تاریخ : 1401/04/2 12:04
شناسه : 401056

فاطمه مداح نظری – دو اثر کلیله و دمنه و مهمونی به تازگی موجی از اعتراضات و دلخوری ها را در سطح جامعه ایجاد کرده است که با توجه به محتوای نامناسب آن روح و روان کودکان معصوم را نشانه گرفته است.

پخش این دو اثر از شبکه نمایش خانگی آغاز شده است و با توجه به دسترسی راحت به فضای مجازی و نیز شخصیت ها و ژانر این دو اثر برای رده سنی کودکان تربیت و رشد طبیعی کودکان را تحت تاثیر قرار داده و آینده ای در نه چندان روشن و زیبا را پیش روی آنها ترسیم می نماید.
دقت و تأمل در شیوه اجرای برنامه‌هایی چون«مهمونی» و «شهرک کلیله و دمنه» نه تنها تردید بلکه این یقین را ایجاد می‌کند که باید کارکردها و اهداف دیگری از این برنامه‌های پر سروصدا موردنظر طراحان و مجریان آن باشد.

ایرج طهماسب که صداپیشه و عروسک‌گردان «دم باریک» در «مدرسه موش‌ها» مرضیه برومند بود، بیشتر از چهار دهه است که در عرصه آثار عروسکی فعال است. طهماسب عروسک‌های بسیاری را خلق کرده، عروسک‌هایی که برخی از آن‌ها مثل «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» برای بچه‌های دهه ۶۰، نوستالژیک هستند و برخی دیگر مثل «آقای همساده» و «فامیل دور» که در دهه گذشته معروف شدند.

 حالا این روزها طهماسب با «مهمونی» و مرضیه برومند با «شهرک کلیله و دمنه» پا به دوران دیگری گذاشته‌اند و وضعیت تازه‌ای را تجربه می‌کنند که منتقدان بسیاری پیدا کرده است.

 دورانی که نه تنها مخاطبان را دچار «تردید» و «شک» نسبت به آثار تازه این نفرات کرده، بلکه کل دوران کاری و آثار پیشین آن‌ها را نیز با پرسش‌های‌بزرگ روبرو کرده است.

 آثار تازه این نفرات تفاوت بنیادین با آثار پیشینشان دارند و بیش از آنکه معطوف به جنبه‌های تعلیمی، تربینی و آموزشی باشند، در خدمت «تجاری‌سازی هنر»، «سرمایه‌داری»، «صنعت فرهنگ» و همسو با فضای ولنگار مجازی(اینستاگرام) صورتبندی شده‌اند.

نزدیک به چهار دهه بهترین ساعات تلویزیون در خدمت آثار این نفرات بوده است و با ژست اینکه نقش مهمی در تعلیم و تربیت کودکان این سرزمین بازی می‌کنند، بهترین زمان‌های پخش را به آثار خود اختصاص داده‌اند. حالا اما  در آثار نوظهورشان جنبه‌هایی از ایده‌ها و روان خود را رو کرده‌اند که به نظر کارشناسان بسیار خطرناک و آسیب‌زا است.
با این‌که ایرج طهماسب در اولین قسمت از این مجموعه و در مکالمه‌اش با عروسک «شاباش» به صراحت اعلام کرد که این مجموعه را برای گروه سنی بزرگسالان ساخته است، پیش زمینه‌های ذهنی نسبت به فعالیت‌های قبلی او (برای گروه سنی کودک و نوجوان) نشان می‌دهد که هرچقدر هم در حرف، جامعه هدف او بزرگسال گفته شود، بازهم جان کودکان این سرزمین از ترکش‌های این برنامه در امان نخواهد ماند.

موج انتقادهای گسترده به جایی رسید که در خبرگزاری فارس کمپینی برای بازبینی اثر خانم برومند به راه افتاد، تا امروز ۲۸ خرداد ۳۲۸۳۱ نفر در آن عضو شده‌اند. اعتراض‌ها حول محور این موضوع می‌چرخد که شهرک کلیله و دمنه، همچون تاک شوی مهمونی خارج از دایره‌ی قواعد ساخت مجموعه‌ای برای گروه سنی کودک و نوجوان است.

از طرفی متخصصین تربیت و روانشناسی کودکان پس از انتشار سریال مهمونی، و کلیله و دمنه نقدهایی را نسبت به محتوای آن و رفتار عروسک‌هایش داشتند و معتقد بودند که این آثار به دور از آداب تربیت‌های توصیه شده برای کودکان هستند.
تکرار شوخی‌ها و ایده‌هایی ثابت، سرهم بندی بد قواره و ناهمگونی بخش‌های مختلف، از منظر ساختاری برنامه مهمونی را به اثری نازل تبدیل کرده است. قالب تیپیکال عروسک‌ها، فضایی را شکل داده که مثلا «قربان‌صدقه‌رفتن» قیمه و «سوال درباره آزمایش خون» و «بده بزنیم» پشه و پرروبازی و «فحش‌»های بچه، وجه غالب است و این ماجرا چون با خلاقیت جدیدی همراه نیست، در نهایت عامل شکست اثر است. به همین بیفزایید بازی جمله‌سازی و ادای حس با مهمان برنامه که روندی تکراری گرفته و اگر مهارت مهمان در جذب مخاطب نباشد، بخشی کسل‌کننده است.
در تحلیل نهایی از منظری ساختاری تکرار و ناهمگن بودن باعث شده است این اثر از نظر ماندگاری عمر درازی نداشته باشد.  در نهایت چیزی که از آن باقی خواهد ماند جملات جنسی و اروتیکی است که ممکن است هر روزه در تاکسی و خیابان شنیده شود.

در نهایت اینکه ضعف مجموعه‌ «مهمونی» در جایی معنا پیدا می‌کند که طهماسب برای دیده شدن مجموعه تازه‌اش دست به دامان سلبریتی‌ها می‌شود. ذکر این تفاوت که در مجموعه چند دهه‌ای طهماسب برای جذب مخاطب جدید تقریبا نیازی به این چهره‌ها نبود و عروسک‌ها به مدد آنتن مستمر و پخش مکرر در مناسبت‌های مختلف، مخاطب خود را پیدا می‌کردند.

نقد محتوای «مهمونی»

از منظری محتوایی نیز، از همان قسمت‌های اول برخی کارشناسان حوزه فرهنگ نسبت به رواج بی‌اخلاقی در این مجموعه عروسکی و بدآموزی آن برای کودکان هشدار دادند.

همان روزهای اول پخش این برنامه یکی از منتقدان نوشت:

«مهمونی» در یک ریل درست، یک اثر اشتباهی برای ایرج طهماسب است. همین که یک کار نیمه‌عروسکی کارگردان کلاه قرمزی با اغماض رده‌بندی سنی مثبت ۱۲ را دریافت کرده و بچه ۱۲ ساله شما هم از متلک‌ها، فحش‌ها و تداعی برخی مسائل صدها سوال دارد؛ می‌توان گفت تیم سریال مهمونی برای جلب توجه بزرگ‌ترها که دست به جیب برای دیدن آن هستند، به سیم آخر زده است. فارغ از چند شخصیت که اصلاً نگرفته و بازیگران ناوارد و نچسب کار، که بود و نبودشان یکی است، دنیای عروسکی «آقای مجری» سابق، بچه مهمونی یک کودک کار شارلاتان و بی‌ادب که دوست داشتنی جلوه کرده، یک پشه پر از کنایات جنسی زناشویی، یک عروسک زشت در نقش دختر ترشیده (از به کار بردن این عبارت عذرخواهم)، دو عروسک موزیسین که با عنوان بی‌بند و بار هجو موسیقی پاپ و جوانان این عرصه هستند. اما عملا کل کار روی دوش همان فحاشی است که در فضای مجازی بازنشر می‌شود که مثلاً مخاطب به هوای او بیاید و لوس بازی قیمه و مگس را ببیند.

در واقع طهماسب با رد شدن از خطوط مهم و حیاتی خانوادگی برای گرفتن مخاطب سطحی در یک محیط آزادتر، این شائبه را مطرح می‌کند که یا او تغییر کرده و معتقد است هر طور شده باید مخاطب بگیرد یا از اول هم به این مساله اعتقاد نداشته است. به نظر می‌رسد«مهمونی» طهماسب محصول جهان جنسی شده‌ای است که در سال‌های پیری، دچار سکته مغزی شده و جز اروتیک محض و موضوعات جنسی هیچ تفسیر دیگری از جهان ندارد.

در نهایت اینکه به زعم متخصصین در بخش‌های مختلف این مجموعه به‌طور جدی خطر پرورش جنسی نادرست می‌رود. مثل پشه‌ای که آخرشب موقع خواب ایرج طهماسب پیدایش می‌شود و به‌وضوح ادبیات نامناسبی برای گروه سنی کودک دارد.
هرجامعه و قوم و ملت برای خود ارزش‌ها، سنن و آدابی دارد که درطول تاریخ حیات آن و براساس تجربه‌های درازمدت و به اقتضاء ضرورت‌ها پدید آمده و استوار شده‌اند.

ارزش‌های دینی، اعتقادی، اخلاقی و...که چونان قوانین غیرمکتوب درمیان افراد یک جامعه پذیرفته شده‌اند به‌مثابه شخصیت و روح قومی رفتارهای جمعی و فردی را در جامعه شکل داده و تنظیم می‌کنند. در جامعه ایرانی اسلامی تعلیم و تربیت کودکان همواره یکی از اولویت‌های اصلی بوده است. در دل این تعلیم و تربیت عموم خانواده‌ها همواره نسبت به برخورد کودکان با موضوعات جنسی حساسیت‌های فراوانی داشته‌ و دارند.

اینکه با مطرح کردن «تغییر نسل» تمام آن سنت‌ها و ارزش‌ها را در ورطه انحطاط قرار دهیم نه تنها  مناسب با اقتضائات نیست بلکه خود خطایی نابخشودنی است.

آیا از کلاه قرمزی تا بچه تغییر نسل انجام گرفته، یا طهماسب پیر ایده‌های معطوف به«میل» درونیات  و روان خودش را بیشتر برملا کرده است؟ جمله‌هایی که طی سالیان، هیچ‌وقت میان آقای مجری و کلاه قرمزی رد و بدل نشد و حالا بعد از گذشت سال‌ها در این «مهمونی» سخیف برملا می‌شوند. توگویی امر سرکوب شده با شدت بیشتری بازگشته است.

او که روزگاری نقش هادی و آموزگار را بازی می‌کرد حالا هرچقدر هم جلوی دهان بچه را بگیرد بازهم از جای دیگری نیش کلمات اروتیک و جنسی پشه را بر جان مخاطب می‌نشاند.

هر آدم عاقلی که یک بار برنامه «مهمونی»ایرج طهاسب و «شهرک کلیله و دمنه» مرضیه برومند را دیده باشد و اندکی سررشته در حساب و کتاب داشته باشد حکما فهمیده است که  این برنامه‌ها فایده دندان‌گیر و متناسبی در پی نداشته، سهل است گاهی زیان روی زیان بار آورده است. آن هم زیان‌های جبران ناپذیر و به تعبیر کلام الهی خسران. هم خسران دنیا و هم خسران آخرت.

 به نظر می‌رسد آقای طهماسب و خانم برومند از یاد برده‌اند که کرامت مقام و جایگاه انسانی چنان تقدم و اصالتی دارد که نه تنها حوایج و نیازهای روزمره بلکه گاه جان شیرین نیز در برابر آن کم بهاست. به‌خصوص در دستگاه‌تربیتی‌اسلام که انسان را خلیفۀ الهی و جای‌نشین جایگاه «لقدکرمنابنی آدم» و «لقدخلقناالانسان فی احسن تقویم» می‌داند.

 دقت و تأمل در شیوه اجرای برنامه‌هایی چون«مهمونی» و «شهرک کلیله و دمنه» نه تنها تردید بلکه این یقین را ایجاد می‌کند که باید کارکردها و اهداف دیگری ازاین برنامه‌های پر سروصدا موردنظر طراحان ومجریان آن باشد.

دست‌های آلوده را به هیچ آبی نمی‌توان شست و تطهیر نمود و در پس هیچ پوششی نمی‌توان پنهان کرد. در این برنامه‌ها از حد و مرزهایی که خداوند معین و مقرر فرموده بارها و بارها آگاهانه و از سر عمد تعدی شده است تا مگر طعم متعفن معروفیت بی حد و حصر چند روزی بیشتر زیر دندان بماند.
در حال حاضر در شبکه نمایش خانگی آثار بسیاری در حال تولید و عرضه است و بسیاری به آن به عنوان بازار پرسودی نگاه می‌کنند که در دوره رکود سینما به دلیل شیوع کرونا توانسته مخاطبان بیشتری را در اختیار خود بگیرد.

اما این بازار پر سود، این روز‌ها خود درگیر قصه‌های عجیب و غریبی نیز هست.

پوشش ناهنجار: آرایش غلیظ، رفتار‌های اروتیک و پوشش ناهنجار و غیر عرف از فاکتور‌های استفاده شده در این مجموعه سریال هاست تا به عنوان برگ برنده نسبت به فضای تلویزیونی مورد استفاده قرار بگیرد.

این سریال‌ها با وارد کردن زنان تنها از جذابیت بصری آن‌ها استفاده می‌کنند. به عنوان مثال سریال «دراکولا» آخرین ساخته مهران مدیری تا حدی از تجمل و بدحجابی استفاده کرد که مرضیه شفاپور دبیر کارگروه ساماندهی مدو لباس ارشاد در نامه‌ای به سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر نسبت به این سریال اعتراض کرده و خواهان حذف سکانس‌هایی شد.
او در این نامه تاکید کرده است: نمایش زنده لباس مصداق صریح استفاده از جذابیت‌های جنسی زن و در نتیجه مغایر با شئونات اسلامی و کرامت زن می‌باشد؛ از طرف دیگر استفاده از سربند یا توربان ممنوع است. علاوه بر این، سبک پوشش توربان که نوعی کلاه محسوب می‌شود، جزو مصادیق لباس غیرمجاز می‌باشد.

شفاپور در این نامه درخواست کرده بود که سکانس‌های مربوط به نمایش زنده و استفاده از مدل زنده و همچنین سبک پوشش توربان از قسمت‌های منتشر شده و نیز قسمت‌های آتی حذف گردد.
بهره برداری از کلیشه‌های جنسیتی غرب: در فرهنگ غربی زن به عنوان یک ابزار جنسی تلقی می‌شود و تبدیل به کالای تبلیغاتی شده است. فرهنگ مدلینگ و فشن در راستای همین نگرش است. این درحالی است که در سریال‌های شبکه نمایش خانگی از زنان دقیقا در همین راستا بهره برداری می‌شود.

لاکچری گرایی و دعوت به تجمل: اکثر صحنه‌های سریال‌ها در منزل‌های لاکچری و گرانقیمت تصویربرداری شده است. در سریال‌های قورباغه، گیسو، سیاوش، ملکه گدایان، دراکولا و ... خانه‌های لوکس و زندگی‌های مدرن به وفور استفاده می‌شود. در این میان سریال دراکولا با نمایش ویلا‌های گرانقیمت و استفاده از انواع حیوانات و غذا‌های لاکچری سردمدار این موضوع است.

تحقیر اصالت بدن: تحقیر امتیازات انسانی در این سریال‌ها تا اندازه‌ای پیش می‌رود که بدون در نظر گرفتن شخصیت و ارزش‌های انسانی، تنها امتیاز برتری در بدن خوش اندام و چهره زیبا تقلیل می‌یابد.

هنجار زدایی از روابط: در سریال‌های در حال عرضه در شبکه نمایش خانگی، روابط آزاد و خارج از ازدواج زیادی وجود دارد. هیچ نشانه‌ای از وقوع این روابط وجود ندارد و در برخی موارد حتی جذاب تصویر می‌شود.

چارچوب خانواده در این سریال‌ها حداقلی است و بیشتر تصویرگر زندگی افرادی است که بدون هیچ نسبتی حتی با هم در یک خانه زندگی می‌کنند.

ترویج نگرش خیانت: خیانت یکی از قبیح‌ترین اعمال انسانی است، اما در سریال‌های اینترنتی شاهد خیانت در کانون خانواده هستیم. از خیانت زن و شوهر گرفته تا خیانت خواهر به برادرش که به صورت متعدد در این سریال‌ها دیده می‌شود. سازندگان این سریال‌ها به تقلید از سریال‌های ترکیه‌ای ترکیبی از خیانت و عشق‌های چند ضلعی را دستمایه ساخت آثار سطحی خود می‌کنند.

بازنمایی منفی از افراد متدین: در سریال‌های شبکه نمایش خانگی اصولا خبری از افراد متدین نیست و اصلا کارکردی در این آثار ندارند. البته نه تنها افراد متدین تصویری در این آثار ندارند، بلکه دین و معنویت نیز در این آثار کارکردی ندارند. افراد متدین و با ظاهر مذهبی، در این سریال‌ها عقب افتاده، اُمُل و سوء استفاده کننده جلوه داده می‌شوند و یا در حال سوء استفاده از جایگاه و منصب خود هستند یا با اظهارنظر‌ها و رفتار‌های ابلهانه تحقیر می‌شوند.

سیاه‌نمایی، تحقیر و تضعیف: تمسخر و تحقیر اقشار ضعیف جامعه از رفتار‌های عادی سریال‌های اینترنتی است. از تلاش برای تمسخر پول ملی و التماس برای گرفتن دلار تا نگاه ابزاری و سوء استفاده از اقشار ضعیف جامعه در این سریال‌ها دیده می‌شود.

خشونت و افراطی گری: خشونت تصویر شده در این سریال‌ها بیشترشان ریشه در واقعیت نداشته و تنها در موارد معدودی در جامعه دیده می‌شود. این در حالی است که در این سریال‌ها خشونت و رفتار‌های خشونت آمیز بسیار پر رنگ است و آدم‌ها به شکل‌های عجیب و غریب و به وفور کشته می‌شوند.

استفاده از کلمات مذموم: استفاده از کلمات مذموم، رکیک و دشنام‌های متعدد از خصوصیات سریال‌های شبکه‌های خانگی است.

عدم حساسیت و نظارت بر این سریال‌ها باعث شده است که شاهد استفاده از کلمات مذموم متعددی باشیم که استفاده از آن‌ها در بیشتر خانواده‌های ایرانیی جایی ندارد.

فرزندآوری مانعی برای پیشرفت: تصویر اشتباه و فراگیری که تشکیل خانواده و ازدواج و فرزندآوری را مانع پیشرفت می‌پندارد. در این سریال‌ها در موارد متعددی این تفکر اشتباه ترویج شده و به صورت صریح به تصویر کشیده می‌شود.

ترویج استفاده از مواد مخدر: استفاده از مواد مخدر در سریال‌های اینترنتی نه تنها مضر و مخرب است بلکه تصویر مصرف کنندگان مواد مخدر خوب است و استفاده از مواد مخدر تفریحی جذاب و شیرین به تصویر کشیده می‌شود. در کنار آن شرط بندی قمار که از قبیح‌ترین اعمال و مخرب‌ترین جرایم هر جامعه‌ای است، در سریال‌های اینترنتی به صورتی جذاب به تصویر کشیده می‌شود.

موسیقی و رقص: استفاده از موسیقی و رقص برای ایجاد جذابیت در سریال‌های اینترنتی به ابزاری عادی تبدیل شده است. سکانس‌های طولانی که خارج از عرف است و تنها هدف از به تصویرکشیدن آن ایجاد فضای لمپنی و جذب مخاطب است.

معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مسئولیت تولید و نظارت بر سریال‌های نمایش خانگی در پلتفرم ها فعلاً بر عهده سازمان صدا و سیماست.
سیدمحمد هاشمی در واکنش به برخی حواشی در وضعیت سریال‌های نمایش خانگی که به دلیل ناآگاهی، مسئولیت این وضعیت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی نسبت داده شد، واکنش نشان داد.

وی گفت: تولید و نمایش سریال‌های خانگی از جمله سریال«کلیله و دمنه» ذیل مسئولیت‌های ساترا و مربوط به سازمان صدا و سیماست و اساسا، در دو ساله اخیر هم مسئولیت تولید و هم مسئولیت ارزشیابی و نظارت سریال‌های نمایش خانگی و پلتفرم‌ها به صدا و سیما واگذار شده و بدیهی است هرگونه پاسخگویی و شفاف‌سازی هم باید از طریق آن مجموعه‌ها صورت گیرد.

معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: گرچه در زمینه فعالیت‌های فرهنگی و هنری هم‌افزایی بین ارگان‌ها و سازمان‌های مختلف موجب رشد و تعالی بیشتر در این فضا می‌شود اما تفکیک مسئولیت‌ها و پذیرش آن از سوی مدیران مسئول نیز جزو ضرورت‌های اجتناب ناپذیر است.

هاشمی ضمن تأکید بر لزوم توجه به مطالبات جامعه، مردم و خانواده سینِما در این عرصه اظهار داشت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی تقریباً از دو سال پیش نه تنها هیچ نقشی در عرصه تولیدات سریال‌ها و محتوای پلتفرم‌ها ندارد بلکه هیچ مسئولیتی هم در نمایش آثار و نظارت بر آنها هم ندارد، به همین دلیل انتظار می‌رود مسئولین مرتبط در چنین مواقعی که اعتراض یا حساسیت آحاد جامعه برانگیخته شده است، شفاف‌سازی و پاسخگویی لازم را انجام دهند. و احیانا اگر قانون گریزی ای از سمت پلتفرم ها در خصوص نظارت پذیری رخ داده است، ضمن اطلاع رسانی به مردم از طریق مراجع ذیصلاح پیگیری کنند.
هاشمی با تاکید بر لزوم توجه به مطالبات جامعه، مردم و خانواده سینما در این عرصه اظهار داشت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی تقریبا از دو سال پیش نه تنها هیچ نقشی در عرصه تولیدات سریال‌ها و محتوای پلتفرم‌ها ندارند بلکه هیچ مسئولیتی هم در نمایش آثار و نظارت بر آن‌ها هم ندارند: «به همین دلیل انتظار می‌رود مسئولان مرتبط در چنین مواقعی که اعتراض یا حساسیت آحاد جامعه برانگیخته شده است، شفاف‌سازی و پاسخگویی لازم را انجام دهند و احیانا اگر قانون‌گریزی از سمت پلتفرم‌ها درباره نظارت‌پذیری رخ داده است، ضمن اطلاع‌رسانی به مردم از طریق مراجع ذی‌صلاح پیگیری کنند.»


پاسخی بگذارید