گروه: سایر / یادداشت
تاریخ : 1403/02/1 12:23
شناسه : 407826
فاطمه مداح نظری - نثر فارغ از قیود وزن و قافیه و بحور عروضی ‏است و اغلب موارد از تخیلات شاعرانه خالی است، وسعت میدان آن ‏برای بیان هر گونه فکری مناسب تر از کلام منظوم است و شاید به ‏همین دلیل باشد که انواع دانش های بشری و اندیشه های فلسفی، ‏دینی، سیاسی، تربیتی و اجتماعی در قالب نثر نگاشته می شود.‏
معمولا در تعریف ادبیات فارسی اولین چیزی که به ذهن متبادر می ‏شود شعر و آثار شعرای بنام چون حافظ، سعدی، فردوسی است این در ‏حالی است که ادبیات شامل شعر و نثر است و آثار مهم و متنوعی در ‏دو حیطه وجود دارد که باعث غنای بیشتر زبان فارسی شده است. ‏
نثر از متونی است که ریشه و اصالت زبان فارسی را افزون کرده است ‏و شاید بهتر باشد که چنین بگوییم که نثر سطح زبانی را ارتقا داده و ‏سبب قوام و پایداری ادبیات فارسی در دوران های مختلف شده است. ‏چراکه ماندگاری زبان نیازمند ریشه های ستبر آن است تا زبان محاوره ‏و حتی سبک گویش ها و ادبیات گفتگوهای امروزی نتوانسته پایه های ‏آن را بلرزاند.‏
شعر به مثابه یک نهاد فرهنگی ویژگی‌هایی داشت که با ساختار ‏پیشامدرن ایران منطبق بوده است. هر چقدر جامعه‌ای دارای یک ‏ساختار ناهمگن، پیچیده، متراکم و وسیع باشد روابط اجتماعی آن از ‏حالت چهره به چهره به روابط با واسطه تبدیل می‌شود و به تدریج ‏فرهنگ شفاهی و رو در رو در آن جامعه به یک فرهنگ رسانه محور ‏و با واسطه میل پیدا می‌کند. شعر یک رسانه برای روابط گرم چهره به ‏چهره است نه تنها به این دلیل که قابلیت به خاطر سپردن دارد بلکه به ‏این دلیل که دارای قدرت تاثیرگذاری نیز هست. شعر قدرت تحریک ‏کنندگی و هیجان آفرینی دارد، در حالی که نثر این قابلیت را ندارد زیرا ‏نثر علاوه بر سواد، یک سرمایه فرهنگی نیز می‌خواهد.‏
اهمیت نثر در زبان فارسی گسترش یافته است. اگر در گذشته نثر ‏اهمیت نداشت عمدتا به دلیل نداشتن سواد خواندن و نوشتن مردم ایران ‏بود در نتیجه تنها آن بخشی از ادبیات قابل اشاعه بود که موزون، مقفا ‏و آهنگین بود و قابلیت به حافظه سپردن را داشت. نثر را بر خلاف ‏شعر نمی‌توان حفظ کرد زیرا نثر قابلیت به خاطر سپردن را ندارد. از ‏این‌رو در دوره‌های گذشته که مردم فاقد سواد خواندن و نوشتن بودند ‏عملا نمی‌توانستند با نثر ارتباط بر قرار کنند و فقط نخبگان می‌توانستند ‏از متون نثر استفاده کنند. اما با توسعه تدریجی نظام مدرسه، انقلاب ‏سوادآموزی (از سال 1300 به بعد) به‌تدریج سواد همگانی‌تر شد، در ‏نتیجه  نثر نیز از اهمیت بیشتری بر خوردار شد. با افزایش سواد ‏مردم، جا برای شعر تنگ تر می‌شود.‏
در گذشته در نثر اشکال مختلفی از روایت و داستان وجود داشته است. ‏آنچه که در قرن نوزدهم در ادبیات فارسی اتفاق  می‌افتد این است که ‏اشکال جدیدی از روایت گری و داستان‌نویسی و داستان‌پردازی تحت ‏عنوان رمان و داستان کوتاه به وجود می‌آید که عمدتا تحت تاثیر ‏تحولات مدرن شدن در جامعه ایران است. مدرن شدن یعنی فرایند‌های ‏مدرنیزه. یکی از فرایندهای مدرنیزاسیون مشارکت همه مردم در تولید ‏و مصرف فرهنگ است. یکی از ویژگی‌های داستان کوتاه و بلند این ‏است که توده‌های مردم می‌توانند با آن ارتباط بر قرار کنند چرا که این ‏داستان‌ها هم به لحاظ نثر و هم به لحاظ سوژه، محتوا و موضوع کم و ‏بیش بازنمای زندگی مردم هستند.‏
رن پنجم و ششم از حیث نثر فارسی یکی از ادوار بسیار مهم ادبی ‏است. در این دو قرن نه تنها نثر فارسی دنباله ترقیات قرن چهارم را ‏طی کرد بلکه به مراتب بیش از شعر ترقی و تحول یافت و انواع آثار ‏مختلف در آن بوجود آمد چنانکه از حیث تنوع و تعدد آثار منثور ‏می‏توان هیچیک از ادوار ادبی را با این دو قرن مقایسه کرد‎.‎
نثر فارسی در این دو قرن دو سبک کاملاً متمایز از یکدیگر داشت: ‏اول سبک ساده که دنباله نثر ساده قرن چهارم بوده است و دوم سبک ‏مصنوع . ‏
نثر فارسی دوره های مختلفی را گذرانده است؛ هم سادگی را به چشم ‏دیده است و هم دشوارنویسی و مغلق نویسی را. شگفت اینکه در آثار ‏به جامانده از قرن پنجم هم ساده نویسی و هم فارسی نویسی دیده ‏می شود؛ اما از قرن ششم به بعد -به جز در آن هایی که قلمشان به ‏ساده نویسی و روان نویسی متمایل بود- نثر به سمت تکلف و ‏پیچیده نویسی گرایید. در ادامه این فرازونشیب ها، نثر فارسی در ‏دوره ای از تاریخ ایران به شکلی شگفت آور از اریکه سلطنت پیچیدگی ‏فرو غلتید و راه مردمی گرفت. دلیل اصلی آن به تحولات سیاسی ‏برمی گشت و اتفاقی به نام انقلاب مشروطه‎.‎
البته نباید از نظر دور داشت که «در سرتاسر دوران پیشامدرن، در ‏تاریخ فرهنگ و ادب ایرانی، نثر در حاشیه نظم قرار داشته است؛ اما ‏با تأثیرات تجدد که تبلور سیاسی آن را در انقلاب مشروطه می توان ‏دید، نثر به تدریج در جامعه ایرانی فراگیرتر شد و در انواع مختلفی از ‏ارتباطات اجتماعی، جایگاهی نیرومندتر از نظم و شعر را به دست ‏آورد».‏
در ادامه باید از نهضت ترجمه هم یاد کنیم؛ زیرا شکل دیگر تأثیر ‏فرهنگ مدرن بر نثر فارسی، ترجمه است. ترجمه ناگزیر در این ‏نهضت ساده نویسی بی تأثیر نبود، اما به تدریج خود زمینه ساز دردسر ‏تازه ای در نثر فارسی شد و آن گرده برداری(گرته برداری)هایی بود که ‏روزبه روز دامن زبان فارسی را گرفت.‏

پاسخی بگذارید