یادداشت
اگرچه امسال و در سومین سالروز شهادت شما، توفیق حضور در محضرتان برای ادای احترام برایم فراهم نشد، اما با شور و شعف و قدرشناسی هممیهنانم به وجد آمدم و به اثرگذاری خون پاک ریخته شده شما و جمیع همرزمانتان مطمئن تر شدم.
13 دیماه 98 به تصور دشمن روز پاک کردن شما از صحنه روزگار بود، اما کجاست آن دشمن تا ببیند که از خون پاک شما هزاران سردار سلیمانی دیگر روییده که تنها بخشی از آنان امسال و در سالروز وصال شما به آرزوی دیرینهتان، امکان حضور در جوار مزارتان برایشان فراهم شد.
کجاست آن دشمن تا ببیند عشق به شما فراتر از مرزهای ایران را دربرگرفته بطوریکه از دوردستترین نقاط گردتان آمدهاند تا بگویند حتی قطرهای از خونتان به هدر نرفته است.
کاش کمی برایمان از لذت دستیابی به آرزوهای بزرگ میگفتید، آرزویی که بارها برای آن بغض کرده بودید و خانواده شهدا را واسطه دعا و ثنا برای به حقیقت پیوستن رویای همیشگیتان نموده بودید.
برایمان بگویید از این سه سالی که محکم رویایتان را بغل گرفتهاید و روسفیدیتان را در کنار دوستان شهیدتان جشن.
برایمان بگویید از لذت هم سفره شدن با اربابتان حضرت سیدالشهدا و از همنشینی با رفقایی که کربلا ندیدند، اما با خون بر حق خود برای ما جاده عشق به سوی سالار شهیدان کشیدند.
گفته بودید سالهاست از کاروانی جا ماندهاید که پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنید، اما خود از آن جا مانده اید و هرگز نتوانستهاید یاران شهیدتان را از یاد ببرید و پیوسته آنها را در قلبتان و در چشمانتان با اشک و آه یاد میکنید؛ حال دقیقا این جمله شما وصف حال ما در نبودتان است.
اگرچه این روزها رفتنتان بغض و آه و حسرت به گلوی ما نشاند، اما راستش را بخواهید اگر شهادت روزی شما نمیشد، من به معنای این کلمه شک میکردم؛ چرا که اجرمجاهدتهای مخلصانه شما هیچ چیز به جز به گردن آویختن مدال پرافتخار شهادت نمیتوانست باشد.
ای سرداری که بر قلبها حکومت میکنی، اذعان به حق بودن شما نیاز به قلم و درج بر کفن نداشت، بلکه آن را قدمها ثابت کردهاند، همان قدمهایی که از دورترین نقاط برای عرض ارادت خود را به شما رساندهاند و به صف شدهاند تا تنها دمی سنگ مزار سالار و سرداری که خود را سرباز نامید به آغوش بکشند.
گرمای وجود شما در دل زمستان، سرمای جانسوز شبهای کویری را از یاد این عشاق برده و معاندین را انگشت به دهان نگاه داشته است؛ همانهایی را که برای به صحنه آوردن نصف این جمعیت نقشهها کشیدند و دلارها خرج کردند، اما در آخر هم کف گیرشان به ته دیگ خورد.
ارزش این حرکت خودجوش امروز مردم به سمت مزار شما و تجدید میثاق با روح پاکتان کجا و چنگ زدن به زور و اجبار برای اغفال جوانان وطن به وطن فروشی کجا.
امروز دشمن بداند که هرگز نمیتواند غیرت، عشق به وطن، جوانمردی و عزت یک ملت بیدار را با تکیه بر زر و زور و تزویر چپاول کند.
آنهایی که تصور پلیدشان این بود که با شهرت میتوانند بر مردم فرمانروایی کنند و افکارشان را به خورد آنان دهند و با اسبشان در شرایط اخیر کشور در زمین دشمن تا می توانستند تاختند، امروز ببینند که آنچیزی که انسان ها را بزرگ میکند نه شهرت بلکه غیرت، بزرگ منشی و عشق به وطن آنان است.
این حرکت عظیم مردم و تجدید عهد با روح مطهر شما، برای باری دیگر پوز دشمنان داخلی و خارجی کشور را به خاک مالید و ثابت کرد وطن دوستان و فریادرسان به آه مظلومان جهان نه یک قهرمان ملی و فراموش شدنی، بلکه یک اسطوره فراملی هستند که هیچ کس قدرت پاک کردن آنان از اذهان و قلوب مردم را هرگز نخواهد داشت.
معاندین کشور چه خام اندیش بودند که تصور میکردند جوانان این مرز و بوم شما و یارانتان را از یاد بردهاند، غافل از اینکه قهرمانان هرگز در یادهای این ملت بیدار نمیمیرند.
نویسنده:زهره نعلبندی