گروه: سایر / گزارش
تاریخ : 1402/09/5 12:58
شناسه : 404808
مرتضی نجفی قدسی

از مجموع ۷۵ هزار مسجدی که در کشور وجود دارد، نیمی از آنها امام ‏جماعت ندارند و بسیاری از آنها هم که دارند هر سه وعده نماز را ‏ندارند و یا اگر هم دارند، جمعیت ندارند! ‏
در پی هشدار دلسوزانه حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی نسبت به ‏وضعیت تأسف برانگیز برخی از مساجد، مرتضی نجفی قدسی درگزارشی  ‏به تحلیل این مسئله و اشکال اصلی در اداره ی امور مساجد پرداخته ‏است:‏
اهمیت مساجد در حفظ مکتب اسلام و گسترش آن بر کسی پوشیده  ‏نیست و انقلاب اسلامی ملت ایران نیز خاستگاه اصلی اش مساجد بود ‏و جمعیت های انبوه در سراسر کشور عموماً از مساجد به پا خواستند ‏البته مجامع علمی و دانشگاهی هم از پایگاههای مهم و قابل توجه بود ‏ولی بسیج توده های مردم از مساجد نشأت گرفت و تداوم یافت تا ‏پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران را رقم زد.‏
هشدار حضرت امام خمینی بر خالی شدن مساجد از جمعیت
بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (رض) در بیان هشدار ‏آمیزی فرمودند: «ما از فانتومهای دشمنان هراسی نداریم ولیکن از روزی ‏باید بترسیم و احساس خطر کنیم که مسجدهای ما از جمعیت خالی شده ‏باشد»‏
و یا فرمودند: «این مساجد بود که این پیروزی را برای ملت ما درست ‏کرد، اینطور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد ‏می خواهیم چه کنیم؟ پیروزی ما برای اداره مسجد است».‏
مساجد مرکز ثقل پشتوانه مردمی نظام هستند و مطمئناً دشمنان بر اهمیت ‏و نقش مساجد در پیشبرد انقلاب اسلامی ملت ایران واقفند و قطعاً برنامه ‏ریزی هایی می کنند تا مساجد از رونق بیفتد و نسل جدید با مساجد ‏بیگانه باشند.‏
باز فرمایشات حضرت امام خمینی (رض) یادمان هست که فرمودند: ‏‏«مسجد یک سنگر اسلامی است و محراب محل جنگ است، حرب است، ‏این را می خواهند از شما بگیرند. اینها از مسجد بد دیدند، مسجد یک ‏محلی بود که مردم را به نهضت و قیام بر ضد ظلم تهیج می کرد، اینها ‏می خواهند این سنگر را بگیرند. مساجد سنگر هستند، سنگرها را باید پر ‏کرد، این دژهای محکم را محکم نگه دارید، این مساجد سنگرهای اسلام ‏است، محراب محل حرب است، این سنگرها را برای اسلام حفظ کنید».‏
هشدار حضرت آیت الله نوری همدانی نسبت به وضعیت مساجد
اخیراً مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی در پیامی ‏برای اجلاسیه نماز در تهران تصریح فرمودند: «طبق گزارشاتی که ما ‏داریم مساجد رو به خلوت شدن می رود! باید آسیب شناسی نمود که ‏چرا اینگونه شده؟ ما جوانانی داریم که در شب های قدر جمعیت ‏عظیمی از آنها تشکیل می گردد و یا در ایام اعتکاف و بعضی از ‏مناسبت های دیگر حضور پررنگ دارند، اما در روزهای معمول در ‏مساجد نیستند. امروز یکی از معضلات نبود امام جماعت است، در ‏وقت نماز در همین تهران درب خیلی از مساجد بسته و یا اگر باز باشد ‏امام جماعت ندارد و در بعضی از موارد، ائمه ی جماعات به ما ‏مراجعه می کنند که بعد از مدتی امامت می گویند باید شما از این مسجد ‏به مسجد دیگری بروید یا دیگر پیر شده اید و قابلیت امامت ندارید و ‏این موضوع بسیار غم انگیز است. ما معتقدیم که امام جماعت باید ‏ایجاد جذابیت کند و برنامه های متنوع داشته و با جوانان ارتباط برقرار ‏کند و تبیین کننده اهمیت اقامه نماز در مسجد باشد ولی این بدان معنا ‏نیست که بگوئیم امام جماعتی که مدتی در محلی مانده و با افراد آن ‏محل ارتباط گرفته و مردم او را شناخته اند به بهانه هایی او را کنار ‏زد! بله زمانی که قدرت ندارد باید با احترام با او برخورد نمود و ‏شخص دیگری را جایگزین کرد تا مأمومین هم همان ارتباط قبل را با ‏امام جماعت جدید داشته باشند. تأکید بنده بر این است همانطور که بر ‏اهمیت نماز باید توجه کرد به اهمیت اقامه نماز در مساجد نیز باید ‏توجه داشت و مسئولان امور مساجد باید هر چه زودتر این رویه را ‏اصلاح کنند و برای پر رونق شدن مساجد برنامه ریزی کنند و مساجد ‏را همانند صدر اسلام که محل تصمیم گیری ها بود و در انقلاب و ‏دوران دفاع مقدس هم کانون حضور جوانان متدّین بود،‌ برگردانند و در ‏واقع فقط به جابجایی امام جماعتی که عمری را در راه تقویت دین ‏مردم گذرانده، نپردازند،‌ بلکه برنامه کارشناسی شده توسط افراد خبره ‏ارائه کنند و در مواقع ضرورت، یک دستیار و یا نائب جوان برای ‏اجرای آن قرار دهند.»‏
این پیام که مربوط به ۲۱ آبان ماه گذشته است را از باب یادآوری و ‏مقدمة مطلب آوردم تا قدری به موضوع خلوتی مساجد و یا بسته و غیر ‏فعال بودن نیمی از آنان بپردازیم.‏
وضعیت آماری مساجد
چندی پیش جناب حجت الاسلام حاج ابوالقاسم عضو مجلس خبرگان ‏رهبری و رابط ریاست جمهوری با حوزه های علمیه نیز اعلام کردند که ‏از بین ۷۵ هزار مسجد کشور، درب ۵۰ هزار تای آن (یعنی معادل ‏‎2/3‎‏ ‏مساجد) بسته است!‌ و البته سپس توضیح دادند که منظورشان نه بسته ‏بودن کامل بلکه فاقد امام جماعت بودن و غیر فعال بودن است گرچه در ‏صورت صحت این آمار بسیار تأسف برانگیز است. ‏
البته حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی در سال ۱۳۹۵ نیز به این ‏مهم در پیامی متذکر شده و فرمودند: «از مجموع ۷۵ هزار مسجدی ‏که در کشور وجود دارد نیمی از آنها امام جماعت ندارند و بسیاری از ‏آنها هم که دارند هر سه وعده نماز را ندارند و یا اگر هم دارند،‌ ‏جمعیت ندارند!»‏
در این چند سال مسئولان متعدد آمارهای مختلفی را از وضعیت مساجد ‏ارائه کرده اند مثلاً رئیس ستاد اقامه نماز تعداد مساجد را ۷۲ هزار مسجد ‏و یا رئیس کانونهای فرهنگی و هنری مساجد تعداد مساجد کشور را ۷۹ ‏هزار مسجد و برخی دیگر هم اعدادی در بین اینها ارائه کرده اند که شاید ‏هم اختلاف آنها ناشی از فاصلة زمانی گفتارها و یا اَحصاء مساجد ‏روستایی باشد.‏
مسئول دیگری از مجموع ۷۹ هزار مسجد، ۴۶ هزار مسجد را فعال و ‏دارای امام جماعت گزارش می دهد که البته ۱۷ هزار تای آن مربوط به ‏مساجد اهل سنت است یعنی تعداد مساجد شیعیان که فعال و بر پا هستند ‏‏۲۹ هزار تا هست و ۳۳ هزار هم مسجد بسته یا بدون امام جماعت و غیر ‏فعال داریم.‏
معاونت بسیج مساجد نیز در مصاحبه ای آمار مساجد شیعیان را در ‏سطح کشور ۶۵ هزار مسجد مطرح کرده و افزوده است که ۵۷ درصد ‏از آنها یعنی ۳۹ هزار مسجد فاقد امام جماعت و از ۲۸ هزار مسجد ‏فعال هم ده هزار تای آنها در سه نوبت نماز جماعت دارند.‏
آیا به نظر شما این آمارها تکان دهنده نیست! معلوم می شود دل نگرانی ‏مراجع از خلوتی مساجد بی جهت نیست و مساجد درحال فراموش شدن ‏از صحنة زندگی مردم هستند! چرا؟!‏
در این بحث مطالب زیادی قابل طرح و بررسی است که قطعاً در یک ‏مقال نمی گنجد ولی باید دلسوزان کشور و انقلاب به این مسئله مهم ‏توجه کنند و در پی راه حل باشند تا بلکه روند غلط گذشته اصلاح ‏گردد.‏
بلاتکلیفی وضعیت اداره مساجد
مطلب اول در بلاتکلیفی وضعیت اداره ی مساجد است، ظاهراً متولی ‏مساجد مردم هستند ولی در حدود بیست ارگان و اداره در کار مساجد ‏دخالت دارند و هیچکدام هم مسئولیت اداره ی مساجد را حاضر نیستند ‏بعهده بگیرند، امّا در وقت دخالت وارد می شوند.‏
مرکز رسیدگی به امور مساجد که سالها فقط در سطح تهران بود و در ‏سالهای اخیر در بعضی از استانها با محوریت ائمه ی جمعه دایره ی نفوذ ‏خود را سعی کرده است تا گسترش دهد امّا توفیق چندانی در اصلاح ‏وضعیت مساجد نداشته و علیرغم سالها فعالیت، کلاً تشکیلات ضعیفی ‏است و توان اداره ی مساجد کشور را ندارد.‏
ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد نیز که زیر مجموعه ‏وزارت ارشاد است، زمانی فعالیتش در اوج بود و حدود ۲ میلیون نفر از ‏جوانان عضو پیوسته این کانونها بودند و حضور فعالی در مساجد داشتند ‏ولی در سالهای اخیر به سبب تغییر و تحولاتی که در این ستاد رخ داد و ‏عدم پشتیبانی از کانونهای مساجد اکثر آنها حتی ۰۰۰/۱۴ کتابخانه های ‏تحت پوشش آنها در مساجد هم تعطیل شده و به درب اتاقشان در ‏مساجد، فقط یک قفل بسته می بینید که مایه تأسف است!‏
حال آنکه رهبری معظم انقلاب در سال ۹۱ در سفر استانی به خراسان ‏جنوبی به نقش کانونهای فرهنگی هنری مساجد اشاره کرده و خواستار ‏تقویت این کانونها شدند.‏
واحد بسیج مساجد بیشترین عضو را در بین جوانان داشته و مخصوصاً ‏در دوران جنگ فعالیت شبانه روزی داشتند و جوانان بسیاری در پیوند ‏با بسیج با مساجد رفت و آمد داشتند و فضای عمومی مساجد را گرم و ‏زنده نگه می داشتند ولی به تدریج با فاصله گرفتن از فضای جبهه و ‏جنگ، فعالیتهای آنان نیز کاهش پیدا کرده و در صورت فعالیت شاید ‏هفته ای یک شب پایگاهشان برقرار باشد.‏
سازمان تبلیغات اسلامی که وظیفه هدایتگری فعالیتهای دینی، قرآنی و ‏مناسبتی را دارد تلاش چندانی در جهت گسیل این فعالیتها به سوی ‏مساجد نداشته است و غالب هیئت های مذهبی که جمعیت های انبوهی ‏را هم دارند در حسینیه ها و بیرون از مساجد تشکیل جلسه می دهند و یا ‏حتی دارالقرآن هایی در بیرون از مساجد تشکیل شده و حال آنکه طبق ‏احادیث جایگاه اصلی قرآن در مساجد است، یعنی اولویت اول در ‏فعالیتهای قرآنی باید در مساجد باشد تا مساجد رونق بگیرد.‏
سازمان اوقاف متولی اصلی و رسمی اداره مساجد شود
سازمان اوقاف و امور خیریه هم که موقوفات مساجد را در اختیار دارد ‏رغبتی از خود به ادارة امور مساجد نشان نمی دهد حال آنکه در تمام ‏کشورهای اسلامی اداره ی مساجد اعم از امام جماعت و یا تعمیرات و ‏ساختمان و احیاء مساجد بعهده ی ادارات اوقاف یا وزارت اوقاف ‏کشورهاست و بنظرم برای برون رفت از این وضعیت بهم ریخته، ما هم ‏باید بمثابه دیگر کشورها عمل کنیم و امور مساجد را کلاً به سازمان ‏اوقاف واگذار کنیم اما بشرطها و شروطها!‏
سازمان اوقاف در چارت تشکیلاتی اش یک بخش امور دینی دارد که ‏معمولاً با مساجد در ارتباط است، این بخش را باید به یک معاونت امور ‏دینی و مساجد ارتقاء داد و مدیر بسیار شایسته و توانمندی را بر مصدر ‏آن گذاشت و در تمام استانها نیز این سطح ارتقاء یابد و اینها برای ‏استفاده از دیگر ظرفیت ها ستادهای فعالی با همکاری دیگر ارگانها مانند ‏حوزه های علمیه،‌ کانون مساجد و بسیج تشکیل دهند و شروع به برنامه ‏ریزی نمایند.‏
یکی از امتیازات این پیشنهاد این است که مساجد غیر فعال و یا بدون ‏پشتوانه مالی با تزریقی که سازمان اوقاف از محل های دیگر می تواند ‏بکند احیاء می شوند،‌ بالاخره بعضی از مساجد موقوفاتی دارند و ‏درآمدهایی دارند و لیکن اکثریت آنها امکانات و درآمدی ندارند و باید ‏هزینه شود و ما به جای اینکه ارگانهای هم عرض ایجاد کنیم باید ‏سازمان اوقاف که متولی اصلی موقوفات کشور است را تقویت کنیم تا ‏با مدیریت یکپارچه و در عین حال با استفاده از ظرفیت های مردمی و ‏وقف بتواند امور مساجد را سامان دهد.‏
دلیل اصلی مساجد بسته و غیر فعال
بنده دلیل اصلی این حجم از مساجد بسته و غیر فعال را رویگردانی مردم ‏از دین نمی دانم بلکه بلاتکلیفی در وضعیت ادارة مساجد می بینم و اگر ‏این مهم به سرانجام خوبی برسد قطعاً قفل بسته تمام این مساجد گشوده ‏خواهد شد.‏
البته نسبت به خلوتی مساجد باید گفت مطمئناً شرایط اقتصادی کشور و ‏کاهش ارزش پول ملی و نابرابری ها و ناکارآمدی و سوء عملکرد ‏بعضی از دستگاهها بی تأثیر در این حضور نیست و به میزانی که ‏عدالت اجراء‌ شود و با فسادهای مالی گسترده برخورد قاطع و جدی ‏صورت بگیرد، اعتماد مردم نسبت به نظام بیشتر شده و در حضور هر ‏چه بیشتر آنان در مساجد نقش مستقیم دارد.‏
سخنی با حوزه های علمیه
و در آخر نکته ای را هم با حوزه های علمیه باید مطرح کرد و آن اینکه ‏طلاب و روحانیونی که از حوزه ها فارغ التحصیل می شوند بیشتر ‏علاقمند فعالیت در ادارات و سازمانها و ارگانها هستند تا امام جماعت ‏یک مسجد شوند و حال آنکه جایگاه اصلی و پایگاه قدیمی و همیشگی ‏آنان مسجد بوده است و اگر مسجد را رها کنند همه چیز را از دست ‏خواهند داد! ‏
البته دلمشغولی اداره زندگی یکی از چیزهایی است که امام جماعت ‏مسجد شدن برای آنان گزینة آخری است، ولی باید این مشکل را برطرف ‏کرد که یکی از راه حل هایش همان تعیین اوقاف به عنوان نهاد متولی ‏مساجد است امّا جایگاه تبلیغ و تبیین معارف دینی که وظیفه اصلی ‏روحانیون است با تقویت پایگاه مساجد بهتر قابل تحقق است.‏
تصور بفرمائید پیغمبر اکرم (ص) از همان ابتدای رسالت و تبلیغ اسلام، ‏مسجدی را تشکیل نمی داد، آیا وحدت و حمیّتی در مسلمانان پدید می ‏آمد؟! اصلاً اساس گسترش اسلام به سبب احداث مساجد و حضور ‏پیوسته و هر روزه مسلمانان در آنها بوده است و الاّ جامعه اسلامی از هم ‏گسیخته می شد. مساجد کانون های محوری امت اسلامی هستند که باید ‏جایگاهشان با حضور گسترده آحاد مردم محفوظ بماند.‏
حرف و سخن در این مقوله بسیار زیاد است ولیکن به همین مقدار بسنده ‏می کنم و امیدوارم به برکت تذکرات دلسوزانه مرجعیّت، تغییر و تحولی ‏در وضعیت مساجد پدید آید.‏

پاسخی بگذارید