تاریخ : 1348/10/11 03:00
شناسه : 99766
روزنامه کیهان نوشت: روزنامه جامعه فردا- که سعی می‌کند خود را شبیه روزنامه توقیف شده جامعه نشان بدهد- مدعی شد: «باید برای موشک‌ها مذاکره کرد؛ چون پیروزی بر داعش و امنیت عراق و سوریه، دست ایران را پر کرده است.
 
این روزنامه همچنین در مطلب دیگری نوشت: بالاترین غنیمتی که پس از پیروزی در یک جنگ می‌توان گرفت، شانس مذاکره از موضع بالاست. هنگامی که در عرصه نظامی دست بالا را پیدا می‌کنیم، زمان به کار انداختن دیپلماسی فرا رسیده است. اما چرا ظریف اینقدر بی‌تحرک است؟
 
 حمله اصولگرایان به یک روزنامه اصلاح طلب
 
علت واقعی آن را باید در تلقی اشتباهی یافت که در ما وجود دارد؛ چون جنگ‌ها و نبردها را نظامیان به فرجام نیک می‌رسانند، حق آنهاست که ادامه روند را نیز در کنترل خود بگیرند. اما این اشتباه است. نظامیان نمی‌توانند نتیجه نبرد سوریه را به اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها بفروشند.
این روزنامه زنجیره‌ای افزود: «به هرحال مذاکره را، حتی اگر برای موشک باشد باید به دست غیرنظامیان سپرد.
 
در منطقه پرآشوب خاورمیانه، پس از فروکش کردن نسبی درگیری‌های مسلحانه و تا قبل از روشن شدن آتشی تازه، باید آنچه را در کف است نقد کرد. رقبا باید تاوان باخت در سوریه را، در موضع‌ دیگری بدهند و امتیاز مناسبی از آنها گرفته شود.
خطای باصره خواهد بود اگر سوچی را محل و موقعیت گرفتن امتیاز از این ماجرا بدانیم. چک سوریه را باید نزد کدخدای دیگری نقد کرد.»
 
این روزنامه توضیح نمی‌دهد که مذاکره بر سر اقتدار یعنی چه؟! یعنی مثلا مانند قصه مذاکرات هسته‌ای، توانمندی بومی خود را بدهیم و مشتی وعده به علاوه تهدید و اتهام بگیریم؟! یا مثلا سر حقوق ملت سوریه و عراق،‌ مانند کاری که مدعیان اصلاح‌طلبی در ماجرای همکاری با آمریکا برای اشغال افغانستان کردند، به مار افسرده آمریکا جان بدهیم و بعدا اتهام «محور شرارت» و تهدید به حمله نظامی را به عنوان دستخوش! دریافت نماییم؟!
 
جالب اینکه همین طیف روزنامه‌ها، تا قبل از نابودی داعش، نقش‌آفرینی ایران در جنگ را تخطئه و محکوم می‌کردند اما حالا مدعی غنیمت هستند. برخی از این محافل مطبوعاتی علنا از داعش جانبداری و مدافعان حرم را تخطئه کردند.
 
یادآور می‌شود معارضه آمریکا با ملت ایران و انقلاب اسلامی معارضه هویتی و موجودیتی است چنانکه برخی مقامات آمریکایی تصریح کرده‌اند «باید ریشه ملت ایران را سوزاند».
 
این نکته هم شایان ذکر است که جمهوری اسلامی، نه آمریکا نه هیچ دولت دیگری را کدخدا نمی‌شمارد. و آنها که آمریکا را می‌شناختند، همان‌هایی بودند که مجبور شدند خود را رعیت بپندارند و امتیاز نقد بدهند و وعده نسیه بگیرند.
 
همچنین روزنامه جوان هم در همین زمینه نوشت: در روزهاي اخير به صورت جسته گريخته شخصيت‌هاي سياسي وابسته به جريان مورد اشاره تلاش كرده‌اند در لابه‌لاي مطالب چاپ شده در روزنامه‌ها نظام را متهم به غائله‌سازي در منطقه به واسطه توانايي‌هاي موجود دفاعي – نظامي كنند و همانند روزهاي نخست روي كارآمدن دولت يازدهم در تابستان 92 از ضرورت تعديل مواضع انقلابي در مقابل غرب با هدف «كاهش فشارهاي بين‌المللي در قالب تحريم و تهديد» سخن به ميان بياورند.
 
به طوري كه روزنامه «جامعه فردا» يكي ديگر از حلقه‌هاي رسانه‌اي روزنامه‌هاي زنجيره‌اي در شماره‌ روز گذشته، تيتر يك خود را به تيتري با عنوان «چرا بايد براي موشك‌ها مذاكره كرد» برجسته كرده است و با اعلام نگراني راجع به موفقيت خط مقاومت در مقابل تروريست‌هاي وابسته به امريكا، از حاكميت اسلامي مي‌خواهد براي تحقق مطالبات عمومي! حاضر به مذاكرت موشكي با غرب شود. رويه‌اي كه قطعاً با مؤلفه‌هاي مهمي مانند منافع ملي و امنيت كشور همخواني ندارد و ضرورت برخورد مراجع ذي‌صلاح از جمله شوراي عالي امنيت ملي را با خط‌دهي انحرافي اين دست از روزنامه‌ها را متذكر مي‌شود.

نويسنده اين مطلب در ابتداي مطلب با پيشگويي(!) از جدايي قريب‌الوقوع عراق از ايران سخن به ميان آورده است: «عراق متحد استراتژيك هميشگي ايران نخواهد بود و در دوران پس از داعش دردسر‌هاي زيادي براي ايران ايجاد خواهد كرد» و همانند مقامات ارشد امريكايي و اروپايي از مقامات ارشد نظاميان درخواست مي‌كند تا پرونده موشكي را نيز به ديپلمات‌هاي وزارت خارجه واگذار كنند. اين درخواست در شرايطي است كه هزينه‌هاي دامنه دار برجام يكي پس از ديگري كشور را در محدوديت‌هاي جديدي فرو برده و تحريم‌هاي گسترده‌اي را زمينه‌سازي كرده است.

پاسخی بگذارید