زهره مهرنوروزی- حزبالله در سال 1982 میلادی به منظور مقابله با اسرائیل تأسیس شد. این حزب فعالیت بر ضد اسرائیل را با عملیاتهای استشهادی آغاز کرد. سپس توان نظامی خود را افزایش داد و با موشک کاتیوشا و جنگهای چریکی، به مقابله با اسرائیل پرداخت. دبیرکل این سید حسن نصرالله است تاکنون چند بار میان حزبالله و اسرائیل نبرد نظامی درگرفته که از جمله آنها جنگ ۳۳روزه است. این جنگ را اسرائيل با هدف خلعسلاح حزبالله و آزادسازی دو نظامیاش آغاز کرد که در عملیات حزبالله با نام الوعد الصادق به اسارت حزبالله درآمده بودند. حزبالله در سوریه در حمایت از حکومت این کشور، به مبارزه با نیروهای تکفیری نیز پرداخته است. این حزب همچنین فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد. شبکه تلویزیونی المنار متعلق به حزبالله است. هدف قراردادن سیدحسن نصرالله، رویای قدیمی رژیم صهیونیستی است و بیش از ۲دهه میشود که ترور او در صدر فهرست ترور اسرائیل است. صهیونیستها همیشه یک فهرست ترور دارند. در جنگ ۳۳روزه هم اسرائیل اعلام کرد که خانه «سیدحسن نصرالله» را هدف قرار داده و شایعه شهادت سیدحسن نصرالله در همهجا پخش شد، اما پس از چندی سیدحسن نصرالله در تلویزیون ظاهر شد و اعلام کرد که یک کشتی اسرائیلی را در دریای مدیترانه زدیم. همان زمان تصاویر ناوچه ساعر اسرائیلی پس از حمله حزبالله همهجا پخش شد. لذا ادعاها درباره ترور دبیرکل حزبالله لبنان تازگی ندارد. ۱۸سال پیش هم چنین شایعاتی منتشر شد تا روحیه جوانان و حامیان حزبالله دچار فرسایش شود. از روز گذشته اسراییل که در جنگ ناجوانمردانه روی کفتار را سفید کرده است از شهادت سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله خبر می دهد. اما جنگ روانی یک حربه همیشگی اسراییل است، هدف از این جنگ روانی هم این است که حتی اگر خبر ترور تایید نشود، ادعای انجام ترور باعث رعب و وحشت و یأس و ناامیدی در جبهه مقابل خواهد شد. انتشار اینگونه خبرها همچنین به صورت یک موج فرسایشی باعث شکستن روحیه و اراده عمومی حامیان مقاومت خواهد شد. بنابراین «خبر ترور سیدحسن نصرالله» با هدف جنگ روانی گسترده علیه نیروهای مقاومت صورت گرفته است. این در حالی است که هم در لبنان و هم فلسطین، یک اراده عمومی برای مقابله با اسرائیل وجود دارد. تقابل افکار عمومی لبنان و فلسطین با رژیم صهیونیستی خیلی متفاوت و پررنگ تر از دیگر کشورهای اسلامی و عربی است. در واقع عزمی که در این دو کشور برای مقابله با اسرائیل وجود دارد، عزم همراه با پذیرش هزینههاست. از سوی دیگر، ترور فرماندهان حزبالله یک شیوه قدیمی اسرائیل برای مقابله با حزبالله لبنان است. حزبالله در جریان مقابله با اسرائیل فرماندهان ارشدی مانند «سیدعباس موسوی» و «عماد مغنیه» را از دست داده، اما شهادت این عزیزان هیچگاه سطح حملات حزبالله را کمتر نکرده، بلکه بعد از ترور دبیرکل پیشین حزبالله، سطح حملات این سازمان افزایش پیدا کرد، تا آنجا که ترور سیدعباس موسوی منجر به اخراج اسرائیل از جنوب لبنان در نتیجه تشدید حملات حزبالله شد. هم اکنون اگر اتفاقی برای فرماندهان حزبالله رخ دهد، سطح درگیریها افزایش پیدا خواهد کرد. این استراتژی حزبالله است که هر قدر ضربه دشمن سخت باشد، ضربه مقابل باید سختتر باشد. مقاومت، سازه بسیار بزرگتر و محکمتری از موقعیت یک نفر دارد. به طور کلی، برای مقابله با اسرائیل به یک تشکیلات منسجم و قدرتمند و ریشهدار نیاز است و حزبالله توانسته به این سطح از توان و تشکیلات دست یابد. حذف افراد نمیتواند مسیر حزبالله را تغییر دهد یا سطح رزمی را پایین بیاورد، بلکه در مقابل، پاسخ حزبالله به حملات اسرائیل را شدت خواهد بخشید. حقیقت این است که با حذف فرماندهان مقاومت، تغییری در مسیر جهادی مقاومت رخ نخواهد داد. فرماندهان مقاومت تا چند رده دارای جانشینان مشخص هستند و وصیتنامهشان آماده است و همه میدانند که پیشفرض اولیه این نیست که عمر طولانی داشته باشند. اکنون باید منتظر واکنش حزب الله به جنایت های اسراییل باشیم چون تفکر حزب الله زوال پذیر نیست و هدفی جز نابودی اسراییل ندارد.