رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر مطرح کرد؛
گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1404/08/10 11:12
شناسه : 411996

شاخه سبز - تدبیری خداوند» در سوره فتح، این اصل را پارادایم ثابت ‏و تغییرناپذیر پیروزی در گفتمان مقاومت دانست و تأکید کرد که نصرت ‏نهایی جبهه حق نه بر اساس محاسبات ظاهری و ابزار مادی، بلکه بر ‏مبنای اتصال به قدرت حقیقی الهی و سنت تخلف‌ناپذیر خداوند استوار ‏است.‏
به گزارش شاخه سبز ، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محسن مهاجرنیا ‏در دویست و هشتاد و یکمین نشست از سلسله کرسی‌های آزاداندیشی ‏با موضوع «گفتمان مقاومت» به تبیین مفهوم «ولایت تدبیری خداوند» ‏در آیات ۲۲ تا ۲۵ سوره فتح پرداخت و تأکید کرد که پیروزی جبهه ‏حق نه بر اساس ظواهر مادی، بلکه بر مبنای اتصال به قدرت حقیقی ‏الهی و سنت تخلف‌ناپذیر خداوند استوار است.‏
این نشست که شانزدهمین جلسه از سلسله جلسات تفسیر سوره فتح ‏نیز محسوب می‌شد، به همت قرارگاه فرهنگی طلوع مهر، مجمع ‏هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و انجمن علمی قرآن و تحول ‏علوم ایران در دانشگاه طلوع مهر برگزار شد.‏
مدیر کمیته جهاد تبیین قرارگاه فرهنگی طلوع مهر در ابتدای سخنان ‏خود با اشاره به آیات پایانی سوره فتح گفت: موضوع بحث امشب از ‏آیه بیست و دو تا بیست و پنج در خصوص ولایت تدبیری خداوند و ‏رابطه بین ولایت و مقاومت است؛ اینکه خداوند چگونه در میدان ‏جنگ، خود، کار مؤمنان و مجاهدان را تدبیر می‌کند. آیات قبلی بیشتر ‏راجع به بحث‌های داخلی، مخصوصاً در ارتباط با متخلفین از جبهه بود. ‏اکنون بحث تا پایان سوره، رابطه میان جبهه حق و باطل، یعنی مؤمنین ‏و مشرکان مکه است.‏
خبر غیبی قرآن: شکست قطعی مشرکین در صورت وقوع جنگ
وی با تبیین آیه ۲۲ سوره فتح افزود: بحث ولایت تدبیری از اینجا ‏شروع می‌شود که خداوند خبر می‌دهد که ما با این قرارداد (حدیبیه)، ‏فتح و پیروزی را به شما دادیم و شما با مشرکین مصالحه کردید. اما ‏یک خبر هم به شما بدهم که اگر شما با مشرکین وارد جنگ هم ‏می‌شدید، باز هم پیروز بودید؛ به خاطر اینکه مشرکین حتماً در مقابل ‏شما پشت می‌کردند و فرار می‌کردند (لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ). این واقعاً یک ‏معجزه است؛ چرا فرار می‌کردند؟ چون مسلمانان هزار و چهارصد نفر ‏بودند و به قصد زیارت رفته بودند، شمشیر و تجهیزات جنگی با خود ‏نبرده بودند و با قربانی و لباس احرام در قلب دشمن حضور داشتند. ‏اگر جنگ می‌شد، ظاهرش این بود که این‌ها شکست می‌خوردند، ولی ‏قرآن خبر غیبی می‌دهد که اگر جنگ می‌شد، آن‌ها فرار می‌کردند.‏
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در تشریح دلیل این شکست قطعی ‏برای کفار اظهار داشت: آیه بعدی می‌گوید که چرا این‌ها فرار ‏می‌کردند؛ به خاطر اینکه این‌ها وصل به جریان ولایت نبودند و چون ‏وصل به ولایت نبودند، هیچ کمک‌کاری نداشتند و زیر پایشان خالی بود ‏و شکستشان قطعی بود. چرا؟ چون سنت الهی است که حق در مقابل ‏باطل، اگر حق روی حق بودنش بایستد و شرایط را رعایت بکند، قطعاً ‏طبق سنت الهی، باطل شکست خواهد خورد.‏
تدبیر الهی برای حفظ قداست مکه و جان مؤمنان پنهان
این استاد حوزه و دانشگاه به تدبیر پیچیده الهی برای جلوگیری از ‏جنگ در مکه اشاره کرد و گفت: خداوند یک برنامه دیگر داشت؛ ‏برنامه خدا این بود که در مکه نباید خونریزی می‌شد. لذا خداوند با ‏اینکه آن‌ها غلبه داشتند، دست و قدرت آن‌ها را از اینکه به شما ‏صدمه‌ای برسانند بست (فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ) و دست شما را هم بست. ‏یعنی وقتی شما در آن لحظه‌ای که بیعت کردید و یاران غیرتی شدند و ‏گفتند به جنگ می‌رویم، خداوند نگذاشت که این اتفاق بیفتد، چون ‏نمی‌خواست در مکه خونریزی بشود و نمی‌خواست قداست مکه با دست ‏شما شکسته شود.‏
وی افزود: از طرف دیگر، یک برنامه دیگری هم خدا داشت که شما ‏اصلاً خبر نداشتید. در این مدت هفت سالی که شما به مدینه رفته ‏بودید، بخشی از مردم مکه مسلمان شده بودند و عده‌ای هم از قبل ‏مسلمان بودند که نتوانسته بودند با شما هجرت کنند. این مسلمانان تقیه ‏می‌کردند و دینشان را مخفی کرده بودند. اگر شما حمله می‌کردید و ‏جنگ اتفاق می‌افتاد، آن مسلمان‌ها هم زیر دست و پای شما کشته ‏می‌شدند. خدا می‌خواست جان آن مسلمانان را هم که همرزمان شما ‏بودند اما شما از آن‌ها بی‌اطلاع بودید، حفظ کند.‏
تغییر پارادایم تحلیل؛ از قدرت ظاهری به قدرت حقیقی
این پژوهشگر مسائل راهبردی با تأکید بر لزوم تغییر پارادایم فکری در ‏تحلیل‌های سیاسی و نظامی گفت: خداوند در این آیات، پارادایم تفکر را ‏عوض می‌کند و به سیاستمداران می‌گوید که همیشه بر اساس مسائل ‏مادی و ظواهر فکر نکنید. این ظواهر بعضی وقت‌ها نشان می‌دهد که ‏آن‌ها پیروز می‌شوند، اما باطن چیز دیگری است. خداوند دارد آموزش ‏می‌دهد که شما بر اساس ولایت فکر کنید، نه بر اساس ظواهر. قدرت ‏حقیقی پیروز است، نه قدرت اعتباری و ظاهری. قرآن به ما یاد داده ‏که اگر قدرت باطنی و حقیقی باشد، یک نفر مؤمن بر بیست نفر و ‏بیست نفر بر دویست نفر غلبه می‌کنند. این خلاف تفکر و ‏برنامه‌ریزی‌های جنگی است، اما خداوند نوع تفکر رزمندگان را ‏تصحیح می‌کند.‏
حجت‌الاسلام مهاجرنیا با ذکر مصادیق عینی از تاریخ انقلاب اسلامی ‏بیان کرد: در جریان طبس، آمریکا با همه امکاناتش در مقابل ایرانی ‏که نه ارتش منسجمی داشت و نه امکاناتی، آمد تا گروگان‌هایش را آزاد ‏کند. ظاهرش این بود که به راحتی موفق می‌شوند، اما خداوند با تعبیر ‏امام خمینی(ره) با طوفان شن و ریگ‌های بیابان کاری کرد که هواپیما ‏و هلکوپترهایشان به هم خوردند و متلاشی شدند. این تعبیر قرآن است ‏که “لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ”، چون خدا و قدرت واقعی را نداشتند. یا در کودتای ‏نوژه، خودی‌ها با کمک بیگانگان بزرگ‌ترین کودتا را تدارک دیده ‏بودند، اما امام فرمود خداوند سگی را مأمور کرد تا عملیات لو برود. ‏این‌ها قدرت حقیقی و تدبیر الهی را نشان می‌دهد.‏
ولایت؛ سنت تخلف‌ناپذیر الهی و شرط نصرت نهایی
عضو هیئت مدیره انجمن علمی قران و تحول علوم ایران،  ولایت الهی ‏را یک قانون تکوینی و ثابت در هستی توصیف کرد و گفت: آیه ۲۳ ‏سوره فتح، بحث ولایت الهی را به یک قانون تکوینی و ثابت و بدون ‏تغییر در نظام هستی تبدیل می‌کند: «سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَلَن ‏تَجِدَ لِسُنَّةَ اللَّهِ تَبْدِيلًا». ولایت الهی یعنی قدرت تکوینی و تدبیری خداوند ‏که همه هستی را فرا گرفته است. کافیست خود را تحت این ولایت قرار ‏دهید تا نصرت بیاید.‏
حجت‌الاسلام مهاجرنیا در پایان با جمع‌بندی مباحث خود خاطرنشان ‏کرد: خداوند مقاومت را تنها در گرو ابزار مادی نمی‌بیند. پیروزی، ‏نصرت و فتح مبین، گره خورده با یک نگاه معنوی، یک تحلیل درست ‏و یک تفکر مبنایی بر اساس ولایت است؛ یعنی بر اساس قدرت حقیقی ‏فکر کنید که فقط مال خداست. این قدرت حقیقی، سنتی غیرقابل تغییر ‏است. کافیست خودتان را با این سنت منطبق کنید، قطعاً پیروزید و ‏نگران کمیِ عِدّه و عُدّه و امکانات دشمن نباشید. نصرت الهی مشروط ‏است: «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ». یاری کردن خدا یعنی آمدن در سایه ‏ولایت و در مسیر ولایت، تا نصرت و “ولیّ و نصیر” پشت سر آن ‏بیاید.‏

پاسخی بگذارید