گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1403/03/29 12:51
شناسه : 408413
‏ فرشته محقق-در هزاره سوم میلادی جهان آرام آرام رو به فروپاشی ‏می رود یکی  از ویران کننده ترین نظریه جهان اومانیست که با ‏اصالت بخشیدن به لذت های مادی افراد را به سمت پرتگاه ویرانی ‏کشانده است هم اکنون آلمان و ایتالیا دو کشوری هستند که رشد ‏جمعیت این کشور به منفی صفر رسیده است به همین علت آغوش خود ‏را به سمت جوانان تحصیلکرده شرق گشوده اند تا بتواند خلا جمعتی ‏خود را جبران کنند. در آمریکا رشد جمعیت منهای مهاجران منفی است ‏اما آمریکا نیز با سیاست خاص خود جمعیت خود را جوان نگه داشته ‏است. در کشور ما فرهنگ ایرانی اسلامی مشکلی با افزایش جمعیت ‏نداشت در رژیم پهلوی با الگو گیری از فرهنگ غرب سیاست کنترل ‏جمعیت را در پیش گرفت اما با پیروزی انقلابی اسلامی فرهنگ بچه ‏کمتر زندگی بهتر به کنار رفت تا دهه هفتاد که سیاست کنترل جمعیت ‏روی میز کار مسئولان رفت و کشور ما در اجرای این طرح بقدری ‏موفق عمل کرد که در جهان رتبه اول کاهش و کنترل جمعیت را کسب ‏کرد با دو دهه فعالیت جمعیت ایران کاهش یافت به طوری که رهبری ‏در سخنان نوروزی سال 1392 ازمسئولان و مردم خواست برای ‏جوانی جمعیت تغییر سبک زندگی را پیش بگیرند سیاست کنترل جمعیت ‏می رفت تا کشور ما را در کنار کشورهای همانند ژاپن بنشاند که هم ‏اکنون دولت در کنترل پیری جامعه اش ناتوان است. اما پیامدهای ‏کاهش جمعیت برای کشورها چیست؟ محمد جلالی کارشناس امور ‏جمعیت و خانم نسرین هدایتی کارشناس خانواده به این سوال پاسخ می ‏دهند:‏
‏ عدم رشد و توسعة اقتصادی
محمد جلالی می گوید: از جمله آثار و پیامدهای منفی کاهش جمعیت، ‏تغییر ساختار جمعی و به اصطلاح، پیر شدن جمعیت کشور و در ‏نتیجه، عدم رشد و توسعه اقتصادی است. بدین معنا که انتقال هرم ‏سنی جمعیت از جوانی به سالخوردگی، در شرایطی است که محرکة ‏اصلی و کلیدی توسعه «منابع انسانی» است ؛ زیرا اگر به راستی ‏دولتی بخواهد در خدمت مردم باشد و در تلاش برای توسعه اقتصادی ‏جامعه باشد، و همه توان و ظرفیت منابع ملی، سرمایه و زیرساخت ‏های سخت افزاری و نرم افزاری را به درستی به کار گیرد، افزایش ‏جمعیت عاملی برای شتاب روند توسعه اقتصادی محسوب می شود.‏
وی تاکید کرد: مهم ترین نیاز اولیه توسعه اقتصادی، وجود نیروهای ‏جوان، فعال و کارآمد است. بنابراین، کاهش جمعیت موجب پیری ‏جمعیت است که خود مانعی برای رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود. ‏به عبارت دیگر، در شرایط کنونی که جامعه اسلامی ما با معضل گسل ‏کاهش جمعیت مواجه است، این امر عامل مهمی برای عقب ماندگی و ‏عدم توسعه کشور است.‏

‏  پیری و بی نشاطی جمعیت

این کارشناس امور جمعیت گفت: از دیگر مشکلات ناشی از تنظیم ‏خانواده و کنترل جمعیت، پیری جمعیت و فقدان نشاط و تحرک لازم ‏اقتصادی، اجتماعی است. روشن است که توسعه و رونق اقتصادی ‏وابسته به نیروی جوان و کارآمد است. با کاهش و رشد منفی جمعیت، ‏جمعیت جامعه پیر می شود و از نشاط و سرزندگی لازم برخوردار ‏نخواهد بود؛ زیرا جوانان مایة پویایی و سرزندگی جوامع هستند و ‏غالب نوآوری ها، خلاقیت ها و نیز جهش های اجتماعی، سیاسی و ‏اقتصادی توسط نیروهای جوان به منصه ظهور می رسد. در جامعه با ‏جمعیت پیر، دولت ها و صاحبان سرمایه، احساس خطر می کنند.‏
وی بیان کرد: اساساً با پیر شدن جمعیت ناامیدی بر جامعه سایه می ‏افکند و جامعه به سمت محو شدن کامل حرکت می کند. ژاک شیراک، ‏نخست وزیر وقت فرانسه، درباره کشورهای مدرن اروپایی پیش بینی ‏کرد: «اروپا در حال محو شدن است. به زودی کشورهای ما خالی می ‏شوند. به همین دلیل بعضی کشورهای بزرگ، از جمله کانادا به طور ‏جدی روی برنامه مهاجرت پذیری، سرمایه گذاری کرده اند. در حال ‏حاضر، ایالت کبک در کانادا حمایت از زادآوری را شروع کرده است.  ‏
جلالی تصریح کرد: جنبش اصلاح نژادی(‏good birth ‎movement‏)، شعار کاهش جمعیت، عقیم سازی، کنترل زاد و ولد و ‏سقط جنین را به عنوان آرمان جهانی خود، در جهت رفع فقر و ایجاد ‏جامعه ای متکامل معرفی کرده است. طبیعی است که دستاوردهای این ‏شعار،  نوید جامعه ای با اندیشه دستیابی به پیشرفت اجتماعی، بدون ‏نیاز به دین و اخلاق است.  این اقدامات غیراخلاقی، که در سایه ‏شعارهای به ظاهر جذاب کنترل جمعیت و سقط جنین های اختیاری ‏صورت می گیرد، توسط سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی و ‏یونیسف در حال پیاده شدن در کشورهای در حال توسعه و توسعه ‏نیافته اند. به نظر می رسد، اینها جملگی آسیب های اخلاقی است که ‏دامنگیر سیاست کنترل جمعیت شده است
‏  آسیب های اخلاقی و تربیتی

نسرین هدایتی کارشناس امور خانواده یکی از پیامدهای منفی کاهش و ‏نیز کنترل جمعیت، آسیب های اخلاقی و تربیتی می داند و می افزاید: ‏جان رایان یکی از ، دین شناس کاتولیک امریکایی، از زنان می خواهد ‏که بچه های زیادی داشته باشند. چرا که  معتقد است تأمین خانواده ‏های بزرگ، به انواعی از نظم نیاز دارد که حاصل آن زندگی موفق ‏است. نوع زندگی ای که فقط با داشتن هزینة ادامة زندگی اتفاق می ‏افتد؛ یعنی ایثارکردن، احیای خود برای دست برداشتن از امکانات و ‏پیش دستی برای رسیدن به آینده است. وی معتقد است: کارشناسانی که ‏به کنترل موالید معتقدند، به نوع شخصیت هایی که لازم است درست ‏شود تا جامعه به صورت متعادل رشد کند و به حیات خود ادامه دهد، ‏فکر نکرده اند. نکته دیگر اینکه، خانواده های کم جمعیت ممکن است ‏ثروتمند شوند، اما ثروتمند شدن آنان، از فقیر ماندنشان خطرناک تر ‏است.  ‏
وی می افزاید با ددقت در گفته این کارشناس دینی غربی متوجه می ‏شویم  ما در مباحث جمعیت شناختی، غالباً به آسیب هایی توجه می ‏کنیم که از ترکیب فقر و پرجمعیتی خانواده ها به وجود می آید. در این ‏زمینه از یک سو، از آسیب های اخلاقی و تربیتی ای که متوجه ‏خانواده های کم جمعیت، به ویژه تک فرزندی است، غافل می شویم و ‏از سوی دیگر، به منافع و فوایدی که در خانواده های پرجمعیت وجود ‏دارد، توجه نکرده ایم؛ زیرا ترکیب رفاه و تک فرزندی، خود مقوله ای ‏است که می تواند موجب بروز مشکلات فراوانی شود؛ زیرا کودکان در ‏خانواده های کم جمعیت، به ویژه تک فرزندی، همواره با سلسله ‏خواست ها و انتظارات بی پایانی رشد می کنند که همه یا اکثر آنها ‏برآورده می شود. از این رو، فرزندان در چنین خانواده هایی با مفاهیم ‏ارزشی و اخلاقی ای نظیر قناعت، ایثار، گذشت، کمک به هم نوعان،  ‏صبر، شکیبایی، تحمل، مدارا   بیگانه خواهند بود. ‏
این کارشناس خانواده افزود: در یک تفکر غلط  دیگر به دلیل اصالت ‏رفاه و لذت، والدین نیز فرزند بیشتر را «مزاحم» تلقی می کنند. والدین ‏در چنین خانواده هایی، از نعمت فرزندان، بی بهره خواهند بود. ‏بنابراین، اگر در نگرش دینی قناعت، ایثار، گذشت، همیاری، کمک به ‏همنوعان، کار و تلاش برای رشد و راحتی دیگران و سایر ارزش های ‏اخلاقی، فی نفسه ارزش است و رفاه و لذت مادی در درجه دوم اعتبار ‏و اهمیت قرار دارد.‏
هدایتی تاکید کرد: سیاست های کاهش جمعیت تا حد پیدایش خانواده ‏های تک فرزند از این منظر، امری نامطلوب خواهد بود؛ زیرا کنترل ‏جمعیت منجر به هسته ای شدن و تک فرزندی شدن خانواده شده، و ‏این خود تابعی از اولویت یافتن رفاه و لذت مادی است. این امر ‏تغییراتی را در رفتارهای جنسی مردان و زنان موجب می شود. ‏دستیابی نسل جوان در سنین مختلف به ابزارهای کنترل بارداری و ‏اطمینان از عدم بارداری های ناخواسته، زمینة لازم را برای ایجاد ‏روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده افزایش می دهد. علاوه بر ‏اینکه، تنظیم خانواده و کنترل جمعیت دستاویز مناسبی برای مدافعان ‏سقط جنین در جامعه می شود.  ‏
‏ ‏

‏  انقطاع نسل بشر

این کارشناس امور خانواده اظهار داشت: از جمله آثار رشد منفی و ‏کاهش جمعیت، پیری و در نتیجه، حرکت به سمت و سوی انقاع نسل ‏بشر است؛ زیرا بر اساس آموزه های برگرفته از معارف ناب قرآن و ‏اهل بیت(ع)، یکی از مهم ترین فلسفه های ازدواج و تشکیل خانواده، ‏زاد و ولد و تشکیل اجتماعات بشری است. اصولاً فلسفة ازدواج و ‏تشکیل خانواده، بقای نسل بشری است که مطابق فلسفه آفرینش است.‏
هدایتی بیان کرد: افراد از طریق ازدواج و فرزندآوری، موجب پیوند ‏بین نسل ها و تدوام نسل بشر می شوند. اما اگر قرار باشد، علی رغم ‏تشکیل خانواده، تأکید بر اصل ازدواج باشد و زاد و ولد، نه تنها به ‏عنوان یک اصل مطرح نباشد، بلکه سیاست راهبردی جامعه تاکید بر ‏کنترل موالید باشد، در بلندمدت جامعه با امحا و انقطاع نسل بشر ‏مواجه خواهد شد؛ معضلی که امروزه بسیاری از کشورهای غربی با ‏آن مواجه هستند.  ‏
در کشور ما با تاکیدات رهبری از سال 1392رویکرد به سمت افزایش ‏جمعیت تغییر کرد اما در زمان دولت 13 شاهد در نظر گرفتن مشوق ‏های فرزند اوری هستیم اما از آنجا که 20 سال تمام سیاست کاهش ‏جمعیت را دنبال کرده ایم تغییر ذهنیت مردم به فرزند آوری 10سال ‏دیگر زمان می برد اگر برای افزایش جمعیت دیر نشده باشد.‏

پاسخی بگذارید