همکاری اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر به صورت حضوری و مجازی در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در این نشست گفت: در این جلسه دربارۀ ادامه کارهایی که جمهوری اسلامی و نظام اسلامی در ارتباط با مردمسالاری دینی انجام داد و کارهای بینظیری بود که نه در گذشته تاریخ اسلام به این صورت سابقه داشت و نه در دنیای امروز نمونهای داشت با هم صحبت میکنیم.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: یکی دیگر از چیزهایی که جمهوری اسلامی حکمرانی اسلامی را پذیرفت و به سبک حکمرانیای که در دنیای امروز تجربه شده مقوله پذیرش «عنصر قدرت» است. بحث سیاست، مقوله قدرت است. البته قدرت در حکمرانی اسلامی هر نوع سلطه واقتداری نیست، قدرت خاصی است که در حقیقت رکنی از آن روی مردمسالاری دینی و آرای مردم و رکن اساسی دیگر آن هم روی اسلام استوار هست.
وی با اشاره به اینکه نکته بعدی که در حکمرانی جدید در جمهوری اسلامی بسیار مهم هست، «عنصر شناخت عمومی» است، گفت: در طول تاریخ در همه حکومتهایی که در ایران و حتی در جهان اسلام مطرح بودند، معمولاً عنصر آگاهی و شناخت مردم خیلی مطرح نبود. اینکه مردم سواد و اطلاعات و آگاهیهای عمومی داشته باشند، پدیده جدیدی است و مخصوصاً وقتی که با تکنولوژیهای جدید گره خورده است. امروزه یک مقوله نویی است که در دولتهای مدرن مطرح است و دولت الکترونیک یکی از مصادیق آن هست.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: یک نکته دیگری که باز هم بسیار در حکمرانی مهم هست، «فرایندی کردن تصمیمگیریهای کلان مملکتی» است. در گذشته فیالمجلس تصمیم میگرفتند و همانجا هم آن را اجرا میکردند. مخصوصاً در تاریخ ایران که کشور همیشه پادشاهی بوده است، پادشاه هم خودش قانون بود، خودش دستور میداد، خودش هم هرطور دلش میخواست اجرا میکرد.
وی در ادامه گفت: امروز خود رهبری که در رأس نظام هست، اگر بخواهد تصمیم اساسیای بگیرد، در قانون اساسی آمده است که بعد از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام بعضی از تصمیمهای اساسی را میتواند بگیرد. یعنی رأساً بدون مشورت نمیتواند؛ با اینکه بالاترین رأس هرم قدرت است و مشروعیت نظام به ولایت فقیه است؛ با این همه در تصمیمگیریها چنین فرایندی را ایجاد کردند. بقیه بخشها هم همینطوری است. دولت تا مجلس برای او قانون تصویب نکند، نمیتواند اجرا کند. مجلس تا مردم به او رأی ندهند نمیتواند تشکیل شود. مردم تا قانون انتخابات اعمال و ابلاغ نشود، نمیتوانند رأی بدهند. همه این تصمیمگیریها به هم گره خورده و کشور یک حالت ارگانیسم پیدا کرده؛ مثل یک موجود زندهای که هر عضوی بخواهد کاری بکند، همه اعضا باید دست به دست هم بدهند تا فعال شود. این از ویژگیهای ساختاری حکمرانی اسلامی جدید هست.
وی افزود: یکی دیگر از مسائل بسیار مهمی که در حکمرانی اسلامی مطرح است، «مقوله شهروندی» است. مقوله شهروندی به تعبیری که مقام معظم رهبری دارند که شهروندی محصول انقلاب اسلامی است. قبل از انقلاب اسلامی چیزی به اسم شهروند نبود. شهروند یعنی اینکه مردم این کشور شأن و شئون و منزلت اجتماعی و حق و حقوقی دارند. صاحبان کشور هستند و به تعبیر امام راحل ولی نعمتهای کشور هستند.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به اینکه در عرصه انتخابات ما با یک معادله سه مجهولی مواجه هستیم، گفت: مجهول اول ما درخصوص معنا و مفهوم التزام و وفاداری به نظام است که هر انتخابات جمعی به درستی به دلیل فقدان التزام نظری یا عملی از گردونه انتخابات خارج میشوند و جمعی هم به درستی به دلیل برخورداری از وفاداری به مسیر خود ادامه میدهند. گروه سومی هستند که وفاداری آنها مبهم است و این ابهام سبب شده که دو مجهول دیگر با عنوان «احتیاط» و «برائت» در کنار مجهول وفاداری، «انتخابات»؛ یعنی زیباترین وجه مردمسالاری دینی در حکمرانی اسلامی را دچار مشکل کنند.
وی افزود: چهار دهه بعد از انقلاب، سه مجهول این معادله نه تنها حل نشده بلکه در هر انتخابات پیچیدهتر شده است. نهادهای مربوطه که اختیار تفسیر و تبیین دارند باید هر سه مجهول را حل میکردند. شاخصها و شاخصههای وفاداری باید شفاف و قابل فهم و تا حد ممکن کمّی شوند به گونهای که شبهه مفهومی باقی نماند. اگر هم در مصداق نامزدهای انتخابات شبهه پیش آمد، باید روشن باشد که محل اجرای برائت است یا احتیاط، تا تحت تأثیر سلایق فکری و سیاسی تفسیر نشود.
استاد مهاجرنیا افزود : این سه مجهول باعث شده در هر انتخاباتی یک سری نیروها را از قطار انقلاب پیاده میکنیم چون نمیدانیم با آنها چکار باید بکنیم آنها را حذف میکنیم؛ این احتیاطکاری باعث شده است تا شخصی که آستین بالا زده تا در انتخابات شرکت و به کشور خدمت کند. چون شناخت نداریم و نسبت به وفاداری او تردید داریم به جای اینکه برائت جاری کنیم یا خودمان را به علم برسانیم و مستند او را تأیید یا رد کنیم، با عنوان «عدم احراز» او را رد میکنیم.
وی افزود: چرا ما به نتیجه و عواقب حدف ها فکر نمیکنیم که اینهایی که به هردلیلی حدف می شوند احتمال دارد اگر مشارکت میکردند در فرایند قدرت ساخته و بهتر بشوند ولی راحت حذفشان کردیم. بعد از آن هم هیچ برنامهای هم برای اینکه بالاخره از اینها دلجویی بکنیم و یک طوری نگذاریم اینها بروند و تبدیل به ضد انقلاب شوند.
وی افزود: و نکته دیگری که حضرت میفرمایند والنصیحة فی المشهد والمغیب. حکومت اسلامی وظیفهاش این است که همانطوری که انتطار دارد شهروندان خیرخواه حکومت باشند، متقابلاً هم حکومت خیرخواه مردم است. در همه حال چه در حضور و چه در غیبت. وقتی میگوید چه در حضور و چه در غیبت یعنی همیشه حکومت اسلامی در همه قوانینش، برنامههایش، اجرائیاتش، قضاوتهایش، قانونگذاریهایش، در همه جا مصلحت مردم را باید در نظر بگیرد.
وی سپس گفت: حضرت باز می فرماید «والاجابة حین ادعوکم» و هر وقتی که نیاز باشد، دولت نیاز به حمایت مردم و مشارکت مردم دارد، مردم اجابت بکنند. «و الطاعه حین آمرکم» و اگر جنگی پیش آمد مردم بیایند کمک کنند. اگر هجومی علیه دولت اسلامی شد، مردم دولت را تنها نگذارند. اگر امروز دولت آمد گفت که مشارکت باعث تقویت نظام میشود مردم حمایت کنند. الآن مقام معظم رهبری میگویند مشارکت حداکثری باعث تقویت نظام میشود. این یک دستوری است که حاکمیت دارد تقاضا میکند مردم بیایید پای صندوق، مردم هم باید اجابت کنند. البته این حقوق متقابل هستند.
وی در پایان افزود: اصل این است که ما یک یگانگی میان ولایت و ولیفقیه قائل باشیم. بالاخره مصداق ولایت در شخص ولی فقیه است؛ اما یک تعبیرهایی که امام و مقام معظم رهبری داشتهاند، فراوان هم هست. که فرمودهاند که ممکن است یک کسی نسبت به من ایراداتی قائل باشد. اعتقادات او این است که من مشکلاتی دارم ولی اصل نظام را قبول دارد. این نباید رد صلاحیت شود. البته بالاخره یک تفاوتهایی وجود دارد بین یک کسی که ذوب در ولایت است با یک کسی که میگوید من ولی فقیه را قبول ندارم، اما اینطور نیست که ما این شخص را ضد انقلاب بدانیم یا بگوییم جزء مخالفین نظام و اپوزیسیون نظام است.