گروه: سایر / نطنز
تاریخ : 1402/08/16 12:55
شناسه : 404589

حامد مرتضوی

رئیس اسماعیل با یکی از علمای بزرگ قدیمی معاشرت داشت و آن بزرگ به ایشان اعتماد داشت. یکی از مریدان عالم مذکور عبای گرانقیمتی را سوغات، تقدیم عالم کرده بود. ایشان رئیس اسماعیل را صدا کرد و عبا را به او داد و فرمود تو استفاده بهتری می کنی.

رئیس اسماعیل عبا را به منزل برد ولی هر چه فکر کرد دید استفاده بهتر حتما پوشیدن عبا نیست. رئیس معمولا کت بلند (یا لباده کوتاه) می پوشید درمانده بود که چکار کند رو به آسمان کرد و گفت: خدایا یک خورده از عقلت به اسماعیل بی عقل بده!

اندکی گذشت چیزی به فکرش رسید، عبا را به بازار برد و فروخت و با پول آن تعداد زیادی پوستین (لباس گرم بالا تنه) تهیه کرده و به محضر آقا برد. عالم از کار رئیس اظهار مسرت و خوشحالی کرد و گفت می دانستم عقل این کار را داری، سپس یک پوستین به رئیس اسماعیل بخشید و ما بقی را در همان فصل سرد به نیازمندان اهدا کرد.


پاسخی بگذارید