نگاهی به «روانشناسی سلبریتی»؛
تاریخ : 1402/08/30 11:54
شناسه : 404753

پس از تثبیت جایگاه وینچل، سلبریتی‌ها طالب این بودند که خود را لابه‌لای ستون‌های او جا و محبوبیت بیشتری دست‌وپا کنند. پس می‌توان آغازه‌های روزنامه‌نگاری زرد را در ستون‌های شایعات وینچل یافت.

گیل استیور نویسنده کتاب «روان‌شناسی سلبریتی» دانشیار کالج امپایر استیت و نویسنده‌ای در آمریکاست. او ۲ کتاب دارد؛ «روانشناسی سلبریتی» که سال ۲۰۱۸ چاپ شد و «فهم روانشناسی رسانه» که سال ۲۰۲۱ به بازار عرضه شد. او در «روان‌شناسی سلبریتی» تلاش کرده پدیده سلبریتی و چهره‌های مشهور را تشریح کند و البته در این‌مسیر خود در فرازهایی در جایگاه یک‌هوادار و مخاطب قرار گرفته است.

این‌نویسنده می‌گوید سلبریتی، توجه مخاطب را جلب می‌کند و محرک مصرف او در دنیای قرن بیست‌ویکمِ تحت غلبه رسانه است. سلبریتی در فضای رسانه زندگی می‌کند و بدون گفت‌وگو یا شایعه، شهرت یا سلبریتی وجود ندارد. خلاصه کلامش هم این است که بدون رسانه، سلبریتی‌ای در کار نیست. همچنین برای این‌که سلبریتی داشته باشیم، باید مخاطب یا طبقه طرفداران و دوستداران داشته باشیم.

نکته متفاوتی که گیل استیور در ابتدای کتابش مطرح کرده، این است که می‌توان سلبریتی را یک‌حالتی بالقوه گذار دانست و به‌جای آن‌که بگوییم کسی سلبریتی است، می‌توان گفت آن‌فرد در حالت سلبریتی است. استیور در کتاب خود از نظرات نویسندگان و متفکران مختلف استفاده کرده و به آن‌ها ارجاع داده است. به‌عنوان مثال در فرازهایی که قصد دارد پدیده سلبریتی را تعریف کند و تمایز آن را با مفاهیم دیگر نشان دهد، می‌گوید به‌نظر وان کریکن (۲۰۱۲) توجه در جامعه درهم‌تافته آمریکا، سرمایه کمیابی است و سلبریتی‌ها کسانی هستند که توجه را با خصوصیات یا دستاوردها یا رفتارهای غیرعادی خود جلب می‌کنند. زمانی که کسی موفق شد توجه مخاطبان آمریکایی را به خود جلب کند، می‌توان گفت در حالت سلبریتی قرار دارد یا ما او را سلبریتی می‌شماریم.

گیل استیور با استفاده از نظرات دیگران، بین گونه‌های مختلف رسیدن به حالت سلبریتی هم تمایز قائل است و می‌گوید گاهی فرد، یک‌سلبریتی دستاوردی است که شهرتش به‌خاطر یک‌دستاورد یا کار بزرگ است. اما گونه‌های دیگری هم وجود دارند که آدم‌هایی هستند که غایت و هدفشان جلب توجه دیگران است و واقعاً هیچ‌کاری نکرده و دستاوردی نداشته‌اند بلکه از ابزارهای مختلفی برای جلب توجه بهره برده‌اند. برای این‌گونه از سلبریتی، گیل استیور خانواده کارداشیان را به‌عنوان بارزترین نمونه توجه‌جویانی مثال می‌زند که دستاوردی نداشته‌اند.

شهرت در سایه اصل و نسب، شهرت در سایه اشتهار یا دستاورد، و سلبریتی اسنادی یعنی موقعیتی که فرد به خاطر معروفیتش معروف می‌شود، حالت‌هایی هستند که در کتاب «روان‌شناسی سلبریتی» برای حالت سلبریتی مطرح می‌شوند.

مؤلف این‌کتاب، ضمن سخن از نگاه‌های مختلف درباره مساله سلبریتی، ازجمله «سلبریتی در حکم کالا» و «سلبریتی به عنوان آفریده رسانه»، می‌گوید سلبریتی‌ها از دیرباز وجود داشتند اما رسانه‌های جمعی، به ویژه رسانه‌های جمعی تصویری که عمدتاً در قرن بیستم با ظهور فیلم و تلویزیون و در نهایت اینترنت به وجود آمدند و تکثیر شدند، تداوم‌بخش توجه به سلبریتی در حکم نیروی محرک فرهنگی و اقتصادی بودند.

یکی از مشکلات مطالعه دانشگاهی سلبریتی، از نظر گیل استیور، فقدان توافق بر سر معنای واژه‌هاست؛ این‌که شهرت چیست؟ و سلبریتی چیست؟ با ذکر این‌مساله، او می‌گوید زمان‌هایی می‌رسد که سلبریتی بر شهرت مقدم است؛ مانند زمانی‌که فرد، بانوی اول کشوری مثل آمریکا می‌شود.

درباره فرهنگ رسانه و سلبریتی پیش‌تر مطالبی را در مهر منتشر کردیم که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:

* «پیگیری اخبارِ سلبریتی‌ها و تروریست‌ها چگونه ما را بدبخت می‌کند؟»

* «وقتی شخصیت‌های منفی کشتی‌کج ایرانی و روس بودند / چقدر بدهم کنار مریلین مونرو دفن شوم؟»

* «زندان ابوغریب نمونه هرزه‌نگاری آمریکایی است / «چرا ما آمریکاییها می‌خواهیم ستاره هرزه‌نگاری باشیم؟»»

* «روایت کریس هجز از نخبگان لوس، کم‌هوش و ثروتمند آمریکا / روشنفکرنماهایی که با تحقیر نگاهمان می‌کنند»

* «روان‌شناسان تنها گروهی هستند که در بازجویی‌های سیا حضور دارند / داستان پادگانی به‌نام "تویوتاسیتی"»

* «پیشنهاد مطالعه برای سوءاستفاده‌کنندگان از فلسفه هانا آرنت / دو نوع خبرنگار داریم؛ واقعی و مشهور»

* «چرا سازمان‌های خبری این‌همه دنبال سیاهی‌ها هستند؟ / دین بهتر است یا رسانه؟»

* «شهرت‌طلبی به دلیل کمبود محبت است»

در ادامه، به بررسی بیشتر کتاب «روان‌شناسی سلبریتی» نوشته گیل استیور می‌پردازیم که با ترجمه تهمینه زاردشت مردادماه ۱۴۰۲ توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

پاسخی بگذارید