زهره نعلبندی
وقتی تلفن همراه به همراه همیشگی ما بدل شد، کتاب آرامآرام از زندگی ما فاصله گرفت. در روزگاری نه چندان دور، کتاب نه فقط منبع دانش، که پناهگاه ذهن و روح انسان بود؛ دریچهای برای اندیشیدن، رویا دیدن و گستردن مرزهای تخیل.
اما امروز، جهان در چنبرهی تصویر و پیامهای فوری گرفتار شده است. شبکههای اجتماعی با سیل بیپایان محتوا، ذهن انسان معاصر را به جای تعمق، به مرور سطحی و واکنشهای لحظهای عادت دادهاند. بحران مطالعه، بزرگترین آسیب فرهنگی زمانه ماست که بحرانی خاموش اما فراگیر است.
جوانان بیش از هر نسل دیگری به اطلاعات دسترسی دارند، اما این فراوانی الزاما به درک عمیق تر نمیانجامد. فضای مجازی امکان دسترسی آسان، اما نه الزاما فهم دقیق را فراهم کرده است. ما در عصر اطلاعات بیپایان، اما معناهای گمشده زندگی میکنیم. کتاب، که زمانی میدان گفتوگو با اندیشه بود، به کالایی تزیینی در قفسهها یا سوژهای نوستالژیک در پستهای مجازی بدل شده است.
فرهنگ مطالعه همواره نیازمند زمان، تمرکز و خلوت است؛ سه ویژگی که در زیست دیجیتال امروز نایابترین منابع شدهاند. شبکههای اجتماعی با سازوکار پاداشهای سریع (لایک، ویو، واکنشهای لحظهای) مغز را به مصرف کوتاهمدت محتوا عادت دادهاند. در چنین شرایطی، نشستن و ورق زدن کتابی سیصد صفحهای برای بسیاری، نوعی تجمل قدیمی به نظر میرسد. نتیجه، نسلی است که حجم عظیمی از داده را به ذهن میسپارد اما میان آنها پیوند مفهومی برقرار نمیکند.
اما هنوز دیر نشده است. تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که میتوان با سیاستهای هوشمندانه فرهنگی، خواندن را دوباره به عادت اجتماعی بدل کرد. گسترش فضاهای مطالعه در مدارس، تشویق خانوادهها به کتابخوانی جمعی، و حضور فعال رسانهها در معرفی آثار ارزشمند میتواند جریان آگاهی را زنده نگه دارد. مهمتر از همه، باید کتاب را نه بهعنوان ابزار آموزشی، بلکه بهعنوان تجربهای انسانی و لذتبخش بازتعریف کرد.
کتاب خواندن فواید بسیاری دارد چراکه هوش را افزایش میدهد، قدرت را بالا میبرد، از ابتلا به آلزایمر جلوگیری میکند و باعث آرام شدن افراد میشود.
هفتاد و پنج درصد از والدین آرزو میکنند که فرزندانشان بیشتر برای سرگرمی مطالعه کنند، و کسانی که میخواهند فرزندان خود را تشویق به کتاب خواندن کنند، میتوانند با بلند خواندن در خانه شروع کنند. در حالی که بیشتر والدین پس از اینکه فرزندانشان به تنهایی این کار را یاد گرفتند، خواندن با صدای بلند را متوقف میکنند، گزارشی از اسکولاستیک نشان میدهد که خواندن با صدای بلند برای بچهها در طول سالهای دبستان ممکن است به آنها انگیزه دهد که مرتباً کتاب بخوانند. با صدای بلند خواندن راه خوبی برای برانگیختن علاقه به این سرگرمی است.
اگر جامعهای بخواهد تفکر انتقادی، گفتوگو و خلاقیت را در نسل خود حفظ کند، گریزی از احیای فرهنگ مطالعه ندارد. هیچ شبکهای، هرچقدر هوشمند، نمیتواند جای صدای ورق خوردن کتاب و گفتوگوی آرام انسان با اندیشه را پر کند. شاید زمان آن رسیده باشد که صفحه نمایش را برای لحظهای خاموش کنیم و به سراغ همان پناهگاه فراموش شده برویم؛ جایی که ذهن دوباره میاندیشد و روح، نفسی تازه میکشد.



